صفحه نخست

فعالیت قرآنی

سیاست و اقتصاد

بین الملل

معارف

اجتماعی

فرهنگی

شعب استانی

چندرسانه ای

عکس

آذربایجان شرقی

آذربایجان غربی

اردبیل

اصفهان

البرز

ایلام

خراسان جنوبی

بوشهر

چهارمحال و بختیاری

خراسان رضوی

خراسان شمالی

سمنان

خوزستان

زنجان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

کهگیلویه و بویر احمد

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

بازار

صفحات داخلی

کد خبر: ۳۵۵۴۶۷۶
تاریخ انتشار : ۲۹ آذر ۱۳۹۵ - ۰۸:۴۹
چرخه اقتصادی آثار هنری قرآنی؛ الزامات و آسیب‌ها/1

گروه هنر: شاید نتوان جلوی فعالیت اشخاصی با تفکر تجاری و غیرهنری را به منظور شرکت در حراج و مزایده آثار هنری گرفت اما اگر این افراد برپایه بندهایی در قرارداد متعهد شوند آثار هنری را که در اختیار دارند در رویدادهای رسمی هنری شرکت دهند، طیف گسترده‌ای از مخاطبان هنردوست از این آثار متنعم خواهند شد.

اینکه یک اثر هنری تنها برای تجربه‌اندوزی هنرمند و تداوم یافتن جریان فرهنگی و هنری خلق شود چندان درست و به صلاح نیست؛ چراکه میزان حمایت‌های مادی و معنوی دولتی و دستگاه‌های متولی با توجه به بضاعت محدودی که آنها در اختیار دارند قادر به جواب‌گویی مدت‌ها مرارت و سختی هنرمند در پدیدآوری آن نیست و لذا اگر فعالیت در یک رشته هنری را به عنوان یک پیشه و شغل که ممر درآمد هنرمندان است به حساب آوریم پس باید به فکر فراهم آوردن شرایط مساعد بود که از رهگذر آن عواید مالی به منظور حداقل امرار معاش فعالان در این عرصه تعلق گیرد.

واقعیت تلخی که البته مراد از این یادداشت پرداختن به آن نیست اینکه ایران متأسفانه پایبند به هیچ یک از جریانات قانونی و مطرح دنیا در زمینه مالکیت معنوی و مادی آثار فرهنگی و هنری به‌ویژه کنواسیون برن که مانع از پای‌مال شدن حقوق حقه هنرمندان و پدیدآورندگان می‌شود نیست و لذا استفاده کاربردی و بهره‌برداری از آثار فرهنگی و هنری تنها براساس یک نظام اخلاقی و نوع تعاملات و روابط شخصی که هنرمندان با افراد و یا مؤسسات خاصی دارند تنظیم می‌شود. تجربه نشان داده است که به دلیل وجود یک خلأ قانونی عموماً حقوق هنرمندان و پدیدآورندگان در این چرخه تعاملی پای‌مال می‌شود.

در چنین شرایطی مدل دیگری از فراهم آوردن شرایطی که در آن حداقل بخشی از تلاش هنرمندان در خلق آثار خود بی‌نتیجه باقی نماند ارائه شده که البته اکنون چند سالی است که از سوی وزارت فرهنگ و ارشاد به‌ویژه در حوزه هنرهای تجشمی به آن پرداخته می‌شود و آن برگزاری اکسپو و یا حراج و مزایده‌های هنری است که از تبعات مثبت آن می‌توان به این نکته اشاره کرد که حداقل در این شرایط وانفسا توانسته است جامعه هنرمندان به‌ویژه پیشکسوتان را ترغیب کرد و در آنها ایجاد انگیزه نماید تا همچنان به تکاپو در این عرصه و خلق آثار جدید بپردازند.

با وجود تمامی مزایایی که برگزاری این اکسپوها و حراج‌ها و مزایده‌های هنری دارد و چرخه اقتصادی را تا اندازه‌ای قوت بخشیده و جامعه هنری را نسبت به آینده حرفه‌ایشان امیدوار می‌سازد اما نباید از این حقیقت تلخ نیز غافل ماند که بخشی عمده‌ای از افرادی که موفق به تصاحب این آثار هنری در جریان مدل‌های گوناگون چرخه اقتصادی هنری می‌شوند، اگر حتی از جامعه هنری نباشند، هنردوست نیز نبوده و با اندیشه‌های تجاری و متأسفانه دلالی وارد این چرخه می‌شوند.

