صفحه نخست

فعالیت قرآنی

سیاست و اقتصاد

بین الملل

معارف

اجتماعی

فرهنگی

شعب استانی

چندرسانه ای

عکس

آذربایجان شرقی

آذربایجان غربی

اردبیل

اصفهان

البرز

ایلام

خراسان جنوبی

بوشهر

چهارمحال و بختیاری

خراسان رضوی

خراسان شمالی

سمنان

خوزستان

زنجان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

کهگیلویه و بویر احمد

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

صفحات داخلی

کد خبر: ۳۵۷۴۱۸۷
تاریخ انتشار : ۲۶ بهمن ۱۳۹۵ - ۰۸:۳۹
به بهانه ششمین سالروز انقلاب بحرین؛

گروه بین‌الملل: استمرار 6 ساله انقلاب مسالمت‌آمیز و مردمی بحرین، پیروزی راهبرد اراده و مقاومت را در برابر خشونت و سرکوبگری رژیم آل‌خلیفه عینیت بخشید و نشان داد که ریشه‌‌های این خیزش پس از شش سال همچنان با خون جوانان غیرتمند آبیاری می‌شود.


به گزارش خبرگزاری بین‌المللی قرآن(ایکنا)، انقلاب بحرین در حالی امروز، 14 فوریه، وارد هفتمین سال خود می‌شود که نظام آل‌خیلفه در ماه‌های آغازین این قیام تصور می‌کرد که با اعلام وضعیت فوق‌العاده و روی‌آوردن به اقدامات سرکوب‌‌گرایانه و خشونت‌آمیز و ارعاب مردم می‌توان بساط این انقلاب را جمع کند، این در حالی است که با گذشت 6 سال از جنایات رژیم آل‌خلیفه از جمله به شهادت رساندن، شکنجه و زندانی‌کردن معترضان، لغو تابعیت علما و فعالان سیاسی و اخراج آن‌ها از کشور، اما شعله‌های این انقلاب هنوز خاموش نشده و امروز که این انقلاب وارد هفتمین سال خود می‌شود، جوانه‌های آن با خون شهدای اخیر جان تازه‌ای گرفته و انقلابیون پرشورتر از گذشته بر تحقق آرمان‌ها و خواسته‌های مشروع و به‌حق خود تأکید دارند.
مردم بحرین با الگوگیری از انقلاب‌های مصر و تونس در 14 فوریه سال 2011 میلادی، قیام خود علیه رژیم مستبد و دیکتاتوری آل‌خلیفه را آغاز کردند، به‌طوری‌که میدان «اللؤلؤ»(مروارید) در شهر منامه، نماد اعتراضات مردمی و محل تجمع معترضان شد؛ آن‌ها که با تجمع مسالمت‌آمیز در این مکان خواهان احقاق حقوق مشروع خود همچون اصلاحات سیاسی، حق تعیین سرنوشت، تدوین قانون اساسی جدید، رفع تبعیض و برقراری عدالت و آزادی‌های بیشتر بودند.
اما از آن جا که ساختار سیاسی و حکومتی رژیم استبدادی آل‌خلیفه فاقد هرگونه معیار دموکراتیک است، این تظاهرات‌های مسالمت‌آمیز مردمی را تاب نیاورد و در بامداد 25 اسفندماه 1389 با استفاده از نیروهای امنیتی و دژخیمان خود به قلع و قمع معترضان پرداخت و در ادامه نیز میدان اللؤلؤ به عنوان نماد انقلابیون تخریب شد.
اما با وجود این اقدام خشونت‌آمیز و غیردموکراتیک آل‌خلیفه، قیام مسالمت‌‌آمیز مردم بحرین متوقف نشد، به‌طوری‌که رژیم ناچار شد برای سرکوب این قیام دست به دامان برخی کشورهای عرب منطقه از جمله رژیم آل‌سعود شود که در نتیجه، عربستان سعودی و امارات 1500 نظامی خود را برای سرکوب هرچه بیشتر مخالفان عازم بحرین کردند.
چرا انقلاب بحرین طولانی‌ شد
