صفحه نخست

فعالیت قرآنی

سیاست و اقتصاد

بین الملل

معارف

اجتماعی

فرهنگی

شعب استانی

چندرسانه ای

عکس

آذربایجان شرقی

آذربایجان غربی

اردبیل

اصفهان

البرز

ایلام

خراسان جنوبی

بوشهر

چهارمحال و بختیاری

خراسان رضوی

خراسان شمالی

سمنان

خوزستان

زنجان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

کهگیلویه و بویر احمد

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

بازار

صفحات داخلی

کد خبر: ۳۵۷۳۸۵۱
تعداد نظرات: ۱ نظر
تاریخ انتشار : ۲۵ بهمن ۱۳۹۵ - ۰۹:۳۵

إِنَّ اللَّهَ لا یغَیرُ ما بِقَوْمٍ حَتَّی یغَیرُوا ما بِأَنْفُسِهِمْ[1] همانا خداوند حال قومی را تغییر نمی دهد تا آنکه آنان حال خود را تغییر دهند نکته ها و اشاره ها: همیشه تغییرات از خود ما است! (یک قانون کلی)....

به گزارش خبرگزاری بین‌المللی قرآن(ایکنا)، بامداد نوشت: إِنَّ اللَّهَ لا یغَیرُ ما بِقَوْمٍ حَتَّی یغَیرُوا ما بِأَنْفُسِهِمْ[۱]
همانا خداوند حال قومی را تغییر نمی دهد تا آنکه آنان حال خود را تغییر دهند
نکته ها و اشاره ها:
همیشه تغییرات از خود ما است! (یک قانون کلی). جمله إِنَّ اللَّهَ لا یغَیرُ ما بِقَوْمٍ حَتَّی یغَیرُوا ما بِأَنْفُسِهِمْ که در دو مورد از قرآن با تفاوت مختصری آمده است، یک قانون کلی و عمومی را بیان می کند، قانونی سرنوشت ساز و حرکت آفرین و هشدار دهنده! این قانون که یکی از پایه های اساسی جهان بینی و جامعه شناسی در اسلام است، به ما می گوید مقدرات شما قبل از هر چیز و هر کس در دست خود شما است، و هر گونه تغییر و دگرگونی در خوشبختی و بدبختی اقوام در درجه اول به خود آنها بازگشت می کند، شانس و طالع و اقبال و تصادف و تاثیر اوضاع فلکی و مانند اینها هیچکدام پایه ندارد، آنچه اساس و پایه است این است که ملتی خود بخواهد سربلند و سرفراز و پیروز و پیشرو باشد، و یا به عکس خودش تن به ذلت و زبونی و شکست در دهد، حتی لطف خداوند، یا مجازات او، بی مقدمه، دامان هیچ ملتی را نخواهد گرفت، بلکه این اراده و خواست ملتها، و تغییرات درونی آنهاست که آنها را مستحق لطف یا مستوجب عذاب خدا می سازد.
به تعبیر دیگر: این اصل قرآنی که یکی از مهمترین برنامه های اجتماعی اسلام را بیان می کند به ما می گوید هر گونه تغییرات برونی متکی به تغییرات درونی ملتها و اقوام است، و هر گونه پیروزی و شکستی که به قومی رسید از همین جا سرچشمه می گیرد، بنا بر این آنها که همیشه برای تبرئه خویش به دنبال” عوامل برونی” می گردند، و قدرتهای سلطه گر و استعمار کننده را همواره عامل بدبختی خود می شمارند، سخت در اشتباهند، چرا که اگر این قدرتهای جهنمی پایگاهی در درون یک جامعه نداشته باشند، کاری از آنان ساخته نیست.
مهم آن است که پایگاههای سلطه گران و استعمار کنندگان و جباران را در درون جامعه خود در هم بکوبیم، تا آنها هیچگونه راهی برای نفوذ نداشته باشند.
آنها بمنزله شیطانند، و می دانیم شیطان به گفته قرآن بر کسانی که عباد اللَّه مخلصین هستند راه ندارد، او تنها بر کسانی چیره می شود که پایگاهی در درون وجود خود برای شیطان ساخته اند.