شاید حتی با این نگاه خوش‌بینانه که آثار هنری در این رویدادها با قیمت‌های مناسبی از سوی افراد فوق‌الذکر خریداری شوند که البته شاید به جهت معنوی و ارزش هنری نتوان برای آنها قیمتی تعیین کرد اما آن چیزی که این میان بیشتر از ارزش‌گذاری مادی آثار اهمیت دارد سرنوشت آنهاست که پس از فروش، در کجا مورد استفاده قرار می‌گیرد.

صرف‌نظر از افراد سودجو و دلالانی که معمولاً مخاطب پر و پا قرص محافل بازرگانی و تجاری آثار هنری همچون برگزاری اکسپوها، حراج‌ها و مزایده‌ها هستند البته طیفی دیگری نیز که در این رویدادهای اقتصادی حضور دارند، کلکسیونرها و مجموعه‌دارانی هستند که بسته به توان اقتصادی نسبت به خریداری این آثار اقدام می‌کنند.

در هر صورت با پای در میدان گذاشتن دلالان و سودجویان و یا دغدغه‌مندان و کلکسیونرها برای خریداری و در اختیار گرفتن این آثار هنری امر محتومی که رخ می‌دهد اینکه طیف گسترده‍‌ای از مخاطبان هنردوست از بهره‌بردن این آثار که ممکن است در صورت نصب بر دیوار نگارخانه‌ها و اماکن عمومی، استقبال قابل توجهی از آنها صورت گیرد، محروم می‌شوند.

این اصل و حقیقت تلخ در جریان چرخه اقتصادی آثار هنری را می‌توان به آثار قرآنی نیز تعمیم داد؛ توجه به این نکته بر اثر متداول شدن و کثرت برگزاری حراج‌ها و عرضه محصولات هنری قرآنی ممکن است در آینده گنجینه هنری کشور به عنوان میراث فرهنگی و معنوی در آینده تهی شده و چیزی برای ارائه به نسل‌های آتی هنردوست به منظور عرضه و الگوسازی هنری در اختیار نداشته باشیم.

به هر حال اگر اکنون در بررسی سیر تحولی هنر قرآنی که در قالب‌های مختلف نمونه‌هایی مرجع و قابل استناد را در گنجینه‌ها و موزه‌های مطرح در سراسر کشور در اختیار داریم و می‌توانیم به آنها به عنوان یک ملاک و شاخص حرفه‌ای مراجعه کنیم اما در صورت تداوم یافتن وضعیت و شرایط موجود ممکن است برای قرون آتی چیزی در چنته برای عرضه به نسل‌های آینده نداشته باشیم.

اما به عنوان یک راهکار برای فائق آمدن به این اوضاع نه‌چندان مناسب اقتصادی می توان پیشنهاد کرد که دولت در قالب وزارت ارشاد، سازمان میراث فرهنگی و... سالانه بودجه‌ای را برای خرید این آثار در دستور کار قرار دهد که در این صورت امکان حضور این آثار در سایر محافل و نمایشگاه‌های داخلی و بین‌المللی برای تعامل و تبادلات فرهنگی مهیا خواهد شد.

و سخن پایانی اینکه حتی اگر افراد حقیقی با تفکرات تجاری و... در این چرخه‌های اقتصادی هنری شرکت می‌کنند در قالب قراردادهای فی‌مابین، خریدار متعهد به این نکته شود از آنجا که این آثار به عنوان سرمایه ملی و ارزشی در عرصه فرهنگی و هنری مطرح هستند، با در نظرگرفتن و رعایت حقوق و امتیازات مادی شخص خریداری، وی متعهد شود که آثار را در هر محفل، مراسم، نمایشگاه و رویدادی که دستگاه اجرایی امور فرهنگی و هنری فراخوان می‌دهد، شرکت دهد.

امیرسجاد دبیریان