صفحه نخست

فعالیت قرآنی

سیاست و اقتصاد

بین الملل

معارف

اجتماعی

فرهنگی

شعب استانی

چندرسانه ای

عکس

آذربایجان شرقی

آذربایجان غربی

اردبیل

اصفهان

البرز

ایلام

خراسان جنوبی

بوشهر

چهارمحال و بختیاری

خراسان رضوی

خراسان شمالی

سمنان

خوزستان

زنجان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

کهگیلویه و بویر احمد

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

بازار

صفحات داخلی

کد خبر: ۳۶۳۰۳۹۸
تاریخ انتشار : ۲۳ مرداد ۱۳۹۶ - ۱۶:۰۰
عضو هیئت علمی مرکز فرهنگ و معارف قرآن:

گروه حوزه‌های علمیه: عضو هیئت علمی مرکز فرهنگ و معارف قرآن کریم با بیان اینکه عرفان محص قرآنی را می‌توان از آیات قرآن به دست آورد گفت: آنچه در این زمینه مهم است روش کار است و اگر این چارچوب روشمند تبیین شود در این صورت عرفان قرآنی، معتبرترین و قابل ارایه‌ترین عرفان خواهد بود.

به گزارش خبرگزاری بین المللی قرآن(ایکنا) حجت‌الاسلام و المسلمین حسن رمضانی، عضو هیئت علمی مرکز فرهنگ و معارف قرآن کریم امروز 23 مردادماه در کرسی ترویجی عرفان در آئینه قرآن در پژوهشکده فرهنگ و معارف قرآن با بیان اینکه در کرسی گذشته، ساخت عرفان عملی مورد توجه قرار گرفت گفت: در این کرسی مباحث عرفان در آئینه قرآن از بعد نظری مورد توجه قرار خواهد گرفت.
وی با بیان اینکه برخی معتقدند که مسایل ذوقی و کشفی، تجربه شخصی است لذا قابل کشف و انتقال به دیگری نیست تصریح کرد: از دید این افراد عرفان نظری کار عبث و بیهوده‌ای است.
رمضانی در پاسخ به این دیدگاه عنوان کرد: آیا در حد توضیح و تبیین و تشریح یک تجربه ذوقی و کشفی را نمی‌توان منتقل کرد؟ آیا خود قرآن در اثر ارتباط با وحی و از طریق شهود به دست نیامده است؟ با این حال خود پیامبر آنچه را تجربه و کشف کرده است منتقل و بیان فرموده است البته بحث ما از کشف ناظر به فضای درونی علمی خودمان و نه فضای غرب و دیدگاه‌های مادی است؟.
این محقق و پژوهشگر و استاد حوزه علمیه با بیان اینکه مسایل عرفانی قابل تبیین و انتقال است اظهار کرد: ما مدعی هستیم اهل معرفت در مقام روش و مسلک و رسیدن به فراورده خود در این راه، بزرگان اهل علم و تهذیب و نه اهل ادعای صرف سعی داشته‌اند بر قرآن و فراورده‌های وحیانی تاکید کنند و خودشان را نیز ادامه‌دهنده این راه می‌دانند.
رمضانی با طرح این موضوع که آیا می‌توان عرفانی نظری را از آیات قرآن به صورت محض استخراج کنیم؟ ادامه داد: اگر یک چارچوب عقلایی مورد قبول همه مانند آنچه در اقتصاد گفته شده است را در چند محور خلاصه و بیان کنیم در این صورت مباحث عرفانی قرآنی قابل قبول و قابل ارایه تر است از این رو امهاتی را که در فضای عرفانی مطرح است تدوین کرده و باید بر قرآن و روایات عرضه کنیم تا ببینیم چه مقداری مورد تایید ثقلین است.
وی افزود: سه کتاب از جمله فصوص الحکم و مصباح الانس به عنوان دروس اصلی عرفانی در حوزه تدریس می‌شوند که روش ما در تدوین مطلب بررسی مطالب همین کتب است.  
