برای بررسی ظرفیت موجود در گروههای نمایشی استانی به ویژه در حوزه تئاتر دینی و ارزشی، راهکارهای مؤثر در شکوفایی هر چه بیشتر تئاتر شهرستانها در راستای تحقق تئاتر متعهد و ارزشی با محمد کاظمی؛ کارشناس تئاتر و رئیس انجمن هنرهای نمایشی آذربایجان غربی گفتوگویی ترتیب دادهایم که در ادامه میخوانید:
ـ به نظر میرسد تنها بستر موجود برای کشف و بروز استعدادهای موجود در گروههای فعال نمایشی استانی، جشنوارههایی همچون «تئاتر سوره» باشد که البته آن هم به دلیل محدودیتی که در پذیرش گروههای نمایشی دارند قادر نیستند در جذب حداکثری آنها اقدام کنند، نظر شما چیست؟
بله، کاملاً درست است همچنانکه امسال نیز ما در جشنواره «تئاتر سوره» از استان آذربایجان غربی کار نداشتیم و کارهای شرکت داده شده از این استان در مرحله منطقهای جشنواره از ادامه بازماندند، استعدادهای بیشماری در میان گروههای نمایشی فعال در شهرستانها وجود دارند که زمینه برای فعالیت آنها حتی به شکل رویدادهای محلی و منطقهای نیز مهیا نیست و ما باید شرایطی فراهم کنیم که امکان بروز خلاقیت و استعدادهای آنها در برههها و مقاطع گوناگون به وجود آید.
از جمله مواردی که بارها از ناحیه استان ما در زمینه پرداخت مؤثر به تئاتر شهرستانی مطرح شده است و حتی در همایش اخیر چشمانداز تئاتر استانی که ماه گذشته در تهران برگزار شد مورد توجه قرار گرفت ایجاد شرایطی بود تا در قالب آن گروههای نمایشی نخبه و منتخب استانی براساس یک برنامهریزی اصولی با اعزام به تهران، قابلیتها و ظرفیتهای خود را در عرصه اجرای یک اثر نمایشی به اثبات برسانند؛ برای این کار نیاز به چندان سرمایهگذاری و صرف هزینههای گزاف نیست و تنها مسئولان اداره کل هنرهای نمایشی ارشاد میتوانند سالنی از سالنهای تئاتری تهران را در طول سال اختصاص به اجرای آثار نمایشی شهرستانی دهند، به این شکل شاید بتوان امیدوار بود که در طی یک سال، حداقل از هر استان یک گروه نمایشی امکان حضور در عرصه حرفهای تئاتر پایتخت را تجربه کرده و به این واسطه خود را بتوان به سطحی مورد دلخواه و کاملاً فنی در اجرای یک اثر نمایشی برساند.
البته شاید این نکته به ذهن خطور کند که غالب گروههای نمایشی نیز که اکنون در تهران در حال فعالیت هستند افراد تشکیل دهنده آنها اکثراً شهرستانی باشند، صحبت بر سر این نیست که به هر حال افراد خلاق تئاتری از شهرستانها راه خود را پیدا کرده و با مهاجرت به تهران مسیر هنری خود را تا رسیدن به یک نیروی کاملاً حرفهای در عرصه تئاتر پیدا میکنند بلکه منظور من این است که به طور مثال در قالب پیشنهادی که به آن اشاره کردم و اختصاص یک سالن نمایشی در تهران برای گروههای نمایشی شهرستانی جلوی مهاجرت بیرویه هنرمندان به سبب مضیقه امکانات در تئاتر استانی تا حدود زیادی گرفته خواهد شد و هر گروه به صرف حضور مقطعی در تهران برای اجرای تئاتر و پس از کسب تجربه در محیطی حرفهای به موطن خود مراجعت کرده و به این وسیله بنیههای فنی و هنری تئاتر شهرستان و استان خود را بیش از پیش تقویت میکند.