این اصل قرآنی می گوید: برای پایان دادن به بدبختیها و ناکامیها باید دست به انقلابی از درون بزنیم، یک انقلاب فکری و فرهنگی، یک انقلاب ایمانی و اخلاقی، و به هنگام گرفتاری در چنگال بدبختیها باید فورا به جستجوی نقطه های ضعف خویشتن بپردازیم، و آنها را با آب توبه و بازگشت به سوی حق از دامان روح و جان خود بشوئیم، تولدی تازه پیدا کنیم و نور و حرکتی جدید، تا در پرتو آن بتوانیم ناکامیها و شکستها را به پیروزی مبدل سازیم، نه اینکه این نقطه های ضعف که عوامل شکست است در زیر پوششهای خود خواهی مکتوم بماند و به جستجوی عوامل شکست در بیرون جامعه خود در بیراهه ها سرگردان بمانیم! تا کنون کتابها یا مقالات زیادی در باره عوامل پیروزی مسلمانان نخستین، و عوامل عقب نشینی مسلمین قرون بعد، نوشته شده است، که بسیاری از بحثهای آنان به کاوش در سنگلاخ و بیراهه می ماند، اگر بخواهیم از اصل فوق که از سرچشمه وحی به ما رسیده الهام بگیریم باید هم آن پیروزی و هم آن شکست و ناکامی را در تغییرات فکری و عقیدتی و اخلاقی و برنامه های عملی مسلمانان جستجو کنیم و نه غیر آن، در انقلابهای معاصر از جمله انقلاب ملت ما (مسلمانان ایران) انقلاب الجزائر، انقلاب افغانستان، و مانند آن به وضوح حاکمیت این اصل قرآنی را مشاهده می کنیم. یعنی بی اینکه دولتهای استعماری و ابرقدرتهای سلطه گر روش خود را تغییر دهند، هنگامی که ما از درون دگرگون شدیم همه چیز دگرگون شد.
و به هر حال این درسی است برای امروز و فردا، و فرداهای دیگر، برای همه مسلمانها، و همه نسلهای آینده! و می بینیم تنها رهبرانی پیروز و موفق شدند که ملت خود را بر اساس این اصل رهبری کردند و دگرگون ساختند، تاریخ اسلام و تاریخ معاصر مملو است از شواهدی بر این اصل اساسی و جاودانی که ذکر آنها ما را از روش بحثمان در این تفسیر دور می سازد. [۲]
این آیه یک قانون کلی جامعه شناختی اسلام را بیان می کند که می گوید: «سرنوشت شما قبل از هر چیز و هر کس به دست خود شماست و هرگونه تغییر در سرنوشت شما، بر اساس تغییرات درونی و ارادۀشما شکل می گیرد و خوش بختی یا بدبختی شما را رقم می زند. »این یک اصل قرآن و یکی از پایه های جهان بینی و جامعه شناسی اسلام است که می گوید بدبختی جوامع عقب افتاده از عوامل درونی ناشی می شود و اگر استعمارگران و جهان خواران در درون انسان ها و ملت ها پایگاهی نداشته باشند، نمی توانند کاری از پیش ببرند.
برای بررسی عوامل سقوط تمدن ها و پیشرفت و عقب ماندگی ملت ها، نباید به دنبال علل خیالی شانس و بخت و اقبال بود بلکه باید علت را در ضعف درونی و مشکلات داخلی خود جست و جو کرد.
در حدیثی از امام سجاد علیه السلام حکایت شده که گناهانی که نعمت ها را تغییر می دهند عبارت اند از: ظلم به مردم، ناسپاسی خدا و رها کردن کار خیری که انسان بدان عادت کرده است. [۳]
پیام ها:
۱- خداوند نعمتی را که عطا فرماید پس نمی گیرد، مگر آنکه مردم، آن نعمت را ناسپاسی کنند. «إِنَّ اللَّهَ لا یغَیرُ ما بِقَوْمٍ»
۲- به سراغ شانس و بخت اقبال و فال و نجوم نروید، سرنوشت شما به دست خودتان است. «حَتَّی یغَیرُوا ما بِأَنْفُسِهِمْ»
۳- حفاظت خداوند تا زمانی است که انسان، کفران نعمت نکند وگرنه از لطف الهی محروم و به حال خود رها خواهد شد. «إِذا أَرادَ اللَّهُ بِقَوْمٍ سُوْءاً»
۴- برخورداری از نعمت های ظاهری و بیرونی، وابسته به کمالات نفسانی و حالات درونی است. «حَتَّی یغَیرُوا ما بِأَنْفُسِهِمْ» در جای دیگر می فرماید: وَ لَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُری آمَنُوا وَ اتَّقَوْا لَفَتَحْنا عَلَیهِمْ بَرَکاتٍ مِنَ السَّماءِ وَ الْأَرْضِ. . . [۴]
۵- تغییرات ظاهرى اجتماعى از تغییرات درونى انسان‏ها سرچشمه مى‏گیرد.
۶- اگر مى‏خواهید سرنوشت ملت را تغییر دهید، از خود شروع کنید.[۵]
پی نوشت:
[۱] سوره رعد ۱۱
[۲] تفسیر نمونه، ج ۱۰، ص: ۱۴۵
[۳] تفسیر قرآن مهر جلد دهم ص: ۲۱۷
[۴] تفسیر نور(۱۰جلدی) ج ۴، ص: ۳۲۴
[۵] تفسیر قرآن مهر جلد دهم ص: ۲۱۷

نظرات بینندگان
عبدالطاهرحقیار
|
|
۱۶:۰۳ - ۱۴۰۲/۰۹/۱۱
بسیار عالی آموزنده