موج بیداری اسلامی یا به اصطلاح انقلاب‌های عربی از اواخر آذرماه 1389 در تونس آغاز و در ادامه برخی کشورهای عربی از جمله مصر، یمن و لیبی را در نوردید، اگرچه این انقلاب‌ها جز در تونس در سایر کشورهای عربی به هیچ یک از آرمان‌ها و ایده‌آل‌های خود نرسید، اما قیام مردمی در بحرین به عنوان کشوری که اکثریت جمعیت آن را شیعیان تشکیل می‌دهند از 14 فوریه سال 2011 میلادی و با تأسی از همین انقلاب‌ها آغاز شد، اگرچه استمرار این انقلاب پس از 6 سال در میان سرکوبگری‌های شدید و خشونت‌آمیز آل‌خلیفه و حامیان مزدور منطقه‌ای و غربی آن یک دستاورد عظیم و در خور تقدیر است، اما انقلابیون هنوز به خواسته‌‌های اصلی و مورد نظر خود نرسیده‌اند که این مسئله را می‌توان از دو بُعد مورد بررسی قرار داد که بُعد نخست به حمایت قدرت‌های خارجی و منطقه‌ای از خاندان آل‌خلیفه مربوط می‌شود و بُعد دوم نیز به اختلاف نگرش و رویکرد انقلابیون در آغاز این انقلاب مردمی برمی‌گردد.
خاندان آل‌خلیفه با وجود این که یک اقلیت مهاجر است و تنها تظاهر به سنی‌بودن می‌کند، اما با حمایت آمریکا، انگلیس، عربستان سعودی و برخی کشورهای منطقه اکثر مناصب سیاسی و کانون‌های اقتصادی این کشور را اشغال کرده، این در حالی است که اکثر جمعیت این کشور را شیعیان تشکیل می‌دهند.
بنابراین آل‌سعود بسیار هراسان است که با انجام اصلاحات سیاسی در بحرین و یا سقوط رژیم آل‌خلیفه، شیعیان با توجه به ترکیب جمعیتی بالایی که دارند، به قدرت برسند و هم‌پیمان ایران به‌عنوان یکی از قدرت‌ها و بازیگران اصلی منطقه شوند، به همین خاطر رژیم سعودی از همان آغاز انقلاب بحرین در 14 فوریه 2011 تمام توان و تلاش خود را به کار گرفت که این انقلاب مسالمت‌آمیز را سرکوب کند و به هر قیمتی که شده مانع از سقوط رژیم قبیله‌ای بحرین شود.
همچنین، مقامات رژیم سعودی از سرایت انقلاب مردمی بحرین به کشورشان به‌ویژه منطقه الشرقیه(منطقه شیعه‌نشین) بسیار ترسیدند، به همین خاطر تلاش کردند که با اعزام نیروهای نظامی به بحرین مانع از سرایت این قیام مردمی شده و از تحقق یک اتحاد شیعی در منطقه جلوگیری کنند.  
نکته دوم به منافع راهبردی جوامع غربی به‌ویژه آمریکا و انگلیس در بحرین برمی‌گردد، چرا که این کشورها اگرچه به ظاهر ژست حقوق بشری به خود می‌گیرند و قلع و قمع معترضان را محکوم می‌کنند، اما واقعیت امر این است که آمریکا و انگلیس به دلیل منفعتی که در این کشور حاشیه خلیج فارس دارند، به هیچ وجه حاضر به تغییر قدرت در بحرین نیستند، چرا که ناوگان پنجم آمریکا در بحرین، مستقر و کشور انگلیس نیز یکی از بزرگترین صادرکنندگان سلاح به بحرین است و چرخه فعالیت کارخانه‌های تسلیحات‌سازی آمریکا و انگلیس با دلارهای نفتی این دو کشور دیکتاتوری می‌چرخد.
علاوه بر منافع نظامی که آمریکا و انگلیس در بحرین دارند، این کشورها از این هراس دارند که در صورت سقوط دولت بحرین به دست شیعیان و به دنبال آن تحریک شیعیان عربستان که اکثرا در بخش‌های نفت‌خیز زندگی می‌کنند، منافع تأمین انرژی آن‌ها نیز به خطر بیفتد که این امر می‌تواند منجر به ضعف نظامی آمریکا در منطقه و قدرت‌گرفتن بیشتر ایران شود، بنابراین می‌توان گفت که جلوگیری از سقوط دولت بحرین راهبرد مشترک عربستان سعودی و آمریکا است.
همچنین، رژیم آل‌خلیفه پس از آغاز انقلاب مردمی بحرین به تکاپو افتاد و با پذیرش شماری از مهاجران خارجی به‌عنوان اتباع بحرینی و اعطای امتیازات ویژه به آن‌ها، تلاشی را در جهت ترکیب جمعیتی این کشور که اکثر ساکنان آن را شیعیان تشکیل می‌دهند، انجام داد؛ این در حالی است که هم‌اکنون بسیاری از مزدوران و دژخیمان رژیم بحرین که اقدام به سرکوب انقلابیون می‌کنند، از اتباع کشورهای خارجی به‌ویژه اردن و پاکستان هستند.
تفاوت نگرش جریان‌های معارض بحرینی در آغاز انقلاب
