یکی از راهکارهای تحقق پروژه «دین زدایی» از جامعه، تخریب چهره عالمان دین و بدبین ساختن مردم نسبت به مرجعیت شیعی است. هنگامی که به تاریخ این سرزمین مینگریم، عالمان دینی همواره در میان مردم از جایگاه ویژه و مقدسی برخوردار بودهاند. به نوعی که مرجعیت عالمان دینی تنها به مرجعیت فقهی و پاسخگویی به مسائل شرعی منحصر نبوده است و مردم در تمام شئونات زندگی خود به پیشگاه عالمان دینی مراجعه میکردند و از ایشان چارهجویی میکردند. همین اعتقاد و باور مردم نسبت به روحانیت شیعی در بسیاری از برهههای زمانی، نقشههای بیگانگان را خنثی ساخت و دولت و ملت را از گزند حوادث مصون نگاه داشت.
در عصر جدید و با گسترش رسانهها، تخریب چهره مرجعیت به نحو گسترده و سازمان یافته در حال پیگیری است. در این میان، مسلماً چهرههایی که از محبوبیت و مقبولیت بیشتری در میان مردم برخوردارند، بیشتر هدف آسیبها و هجمهها قرار میگیرند. یکی از شخصیتهایی که در چندسال اخیر بسیار مورد اتهامات واهی و تخریبهای بیامان قرار گرفته است، آیتالله ناصر مکارم شیرازی است. هنگامی که ایشان چشم به جهان گشود، پدرش نام «ناصر» را با این امید برای او انتخاب کرد که در آینده «ناصر» و یاور امام عصر(عج) باشد. نصرت آیتالله مکارم نسبت به امام عصر(عج) تنها در عرصه فقاهت و مرجعیت خلاصه نشد. ایشان در این سالها آبروی خود را بهسان سپری در جهت صیانت و دفاع از چهره مقدس اسلام و تشیع به کار گرفته است.
در همین چند سال اخیر در فضای مجازی و شبکههای اجتماعی سیلی از تخریب و تهمت نسبت به این عالم گرانقدر به راه افتاده است. گرچه اصل این جریان به صورت سازمان یافته و مهندسیشده شکل گرفته، اما بسیاری از کاربران دنیای مجازی خواسته یا ناخواسته از سر تفنّن یا غرضورزی، پیامهای دروغینی که در خصوص این مرجع گرانقدر پراکنده شده بود را نشر دادند و در هتک حیثیت یکی از نایبان راستین امام عصر(عج) مشارکت کردند.
تهمتهایی که علیه ایشان مطرح میشود گرچه پس از مدتی تکذیب میشود و دروغ بودن آن برای همه آشکار میشود، اما همین میزان هم برای سست کردن اعتقاد مردم نسبت به مراجع تقلید و هتک حرمت و حیثیت عالمان دینی کافی است. از اتهام نسبت فامیلی با افراد فاسق و تاجر تا ادعای مشارکت در دستگیری و محاکمه برخی از روحانیان تنها گوشهای از دروغهایی است که در این سالهای اخیر نسبت به شخصیت آیتالله مکارم مطرح شده است.
نکته اساسی این است که گردانندگان شبکههایی که نسبت به نشر این اکاذیب اهتمام دارند و در اظهار عناد خود با شریعت اسلام از یکدیگر سبقت میگیرند، تاکنون حتی یک برگ سند در ارتباط با ادعاهای خود منتشر نکردهاند و تنها به نقل و نشر حرف و حدیثهای بی دلیل و سند بسنده کردهاند. آیا نام این عمل، چیزی جز دروغگویی و انتشار مطالب خلاف واقع است؟!
متأسفانه با شدت گرفتن موج تخریبها در این چند روز اخیر که در پی تکرار ادعاهای واهی گذشته شکل گرفت، دفتر آیتالله مکارم شیرازی مجبور به موضعگیری شد و طی کمتر از ده روز، با انتشار سه بیانیه، به اظهارات خلاف واقع رسانهها واکنش نشان داد. متن بیانیههای دفتر ایشان بدین شرح است:
بیانیه اول مربوط به 15 مردادماه 96: «اخیرا دوباره داستان دروغین رابطه دامادی تاجر به نام مدلّل با حضرت آبتالله العظمی مکارم شیرازی(دامت برکاته) در بعضی از سایتها آمده است. مکرر از معظم له شنیدهایم که هرگز نامبرده را ندیده و نمیشناسم و هیچگونه رابطهای با ما نداشته و ندارد. اما آنها که نه ایمان دارند و نه وجدان، از تکرار دروغهای خود ابا ندارند.