رمضانی با بیان اینکه موضوع عرفان نظری، حق و خداست و  مگر نه این است که پی بردن به کنه ذات حق دست نایافتنی است و  مدعای آیات و روایات این است تصریح کرد: برخی این نقد را دارند که اهل عرفان می‌خواهند به کنه خدا پی ببرند در حالی که بر اساس آیات متعدد قرآن، این کنه دست نایافتنی است و این جهد و تلاش خلاف قرآن است که ما در مطلبمان بر این شبهه تمرکز کردیم و پاسخ دادیم که هرفن و علمی نظری از موضوع خودش بحث نمی‌کند بلکه از عوارض ذاتیه آن موضوع بحث می‌کند لذا آنچه هست از تجلیات و ارتباط بین خدا و تجلیات فعل و آثار و مخلوقات و اسماء و صفات است زیرا اصولا در حیطه چیستی خدا نمی‌توان وارد شد و خارج از ذوق و کشف و ... است.
رمضانی با بیان اینکه محاط نمی‌تواند بر محیط احاطه یابد ادامه داد: با اعلی صوت به همه اعلام شده که هیچ علم و کشف و شهودی توان ورود به دامنه شناخت چیستی و کنه ذات الهی ندارد لذا این شبهه اساسا از بحث خارج است و از سوی کسانی مطرح می شود که گاهی از دور هم دستی بر آتش ندارند.
این استاد حوزه با اشاره به ارتباط میان وجود و الله عنوان کرد: ما نمی‌گوییم وجود تعبیری تمام قامت برای حق است؛ زیرا ذات خدا به تعبیر نمی‌آید و اگر این تعبیر را به کار می بریم از باب این است که راهی غیر این نداریم و باید عبارتی برای این مسئله ذکر کنیم.
رمضانی اظهار کرد: علامه طباطبایی فرموده چیزی جز حق در تعریف خدا نمی‌توان گفت و حق یعنی چیزی که لا یتغیر و ثابت است و باطل شدنی نیست و این وجود است که در تعارض با عدم است پس حق، وجود است.
وی با اشاره به خصوصیات و ویژگی‌های حق و وجود افزود: تصور مفهوم وجود از بدیهی‌ترین مفاهیم و معروفترین اشیاء است حتی یک بچه تازه متولد شده فرق بین وجود پستان مادر با عدم وجود آن را وجدان می‌کند بنابراین ماهیت وجود عین ذات است و وجود برای ماندن و تحقق به هیچ حیثیتی نیاز ندارد و چیزی ضمیمه  و علت آن نمی شود.
وجود، ممتنع العدم است
رمضانی عنوان کرد: وجود، ممتنع العدم است و ممکن نیست که نباشد، و عدم را نمی‌توان به ساحت آن وارد کرد همان طور که جهل را نمی‌توان به ساحت و ذات علم وارد کرد مگر اینکه ماهیت آن را عوض کنیم.
این محقق و پژوهشگر بیان کرد: وجود، واجب است یعنی وقتی ممتنع العدم است عدم‌بردار نیست بنابراین در عرفان، وجود امکانی اصلا معنا ندارد.
رمضانی با بیان اینکه وجود واحد و یگانه است و نمی‌توان برای او دومی تصور کرد ادامه داد: وجود نامحدود است و حدی ندارد و اگر بنا باشد دومی داشته باشد آن دوم غیر او و او نیز مغایر با دوم است و این به معنای محدودیت است زیرا وجود مفروض،فاقد  کمال وجودی دوم و دوم نیز فاقد کمال وجودی وجود مفروض است.
این محقق بیان کرد: وجود از هر جهت که فرض شود و به هر اعتباری آن را اعتبار کنند همواره بسیط بوده و به هیچ وجه جزئی برایش متصور نیست نه جزء تحلیلی و عقلی و نه جزء عینی و خارجی؛ زیرا جزء عقلی و ماهوی در موردی تصور می‌شود که بتوان برای آن دو مفهوم را فرض کرد یکی عام به عنوان جنس و دیگری خاص به عنوان فصل در حالی که در عالم مفاهیم، مفهومی عام تر از وجود قابل تصور نیست پس نمی‌توان برای وجود جنسی را تصور کرد و به تبع آن، فصلی هم برایش متصور نخواهد بود چون فصل در موردی تصور می شود که جنسی وجود داشته باشد و جایی که جنسی در کار نیست فصلی هم وجود نخواهد داشت بنابر این «وجود» جنس و فصل ندارد و به تبع آن جزء تحلیلی و عقلی هم ندارد.
عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و معارف قرآن کریم تصریح کرد: اینکه وجود جزء عینی و خارجی ندارد برای این است که اجزاء مفروض یا موجودند و یا معدوم؛ اگر معدوم باشند چگونه می‌توانند جزء چیزی بایند که عین هستی و تحقق است؟  این عین تناقض است و از این رو محال خواهد بود و اگر موجود باشند پس باید وجود در آن لحاظ شده باشد و این مستلزم آن است که پیش از آن که وجود از اجزاء ترکیبی مفروض خود تشکیل شود تحقق یافته باشد و این ینی دور یا تقدم شی بر نفس که این نیز به خاطرتناقضی که همراه خود دارد محال است.
رمضانی بیان کرد: وجود همان گونه که اجزاء عقلی و تحلیلی ندارد اجزاء عینی و خارجی نیز ندارد همچنین به بیانی نزدیک به همین بیان می توان اجزاء بالقوه ای را که  در بعد، بر اثر تجزیه فعلیت می یابند نفی کرد و چنین گفت که اجزاء مزبور یا موجودند و یا معدوم که صورت نخست مستلزم تاخر شی از نفس و صورت دوم نیز مستلزم تناقض است و هر محال است.
عضو هیئت علمی مرکز فرهنگ و معارف قرآن کریم اظهار کرد: وجود ملاک موجودیت هر ماهیت وجودی ست که هستی و تحقق، عین ذات و ماهیت او نیست بلکه وجود و هستی زاید بر ماهیت و ذات اوست و تا بهره مندی از فیض وجود نباشد او همواره در کتم عدم باقی خواهد ماند چون خود او به خودی خود نمی تواند موجود باشد و بنابر فرض یادشده از فیض وجود نیز محروم است.
وی با تاکید بر اینکه تمامی ویژگی‌های بیان شده قابل تطبیق بر وجود حق و الله است عنوان کرد: «وجود» با خدا پیوند نزدیکی و وثیقی دارد بلکه به اعتباری می توان گفت وجود همان خدا و خدا نیز همان وجود است.
رمضانی با بیان اینکه عرفان نظری با بحث «هویت غیبیه یا مقام اسم له و لا رسم» شروع می شود اظهار کرد: ما در بحثی که در قالب کتابی در 150 صفحه در حال تدوین و تالیف آن هستیم بنا داریم که میان این موضوع و اینکه ذات حضرت حق دست نیافتنی و خارج از دسترسی هر انسانی ولو اینکه معصوم باشد است جمع کنیم و تنافی ابتدایی این دو امر را که مستمسکی در دست مخالفان عرفان است برطرف کنیم.
وی تاکید کرد: نباید به بهانه اینکه عارفان محقق، موضوع عرفان نظری را ذات احدیت قرار داده اند چنین بپنداریم که آنان به رغم شواهد عقلی و نصوص دینی همگان را از غور کردن و تعمق در کنه ذات منع کرده است قصد دارند با تکیه بر ابزار کشف و شهود به شناخت و معرفت کنه ذات  رسیده و به آن جایگاه دست نایافتنی که حتی پیامبر(ص) از رسیدن به آن اظهار عجز کرده دست یافته و از کنه ذات سر در آورند. 
عرفان نظری مدعی کشف ذات نیست
همچنین حجت‌الاسلام و المسلمین عیسی عیسی‌زاده، دبیر علمی این جلسه گفت: همان طور که محقق و ارایه دهنده بحث بیان کردند هدف از عرفان نظری دست یافتن و کشف ذات نیست بلکه به دنبال تبیین مسایلی است که در حیطه ورود عارف می‌گنجد که خصوصیات و ویژگی‌هایی دارد.
وی افزود: عده‌ای می‌گویند تعبیری برای خدا نمی‌توان یافت ولی از روی ناچاری باید تعبیر و واژه‌ای مترادف حق معنا و بیان کنیم و خداوند هم خودش را به عنوان حق در قرآن معرفی کرده است.