علاوه بر مطالبی که در مورد حمایت عربستان و آمریکا از نظام بحرین گفته شد، تفاوت نگرش و رویکرد جریان‌های سیاسی معارض رژیم آل‌خلیفه در آغاز انقلاب و متفاوت‌بودن اهداف آن‌ها از این قیام نیز از دیگر عواملی بود که سبب شد که انقلابیون تا حدودی اتفاق نظر لازم در این زمینه را نداشته باشند، اگر چه موانع اصلی عدم تحقق خواسته‌های انقلاب بحرین همان مواردی است که به دخالت عربستان و جوامع غربی مربوط می‌شود.
جریان‌های سیاسی بحرین به چهار گروه اسلام‌گرایان شیعه، اسلام‌گرایان سنی، چپ‌ها و لیبرال‌ها تقسیم می‌شوند که 11 گروه سیاسی از جمله «جنبش احرار»، «جمعیت ملی وفاق اسلامی»، «جنبش حق»، «جمعیت الوعد»، «جمعیت عمل اسلامی» «جمعیت تجمع ملی و دموکراتیک»، «جمعیت تریبون دموکراسی پیشرو»، «جمعیت عربی اسلامی الوسط»، «جمعیت تریبون ملی اسلامی»، «جمعیت اصالت» و «جنبش عدالت ملی» در انقلاب بحرین مشارکت داشتند، اما جمعیت الوفاق که شهریورماه سال جاری حکم انحلال آن از سوی دادگاه رژیم آل‌خلیفه تأیید شد، به‌عنوان بزرگترین گروه مخالف شیعه، تنها خواستار استعفای دولت و انجام اصلاحات بود و سقوط رژیم حاکم خواسته این انجمن نبود و آن‌ها تنها به دنبال تغییر نخست‌وزیر این کشور بودند که بیش از 40 سال بر مسند قدرت تکیه کرده است و تأکید داشتند که رژیم حاکم از «پادشاهی مطلق» به «پادشاهی مشروطه» تبدیل شود؛ این در حالی است که دیگر احزاب و جریان‌های مخالف شیعه خواهان سقوط رژیم آل‌خلیفه و تشکیل یک نظام دموکراتیک از طریق نافرمانی‌های مدنی و تظاهرات‌های خیابانی بودند.
این مجموعه عوامل سبب شد که با وجود گذشت 6 سال از انقلاب بحرین، اگرچه مردم بحرین توانسته‌اند حقانیت خود را به گوش جهانیان برسانند و ماهیت استبدادی و قبیله‌ای رژیم آل‌خلیفه را افشا کنند، اما هنوز خواسته‌‌های اصلی انقلابیون محقق نشده است.
دین‌ستیزی آل‌خلیفه در جریان انقلاب
بحرینی‌ها که اکثریت آن‌ها را شیعیان تشکیل می‌دهند، مردمی معتقد به تعالیم و آموزه‌های دین اسلام و شعایر مذهب تشیع هستند و مردمان این دیار از دیرباز به پرورش علما و روحانیون وارسته شهرت داشته‌اند، اما رژیم آل‌خلیفه در طول 6 سال انقلاب بحرین، با هدف تحریک احساسات دینی انقلابیون، علاوه بر تخریب 38 مسجد شیعی در سال 2011 میلادی، همه ساله در ماه محرم‌الحرام که مصادف با ماه عزای حسینی است به نمادهای عزاداری امام حسین(ع) حمله و آن‌ها را جمع‌آوری می‌کند.
این در حالی است که بسیاری از این مساجد تخریب‌شده از جمله مسجد «امیر محمد البریغی» در منطقه «العالی» بحرین بیش از 450 سال قدمت دارد و شهروندان بحرینی هر از چندگاهی به نشانه اعتراض در این مساجد تخریب‌شده اقامه نماز می‌کنند.
ایجاد محدودیت در زمینه آزادی‌های دینی مغایر با قوانین و معاهدات بین‌المللی است و این حق هر شهروند است که شعایر دینی خود را آزادانه انجام دهد و از وظایف یک حکومت نیز این است که امکانات لازم جهت برپایی این شعایر را فراهم کند.
همچنین، آزادی دینی یکی از مهم‌ترین و اساسی‌ترین مسائل حقوق بشر است که در اعلامیه جهانی حقوق بشر و منشور بین‌المللی حقوق مدنی و سیاسی نیز بر آن تأکید شده است، اما رژیم‌ قبیله‌ای آل‌خلیفه به ساده‌ترین اصول و مبانی حقوق شهروندی در زمینه اعمال شعایر دینی و مذهبی پایبند نیست.
رژیم آل‌خلیفه در حالی هنوز از بازسازی 38 مسجد شیعی ممانعت به‌عمل می‌آورد که پادشاه این کشور دو سال پیش در دیدار با «پاپ فرانسیس»، رهبر کاتولیک‌های جهان ماکت یک کلیسای در حال ساخت در بحرین را به وی تقدیم کرد.

