اما، طی این مدت چه اتفاقاتی روی داده که موجب شده است که باکو ملاحظهکاری و رعایت احتیاط در زمینه حضور خود در سازوکارهای امنیتی و نظامی تحت سرپرستی آل سعود را کنار بگذارد؟ واقعیت این است که باکو سیاست امنیتی و منطقهای خود را تابعی از سیاستهای غرب و آمریکا و رژیم صهیونیستی قرار داده است و در عین حال، بطور جدی مراقب این بوده است که تبعیت از سیاست های غرب و آمریکا و رژیم صهیونیستی در منطقه و مسایل امنیتی جهانی، ناخرسندی شدید و آشکار روسیه و تا حدودی ایران را درپی نداشته باشد. در این زمینه، باکو بخصوص حساب ویژهای برای روسیه گشوده است و سیاست موازنه منفی در اعطای امتیازات به غرب و روسیه را دنبال میکند و در ارتباط با ایران و نارضایتیهایش از همکاریهای باکو با سیاستهای ضدایرانی آمریکا و رژیم صهیونیستی نیز ، مقامات جمهوری آذربایجان بیشتر به «گفتاردرمانی» و بهرهگیری از سیاست تسامح و تساهل حاکم بر سیاست خارجی ایران متکی بوده اند. به عنوان نمونه، برغم همکاری حداکثری در تحریمهای آمریکایی علیه ایران، همواره در گفتار و مصاحبه و سخنرانی، مدعی حمایت از حقوق هستهای ایران بودهاند و بعضا نیز مدعی شدهاند که تحریمهای آمریکا علیه ایران را اجرا نکردهاند و در ائتلافهای نظامی ضدایرانی مشارکت نداشتهاند! البته، علی حسناف، مدیر شبعه امور اجتماعی و سیاسی ریاست جمهوری آذربایجان در کتاب «ژئوپلتیک آذربایجان» که مبانی و اهداف سیاست امنیتی باکو را برشمرده و ارتباط آن با کشورهای منطقه را تبیین کرده است، در بخش مربوط به ایران اذعان میکند که باکو قطعنامههای اعمال تحریم علیه ایران را اجرا کرده و موجب نارضایتی ایران شده است.
واقعیت این است که در مبانی سیاستهای امنیتی و ژئوپلتیک جمهوری آذربایجان، باکو جایگاه خاصی برای رژیم صهیونیستی و عربستان سعودی و شیخنشینهای عربی حاشیه جنوبی خلیج فارس که سیاستهای امنیتی آنها در چارچوب سیاست امنیتی آمریکا و ناتو برای منطقه غرب آسیا تبیین و تعریف شده، قائل است. اظهارات مقامات باکو در ماههای گذشته و مطالبی که در رسانههای باکو منتشر میشود، نشان میدهد که باکو، روی کار آمدن دونالد ترامپ در آمریکا را عاملی برای جدیتر شدن حضور جمهوری آذربایجان در معادلات امنیتی غرب در منطقه تلقی میکند، مشروط بر آنکه به واکنش شدید و ویرانگری از سوی روسیه همانند آنچه در گرجستان و اوکراین روی داد، منجر نشود. بخصوص در شرایط جاری که باکو به علت کاهش درآمدهای نفتی با مشکلات مالی شدید و احتمال ورشکستگی نظام بانکی خود روبروست، ارتباط با عربستان سعودی را مفرّی برای خود میداند. در این شرایط، سفر الهام علیاف به ریاض برای اعلام همبستگی با «ناتوی اسلامی» مشارکت در یک قمار سیاسی است که البته علیاف باید صرفا در زمین بازی این قمار ، به عنوان ناظر حضور یابد. زیرا، برغم مهارتی که علیاف در قمار کردن دارد، ممکن است مشارکت در این قمار سیاسی ، باختی جبرانناپذیر برای باکو درپی آورد.