سپس در ادامه، اضافه کردهاند که کار این افراد، مانند وهابیت است که بارها با دلایل مختلف اثبات کردهایم که شیعه قائل به تحریف نبوده و نیست و در کتب تفسیری و علوم اصول و ... همه این دلایل را آوردهایم، اما همه این دلایل را میشنوند و دوباره میگویند که چرا شیعه قائل به تحریف است.»
بیانیه دوم مربوط به 22 مردادماه 96: « اخیرا دروغ بزرگ تازهای از صدای آمریکا که دشمنی آنها نسبت به اسلام و ایران و مراجع بزرگ دینی بر کسی مخفی نیست درباره حضرت آیتالله العظمی مکارم شیرازی(مدّظله) پخش شده است.
آنچه بر ما مسلم شده این است که گروهی در خارج و بعضی در داخل به جای اتاق فکر، اتاقهایی برای جعل و تولید دروغ و تهمت باز کردهاند و هر روز مطلبی را که سرتا پا مجعول و کذب محض و عاری از حقیقت است درست کرده و منتشر میکنند و به گمان خود میخواهند شخصیت ممتاز روحانی و مرجعیت و نفوذ معنوی معظم له را زیر سؤال ببرند که بحمدالله تاکنون کوچکترین توفیقی در این زمینه پیدا نکرده و نخواهند کرد.
هنگامی که از معظم له در این باره سؤال کردیم گفتند سرتا پا کذب و عاری از حقیقت و حتی یک کلمه درست در آن نیست و سزاوار است هر روز وقت خود را برای تکذیب این دروغها تلف نکنیم. از کسانی که نه ایمان دارند، نه وجدان و نه شرف انتظاری جز این نباید داشت. خداوند همه را به راه راست هدایت کند.»
بیانیه سوم مربوط به 24 مردادماه 96: «بعد از نشر خبر سرتا پا دروغين صداى آمريكا كه حتى يك كلمه آن واقعيت نداشت، اعلاميه دروغين ديگرى در بعضى از سايتها به نام جمعى از فضلاى حوزه علميه قم منتشر شد كه آن هم سرتا پا دروغ بود و بعد از تحقيق معلوم شد مربوط به بعضى از اطرافيان آقاى نكونام است. آقاى نكونام به سبب مشكلات اخلاقى از سوى دادگاه ويژه محكوم و در زندان است و تصور بعضى از اطرافيان او اين است كه حضرت آيتالله العظمى مكارم شيرازى(مدّظلّه) اصرار بر مجازات او داشتهاند، در حالى كه بارها گفتهايم اين اشتباه محض است و ايشان دخالتى در اين موضوع نداشته است.
اكنون اينها از هر فرصتى براى هتاكى به معظم له استفاده مىكنند و جالب اينكه ذيل اعلاميه آنها بدون هيچ مناسبتى صحبت از آقاى نكونام آمده و از او با القاب خلافى ياد كرده و عملا خود را معرفى كردهاند. ما به آنها نصيحت مىكنيم كه مصلحت شما اين است كه او را به حال خود رها كنيد و از دفاع از وى خوددارى كنيد كه خداى ناكرده سبب تباهى دنيا و آخرت شما مىشود.»
متأسفانه در جهانی که اگر کسی به دیگری نسبت ناروایی بزند از او دلیل و مدرک مطالبه نمیشود و همان مطلب دروغ، دهان به دهان میگردد، نباید توقع داشت که کسی در برابر این تهمتها واکنشی از خود نشان دهد. آیتالله مکارم شیرازی به همان سرنوشتی دچار شده است که سید مظلوم، شهید بهشتی به آن مبتلا شده بود. هر دوی این فقیهان وارسته، دروغها و تهمتها را شنیدند اما از ادامه مسیری که باید میپیمودند باز نماندند.