سلب تابعیت؛ راهبرد نخ‌نمای آل‌خلیفه برای سرکوب مخالفان
از دیگر جنایاتی که رژیم آل‌خلیفه در طول شش سال انقلاب مردمی بحرین در سایه سکوت مجامع بین‌المللی مرتکب شده و قطعا در آینده نیز آن را دنبال خواهد کرد، راهبرد لغو تابعیت روحانیون و علمای دینی و مخالفان سیاسی است و این رژیم تلاش می‌کند که از این اقدام  به‌عنوان ابزاری برای سرکوب کردن مخالفان و تحت فشار قراردادن آن‌ها بهره ببرد، به‌طوری‌که این رژیم در آبان‌ماه سال 1391 هجری شمسی، لیستی متشکل از 31 فعال سیاسی و عالم دینی بحرینی از جمله «سعید الشهابی»، پزشک و فعال سیاسی، «عبدالرئوف الشایب»، سخنگوی ائتلاف انقلابیون 14 فوریه، «شیخ حسین نجاتی»، نماینده آیت‌الله سیستانی در بحرین و «آیت‌الله شیخ محمد سند»، از روحانیون برجسته شیعی را به اتهامات واهی اقدام علیه امنیت کشور سلب تابعیت کرد.
اما وقیحانه‌ترین اقدام رژیم آل‌خلیفه در این زمینه، سلب تابعیت آیت‌الله شیخ عیسی قاسم، رهبر معنوی شیعیان بحرین است که اواخر خردادماه سال جاری تابعیت این روحانی وارسته شیعی را به اتهام واهی تحریک به خشونت علیه آل‌خلیفه لغو کرد، به‌طوری‌که این اقدام آل‌خلیفه با واکنش گسترده انقلابیون بحرینی و دوستداران این روحانی شیعی در خارج از بحرین مواجه شد.
پس از سلب تابعیت آیت‌الله عیسی قاسم تاکنون چندین بار قرار بوده که جلسه محاکمه ایشان برگزار شود، اما رژیم از ترس انتفاضه مردمی بحرین و به بهانه‌های مختلف آن را به تأخیر انداخته است.
همچنین، از زمان لغو تابعیت آیت‌الله عیسی قاسم، منزل مسکونی ایشان در شهرک «الدراز» منامه به محل تجمع انقلابیون تبدیل شده است، تا جایی که نیروهای امنیتی رژیم در بامداد 7 بهمن‌ماه با هدف متفرق‌کردن تجمع‌کنندگان به آن‌ها حمله و شماری را بازداشت کردند.
آیت‌الله عیسی قاسم همچون سایر علما و روحانیون شیعی بحرین از همان ابتدای این قیام مسالمت‌آمیز، در کنار مردم ایستاده‌ و با حضور میدانی و صدور بیانیه‌، همبستگی خود را با معترضان اعلام کرده‌ و پیوسته منتقد سیاست‌های سرکوب‌گرایانه و فرقه‌گرایانه رژیم بحرین بوده‌ است.
پیوند رژیم آل‌خلیفه با اسرائیل
دولت بحرین از زمان آغاز انقلاب مردمی این کشور با هدف دهن‌کجی به علمای فرهیخته و مردم فهیم این کشور و تحریک احساسات آن‌ها، به تحکیم پیوند منحوس خود با اسرائیل روی آورده است، به‌طوری‌که وب‌سایت افشاگر «ویکی لیکس» از ارتباط بحرین با رژیم صهیونیستی پرده برداشت، اما انتشار خبری در دی‌ماه سال جاری از شبکه دهم تلویزیون رژیم صهیونیستی مبنی بر استقبال رژیم بحرین از یک هیئت صهیونیستی، این ارتباط را علنی و توضیحات و تصاویری درباره مراسم رقص و پایکوبی صهیونیست‌ها در بحرین منتشر کرد.
سفر این هیئت صهیونیستی به بحرین که در قالب یک هیئت تجاری انجام گرفت، جنجال زیادی به پا کرد و خشم علمای بحرین و فعالان شبکه‌های اجتماعی جهان اسلام و عرب را علیه دولت این کشور برانگیخت، این در حالی است که وبگاه صهیونیستی «تایمز اسرائیل» فاش کرد که این خاخام‌ها به دعوت شخص «حمد بن‌عیسی آل‌خلیفه»، پادشاه بحرین به این کشور سفر کردند. 