ـ به شکل دیگری نیز میتوان به این پیشنهاد شما نگاه کرد و اینکه مثلاً جشنوارههایی همچون «تئاتر سوره» تقریباً این زمینه را فراهم کردهاند تا گروههای منتخب پس از حضور مقطعی در تهران و اجرای اثر نمایشی خود از رهگذر کسب تجربه در بازگشت به شهرستان خود، انگیزه بیشتری برای کار پیدا کنند، به نظر شما جشنوارهها کارکرد مسئلهای که شما به آن به عنوان یک پیشنهاد اشاره کردید را ندارند؟
جشنواره ممکن است به شکل مقطعی منجر به حضور گروههای شهرستانی در یک رویداد مؤثر تئاتری شود و گروههای شرکتکننده در آن تجربه یک همزیستی هنری را از سر گذرانند که قطعاً به رشد و بالندگی آنها منجر خواهد شد اما نباید از این نکته غفلت کرد که تمرکز در جشنوارهها معطوف به یک گروه خاص تئاتری و رصد صرف قابلیتهای آن نیست، گروههای نمایشی در هیاهوی جشنوارهها به یکی دو اجرا مأمور میشوند که شاید به دلیل شلوغی فضای جشنواره آن طور که باید و شاید بسیاری از آثار در عین شایستگی نه دیده شوند و نه مورد توجه کارشناسان، منتقدان و مخاطبان قرار گیرند.
وقتی برنامهریزی صورت گیرد مبنی بر این فارغ از جشنواره یک گروه شهرستانی به مدتی مثلاً 15 شب و یا حتی 30 شب، اثر نمایشی خود را در یکی از سالنهای نمایشی به اجرا درآورد، با تیلیغات صورت گرفته از سوی ارشاد، طیف مختلفی از مخاطبان اثر نمایشی مواجهه بهتری با اجرا خواهند داشت و این امر به نتایج مؤثرتر و تبعات مثبتتری منجر خواهد شد.
ـ در گفتوگو با برخی از همکاران شما در انجمنهای هنرهای نمایشی استانها صحبت از استقبال مخاطبان بومی از آثار نمایشی به میان آمد و اینکه در قیاس با چنین استقبالی از سوی مخاطب، امکانات سختافزاری و زیرساختی تئاتر در اغلب استانها فراهم نیست، این مسئله در مورد آذربایجان غربی نیز صدق میکند؟
بله، ما مخاطبان فهیم و تئاتردوست بومی در استان به وفور داریم اما امکانات سختافزاری و سرانه فضاهای نمایشی همانطور که به درستی اشاره شد به نسبت این استقبال درخور نیست. ما در ارومیه؛ به عنوان مرکز استان، سالنهای نمایشی در قالب مجتمعهای فرهنگی و هنری به تعداد قابل توجهی داریم اما مسئله اینجاست که بسیاری از آنها به حال خود رها شدهاند و امکانات سختافزاری و تجهیزاتی آنها متناسب با رشد فناوری، بهینهسازی نشدهاند؛ مثلاً سالن اصلی اجرای تئاتر در ارومیه تنها تعداد 5 پروژکتور اصلی دارد و حق بدهید با این میزان خط نوری در سالن نتوان با وجود فضای مناسب نمایشی میزبان مخاطبان بومی تئاتر بود چه برسد به اینکه در راستای تبادلات فرهنگی خواسته باشیم میزبان گروه های نمایشی خارج از استان باشیم.
ـ به شخصه در جهت ارتقای کمی و کیفی تولیدات نمایشی استان با محوریت پرداختن به موضوعات دینی و ارزشی و حمایت و ایجاد انگیزه میان گروههای فعال تئاتری چه برنامهای در دستور کار دارید؟
حمایتها از تولید و اجرای آثار نمایشی در حد توان و بضاعت انجمن هنرهای نمایشی استان و اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی آذربایجان غربی در حال انجام است و البته مرکز استانی حوزه هنری استان نیز فعالیت های گروه های نمایشی را مورد بررسی قرار داده تا مگر منتخبان را در عرصههای گوناگون جشنوارهای و رقابتی معرفی و شرکت دهد اما پیشنهاد من این است که در بدو امر حداقل میتوان برنامهریزی به انجام رساند مبنی بر اینکه استانهای همجوار در هر منطقه در قالب هفته فرهنگی تولیدات خود را در رفت و آمدی که با هم دارند به اشتراک بگذارند که این مسئله تا حدودی در قالبی کوچکتر پیشنهادی که در ابتدای مصاحبه با شما در میان گذاشتم را محقق خواهد کرد.
امیرسجاد دبیریان