صفحه نخست

فعالیت قرآنی

سیاست و اقتصاد

بین الملل

معارف

اجتماعی

فرهنگی

شعب استانی

چندرسانه ای

عکس

آذربایجان شرقی

آذربایجان غربی

اردبیل

اصفهان

البرز

ایلام

خراسان جنوبی

بوشهر

چهارمحال و بختیاری

خراسان رضوی

خراسان شمالی

سمنان

خوزستان

زنجان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

کهگیلویه و بویر احمد

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

بازار

صفحات داخلی

کد خبر: ۳۵۸۷۴۰۵
تعداد نظرات: ۸ نظر
تاریخ انتشار : ۱۸ فروردين ۱۳۹۶ - ۰۰:۲۵

گروه هنر: در سریال «دیوار به دیوار» به سبک زندگی غلط، نقد می‌شود؛ اقدامی که در راستای ترویج سبک زندگی ایرانی – اسلامی رخ می‌دهد.

«دیوار به دیوار» عنوان مجموعه‌ای بود که ایام نوروز از سیما پخش شد؛ این سریال خانوادگی کار از سامان مقدم در مقام کارگردان است که پیشتر با مجموعه «شمس العماره» توانسته بود مخاطبان بسیاری را جذب اثرش کند. در «دیوار به دیوار» بار دیگر مقدم سعی کرده تجربه موفق خود را تکرار کند؛ خواسته‌ای که در رسیدن به آن موفقیت نیز بوده، چون طبق آمار و ارزیابی‌هایی که تا به امروز از کارهای نمایشی سیما در ایام نوروز صورت گرفته، این سریال توانسته مخاطبان بسیاری را جذب خود کند.

درباره مباحث فنی این سریال نمی‌خواهیم بحث کنیم، چون موضوع ما در این یادداشت به موضوعات مفهومی مجموعه برمی‌گردد، اما همین اندازه باید گفت که انتخاب بازیگران خوب و هماهنگ بودن آنها با کارگردان به علاوه یک متن دوست داشتنی توانسته این کار را نزد تماشاگران، مقبول نشان دهد، البته ممکن است این سوال پیش بیاید چگونه کاری که به لحاظ قصه، روایت‌گر اتفاق جدید نیست مد نظر تماشاگران قرار گرفته است؟

جواب به پرسش فوق را می‌توان در بسیاری از کارهای موفق گذشته سینما و تلویزیون مشاهده کرد، چون سوژه‌هایی بوده که بارها در آثار نمایشی روایت شده است، اما باز هم دیدن آنها خالی از لطف نیست. برای مثال داستان «بینوایان» شاهکار ویکتور هوگو را مثال می‌زنم که از ابتدای پیدایش سینما شاید بیش از 30 نسخه از روی آن، فیلم و سریال ساخته شده باشد، اما هنوز هم باز دیدنش، لطف خاص خود را دارد، چون در بحث جذب مخاطب نحوه روایت قصه است که می‌تواند به تماشاگر انگیزه دهد که اثری را دیده یا تماشا نکند.

به هر حال «دیوار به دیوار» کاریست که در آن سبک زندگی، موضوع اصلی قصه است، البته این توجه تنها در یک قشر خاص خلاصه نشده، بلکه تمامی اقشار و رده‌های سنی به نوعی در این سریال جا داده شده‌اند. در این مجموعه کارگردان سعی نکرده یک خانواده را به عنوان الگو معرفی کند، چون هیچ‌یک از افراد قصه نسبت به هم برتری اخلاقی یا اجتماعی چندانی ندارند و هر کدام به نوعی شیطنت‌هایی در خود دارند که واقعی بودن آنها را بیشتر نمایان می‌کند.



با این توضیح کارگردان برای این‌که نقدهای اجتماعی و خانوادگی خود را به برخی از سبک‌های زندگی وارد کند در هر قسمت، محور یک خانواده را قرار می‌دهد. برای مثال در یک خانواده نو کیسه بودن  ویژگی بارز است و در خانواده‌ای دیگر فرهنگی بودن بدون عمل! این نقدها وقتی در قالب قصه روایت می‌شود تماشاگر را با نقاط ضعف آن خانواده‌ها آشنا ساخته و به نوعی نتیجه‌گیری را در راستایی خواهد کرد که معایب گفته شود بدون اینکه بخواهد شعاری در فیلم داده شود.