علمای بحرین که نسبت به حوادث و اتفاقات این کشور بسیار مسئولانه عمل می‌کنند، بلافاصله نسبت به خیر سفر این هیئت صهیونیستی واکنش نشان دادند و ضمن خطرناک توصیف‌کردن عادی‌سازی رابطه با رژیم صهیونیستی، اعلام کردند که هرگز دشمن غاصب اسرائیل به دوست آنها تبدیل نمی‌شود و تا زمانی که در بحرین مسلمانی باشد، رژیم صهیونیستی هیچ جای پایی در آن نخواهد داشت.
اقدام غیرانسانی آل‌خلیفه در محاصره شهرک الدراز
محاصره برخی شهرک‌های بحرین و اختلال در زندگی روزانه مردم از دیگر سیاست‌های رژیم بحرین از زمان انقلاب 14 فوریه در سال 2011 میلادی تاکنون بوده است، به‌طوری‌که رژیم ‌آل‌خلیفه این اقدام را به سبک اسرائیل در محاصره ظالمانه‌ نوار غزه انجام می‌دهد.
مزدوران آل‌خلیفه از اواخر خردادماه سال جاری و در پی سلب تابعیت آیت‌الله عیسی قاسم، شهرک الدراز منامه(محل سکونت آیت‌الله عیسی قاسم) را محاصره کرده‌اند. ساکنان این منطقه حتی برای ورود تانکرهای آب آشامیدنی و مواد غذایی به این شهرک با مشکل مواجه هستند و رژیم بحرین با ایجاد ایست بازرسی و قراردادن شهروندان در صف‌های طولانی بازرسی و اختلال در اینترنت تلاش می‌کند که اراده مردم بحرین را سست کرده و با اعمال فشار علیه آن‌ها، به تجمع مردم در مقابل منزل آیت‌الله عیسی قاسم پایان دهد.
همچنین، رژیم آل‌خلیفه برای هفته‌های متوالی است که از برگزاری بزرگترین نماز جماعت شیعیان در مسجد جامع امام صادق(ع) در شهرک الدراز منامه ممانعت می‌کند.
انحلال انجمن‌‌های دینی و سیاسی؛ راهبرد نظام برای تضعیف روحیه انقلابیون
رژیم بحرین پس از آن که نتوانست با ابزارهای مختلف سرکوب، بازداشت، زندانی‌کردن و شکنجه، قیام مردمی بحرین را کنترل کند، به انحلال برخی نهادهای باسابقه دینی و سیاسی این کشور روی آورد.
در همین راستا، دستگاه قضایی بحرین با صدور حکمی در بهمن‌ماه سال 1392، شورای علمای شیعه این کشور را به طور کامل منحل کرد، این در حالی است که این شورا در سال 2004 میلادی به رهبری آیت‌الله عیسی قاسم تأسیس شده بود.
همچنین، دادگاه عالی بحرین نیز در 27 تیر جمعیت الوفاق به‌عنوان بزرگترین گروه شیعی مخالف در این کشور را منحل و دستور مصادره اموال آن را صادر کرد و در اوایل تیرماه 1394 نیز شیخ علی سلمان، دبیرکل این جمعیت به‌ اتهام آنچه اهانت به وزارت کشور و تحریک مردم این کشور برای قانون‌شکنی و تغییر نظام حاکم عنوان شده است، به چهار سال زندان محکوم شد و سپس دادگاه تجدید نظر بحرین حکم چهار سال حبس برای وی را به حکم 9 سال زندان تبدیل کرد و در نهایت این حکم تأیید شد.
اعدام جوانان شیعی
از دیگر جنایات شنیع رژیم آل‌خلیفه که اخیرا خون ملت این کشور را به جوش آورد، اعدام جوانان شیعی به‌عنوان غنچه‌های قیام بحرین و خودداری از تحویل پیکر این شهدا بود، به‌طوری‌که این اقدام با واکنش و تظاهرات گسترده مردم در مناطق مختلف این کشور مواجه شد.
دادگاه تجدید نظر بحرین در ۹ ژانویه (۲۰ دی)، سه جوان شیعی بحرینی به نام‌های «سامی مشیمع»، «عباس جمیل طاهر السمیع» و «علی عبدالشهید السنکیس» را به اتهام واهی کشتن سه تن از مزدوران وابسته به آل‌خلیفه از جمله یک افسر اماراتی به اعدام محکوم کرد و این سه جوان 26 دی‌ماه به دستور پادشاه بحرین اعدام شدند.