در پایان شایسته است به چند حدیث در باب حرمت و ارزش آبروی مومن در قاموس قرآن کریم و سخنان اهل بیت(ع) اشاره شود. شاید کاربران فضای مجازی با آگاهی از عاقبت این عمل غیر اخلاقی، هنگام ارسال یک پیام به دیگری کمی درباره صحت و سقم آن بیندیشند و آبروی عالمان دین که تمام عمر خود را مصروف حفظ مرزهای اعتقادی مردم کردهاند، با انتشار مطالب دروغین در معرض آسیب قرار ندهند. در قرآن کریم صراحتا افراد تهمتزننده به عنوان محل نزول شیاطین معرفی شدهاند: «هَلْ أُنَبِّئُكُمْ عَلَى مَنْ تَنَزَّلُ الشَّيَاطِينُ تَنَزَّلُ عَلَى كُلِّ أَفَّاكٍ أَثِيمٍ (سوره شعرا آیه 221 و 222): آيا شما را خبر دهم كه شياطين بر چه كسى فرود مىآيند؟ بر هر تهمتزننده گناهكارى فرود مى آيند».
حرمت و آبروی مومن در روایات اسلامی، بسیار مورد توجه قرار گرفته است. چنانکه امام صادق(ع) در روایتی درباره حرمت مومن میفرمایند: «الْمُؤْمِنُ أَعْظَمُ حُرْمَةً مِنَ الْکَعْبَة». یعنی حرمت انسان مومن از حرمت کعبه بیشتر است.
در کتاب شریف اصول کافی از امام صادق(ع) روایت شده است: «مَنْ رَوَى عَلَى مُؤْمِنٍ رِوَايَةً يُرِيدُ بِهَا شَيْنَهُ وَ هَدْمَ مُرُوءَتِهِ لِيَسْقُطَ مِنْ أَعْيُنِ النَّاسِ أَخْرَجَهُ اللَّهُ مِنْ وَلَايَتِهِ إِلَى وَلَايَةِ الشَّيْطَانِ فَلَا يَقْبَلُهُ الشَّيْطَانُ». یعنی هرکس بر ضرر مؤمن مطلبی نقل کند و قصدش عيب او و ريختن آبرويش باشد كه از چشم مردمان بيفتد، خداوند او را از ولایت خود خارج میکند و به ولایت شيطان میگمارد در حالی که شيطان هم او را نپذيرد.
خداوند متعال در قرآن کریم نتیجه خروج از ولایت الهی را چنین بیان میکند: «وَمَنْ يَهْدِ اللَّهُ فَهُوَ الْمُهْتَدِ وَمَنْ يُضْلِلْ فَلَنْ تَجِدَ لَهُمْ أَوْلِيَاءَ مِنْ دُونِهِ وَنَحْشُرُهُمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ عَلَى وُجُوهِهِمْ عُمْيًا وَبُكْمًا وَصُمًّا مَأْوَاهُمْ جَهَنَّمُ كُلَّمَا خَبَتْ زِدْنَاهُمْ سَعِيرًا (سوره اسرا آیه 97): و كسى كه خداوند هدايتش كند رهيافته است و كسانى را كه بيراه واگذارد، هرگز براى آنان در برابر او دوستانى نخواهى يافت، و آنان را در روز قيامت، نابينا و گنگ و ناشنوا، به رو در افتاده محشور گردانيم و سرايشان جهنم است كه هر چه شعلهاش فرو نشيند، بر ايشان افروخته مىداريم.»
در همان کتاب از امام صادق(ع) چنین روایت شده است: «إِنَّ اللَّهَ تَبَارَک وَ تَعَالَى یقُولُ مَنْ أَهَانَ لِی وَلِیاً فَقَدْ أَرْصَدَ لِمُحَارَبَتِی وَ أَنَا أَسْرَعُ شَیءٍ إِلَى نُصْرَةِ أَوْلِیائِی»: خداوند تبارک و تعالی فرمود کسی که حرمت یکی از اولیای من را سبک بشمارد، حقیقتا با من به مبارزه برخواسته است و من با سرعت به یاری ولی خود میشتابم. هنگامی که به استناد روایت، حرمت مومن از حرمت خانه خدا بیشتر است، پس مسلم است که تلاش برای از بین بردن آبروی مومن به مثابه اعلام دشمنی با خداوند متعال است.
مصطفی شاکری