در کلامی شاید ما در ظاهر موضوعی چون سبک زندگی ایرانی – اسلامی را در فیلم نبینیم، اما داستان به سمتی می‌رود که در نهایت مخاطب نتیجه مورد نظر را از کار می‌گیرد، البته ممکن است که این سوال پیش آید چرا در سریال خانواده‌ای وجود ندارد که از آن به عنوان الگو استفاده شود؟ جواب به این پرسش کاملاً روشن است. در کارهای طنز، اگر بخواهیم در کنار موقعیت‌های کمیک یک الگوی اخلاقی را به صورت مستقیم نشان دهیم به نوعی موضوع لوث شده و تماشاگر با خانواده مد نظر ارتباط برقرار نمی‌کند، اتفاقی که بارها در تلویزیون رخ داده و سبب شکست یک کار تلویزیونی شده است.

مطلب دیگر که در این سریال کارگردان مد نظر داشته، بحث اقتصاد مقاومتی است که طی چند سال اخیر بارها از سوی مقام معظم رهبری مورد تاکید قرار گرفته است. در این مجموعه کارگردان چند خانواده را نشان می دهد که در یک معامله اقتصادی متضرر شده‌اند، اما یاد می‌گیرند مشکلات را در کنار هم برطرف کنند. در حقیقت این پیام به تماشاگر منتقل می‌شود که در برخی مواقع ممکن است انسانها در شرایط دشواری قرار گیرند، اما می‌شود این وضعیت را به سمتی سوق داد تا به نوعی از شدت صدمات کاسته شود. این مسئله به نوعی پایبندی به اقتصاد مقاومتی را نشان می‌دهد.



در پایان باید به یاد داشت که سریال «دیوار به دیوار» یک شاهکار تلویزیونی نیست، اما از استانداردهایی بهره برده که می‌توان آن را برای تماشاگر قابل دیدن کند؛ امتیازی که به خودی خود برای تولیدات تلویزیونی شرطی مهم است.
نظرات بینندگان
امیرحسین ملک
|
|
۲۱:۳۵ - ۱۳۹۶/۰۸/۲۴
سریال از دید کارگردانی تلویزیونی(فنی)درجه یک:۱.نماهای درست۲.نقطه دقیق برش و...
بازی و کارگردانی هنـــــــــــــــــــــــــــری درجه یـــــــــــــــــــک.
این سریال اصلا نشانه بی خدایی نداشت زیرا در آخرین سکانس سریال حسن زارعی در گوش بچه اذان می گوید و با رفتار بد آرمان کاملا موافقم که از نکات بد فیلمنامه وشخصیت پردازی است.
قربون همتون/
مریم
|
|
۰۱:۱۸ - ۱۳۹۶/۰۳/۱۲
عاااااالی بود امیدوارم دیوار به دیوار هم ساخته بشه
مریم
|
|
۱۴:۵۱ - ۱۳۹۶/۰۳/۰۹
وای چه ایرادای بنی اسرائیلی میگیرید شما!!!!!!
جنبه دیدن فیلم طنز ندارید نبینید خب،سریال عااااااااالی بود امیدوارم قسمت ۲ سریال هم ساخته بشه
soroush
|
|
۱۵:۳۳ - ۱۳۹۶/۰۳/۰۶
خیلی سریال دلنشین و جذابی بود حیف دیشب تموم شد....
سعيد
|
|
۰۳:۳۶ - ۱۳۹۶/۰۱/۲۷
من كاملا با آقاي بهنام موافقم. هر وقت صحنه برخورد پسر خانواده را ميبينم خواه ناخواه شبكه رو عوض مي كنم. اين چه متن و نويسندگي مزخرفيه. واقعا خجالت نميكشن
مالك
|
|
۰۱:۲۵ - ۱۳۹۶/۰۱/۲۷
خيلي مسخرست... همين
بهنام
|
|
۲۱:۲۵ - ۱۳۹۶/۰۱/۲۲
این سریال جنبه آموزشی ندارد هیچ بد آموزیم دارد . نمونش پسر خوانواده خانم گوهر خیر اندیش که رفتار با پدر مادر را اینگونه زشت نشان می دهد که اصلا جنبه طنز ندارد و فقط بد آموزیه
**d
|
|
۰۰:۴۴ - ۱۳۹۶/۰۱/۲۱
این نقد رویه ی کار بود که هرکس داستان را از ابتدا دنبال کند میفهمد ولی در لایه ها ی پنهان کار میتوان به فرهنگ زن سالاری یا همان فمینیسم اشاره داشت مرد های ضعیف و خنگ در کنار زنان جسور و پرخاشگر . سبک زندگی لاییک و بی خدایی در این سریال خیلی زننده است کبل این سریال هم رنگ و بوی سریال های سروش صحت را داشت البته مردمی که مدام سر در شبکه های ماهواره ای داشته باشند نباید از این بهتر سریال بسازند و یا ببینند..