سحرگاه پنجشنبه 21 بهمن‌ماه نیز در حالی که انقلابیون بحرینی در تدارک برای قیام در سالروز انقلاب خود بودند، دژخیمان آل‌خلیفه با تیراندازی در بندر «خلیفه بن‌سلمان» واقع در شرق منامه، سه جوان شیعی به نام‌های «رضا الغسر» ۲۹ ساله، «محمود یوسف حبیب حسن یحیى» ۲۲ ساله و «مصطفى یوسف عبد علی» ۳۵ ساله را به شهادت رساند و «طارق حسن»، رئیس پلیس بحرین در اتهاماتی بی‌پایه و اساس، این افراد را به فعالیت‌های مسلحانه و قتل مأموران پلیس متهم کرد و مدعی شد که آنان در یورش اخیر به زندان «جو» در جنوب منامه دخالت داشته‌اند.

در پایان این نوشتار باید گفت که انقلاب بحرین در حالی امروز وارد هفتمین سال فعالیت می‌شود که رژیم قبیله‌ای آل‌خلیفه و حامیان منطقه‌ای و غربی آن حاضر نیستند که واقعیت را بپذیرند و گامی جدی برای حل این بحران بردارند، چرا که دژخیمان آل‌خلیفه در طول 6 سال اخیر انواع و اقسام جنایات و سرکوب‌ها را علیه مردم بحرین مرتکب شدند، اما انقلابیون همچنان بر تحقق خواسته‌های مشروع خود تأکید دارند و ریشه‌های این انقلاب همچنان با خون پاک جوانانی که به ناحق بر زمینه ریخته شده، آبیاری می‌شود.
همچنین، انقلابیون بحرینی طی این 6 سال بسیار هوشمندانه عمل کردند و پیوسته از رهنمودهای علما و روحانیون برجسته شیعی از جمله آیت‌الله عیسی قاسم تبعیت کرده و هیچ‌گاه انقلاب خود را به خشونت نکشاندند و با وجود اقدامات وحشیانه و تحریک‌آمیز رژیم، انقلاب خود را از مسیر مسالمت‌آمیز خارج نکردند.
دولت بحرین در طول سال‌های اخیر ادعاهایی مبنی بر گفت‌وگو با مخالفان مطرح کرد، اما در واقع رژیم آل‌خلیفه از طرح گفت‌وگو به عنوان ترفندی برای مدیریت بحران و کاستن از فشار نهادهای بین‌المللی حقوق بشری سوءاستفاده کرده و هیچ‌گاه اراده جدی برای حل بحران نداشته است.
جواد پارسامهر