صفحه نخست

فعالیت قرآنی

سیاست و اقتصاد

بین الملل

معارف

اجتماعی

فرهنگی

شعب استانی

چندرسانه ای

عکس

آذربایجان شرقی

آذربایجان غربی

اردبیل

اصفهان

البرز

ایلام

خراسان جنوبی

بوشهر

چهارمحال و بختیاری

خراسان رضوی

خراسان شمالی

سمنان

خوزستان

زنجان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

کهگیلویه و بویر احمد

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

بازار

صفحات داخلی

کد خبر: ۳۵۸۳۷۹۲
تاریخ انتشار : ۲۳ اسفند ۱۳۹۵ - ۱۶:۱۲
آیت‌الله‌العظمی جوادی آملی:

گروه حوزه‌های علمیه: استاد تفسیر حوزه علمیه با بیان اینکه تصادفی دانستن عالم و پدیده‌های آن خرافه و خلاف عقل است تاکید کرد: غرب امروز گرفتار این مسئله است.

به گزارش خبرگزاری بین‌المللی قرآن (ایکنا) آیت‌الله العظمی عبدالله جوادی آملی امروز 23 اسفند ماه در جلسه تفسیر در مسجد اعظم با اشاره به تفاوت میان عزم و جزم گفت: اینکه انسان دفعتا تصمیم به کار خیری می‌گیرد باید بداند این تصمیم، فعل است که با تصور و قیاس و استدلال تفاوت دارد و بین عزم و جزم از آسمان تا زمین فاصله است.
وی افزود: خداوند گاهی به انسان کمک عزمی و گاهی جزمی می‌کند و آن‌چه به مادر موسی داد از نوع تصمیم‌گیری بود که به او فرمود موسی را به صندوقچه بینداز و به دریا نیز امر کرد که امانت خود را به ساحل بسپارد.
این مفسر قرآن با اشاره به اقسام وحی اظهار کرد: وحی اقسام و درجاتی دارد و برخی وحی عملی و برخی علمی است؛ در جایی که به زنبور عسل وحی می‌شود عملی است البته ما تا شئون درونی خود را نفهمیم این مسایل را نیز نخواهیم فهمید.
وی با بیان اینکه باید تحت رهبری عقل، واهمه و خیال و شهوت و غضب را کنترل کنیم بیان کرد: کنترل عقلانی نیازمند تزکیه نفس و شناخت درون خود است.
وی با اشاره به رفتار کفار و مشرکین در برابر پیامبر(ص) عنوان کرد: مشرکان اصلا خدا را عبادت نمی‌کردند زیرا هم بت‌ها را می‌پرستند و هم برای خدا سهمی قائل‌ بودند و حتی بخشی از درآمدهای خود را برای خدا و بخشی را برای بت‌ها نذر می‌کردند.
آیت‌الله جوادی آملی بیان کرد: خداوند به پیامبر فرمود از حرف‌های قومت اعراض کن البته نه اعراضی که یونس از قوم خود داشت بلکه هجر جمیل داشته باش و تبلیغ خود را بکن اگر پذیرفتند پذیرفتند و اگر نپذیرفتند غصه نخور و نگران نباش زیرا کسانی که حرف تو را قبول نمی‌کنند تصور می کنند مرگ پوسیدن است در حالی که مرگ پوسیدن نیست.
وی با اشاره به گرفتار شدن بشر غربی در گرداب خرافات تصریح کرد: غرب امروز نیز این وضع را دارد، مرگ را پوسیدن می‌داند و پدیده‌های عالم را به شانس نسبت می دهد در حالی که فردی که ذره‌ای از ذرات هستی را بفهمد به او خطاب دانشمند و پرفسور می دهند ولی این عالم با این همه نظم و شگفتی نیاز به خالق ندارد؟ این یعنی کور بودن انسان غربی که همه تلاش و کوشش این است که خوب بخورد و زندگی کند و بعد بمیرد و بعد از مرگ هم معتقد است که خبری در کار نیست.