صفحه نخست

فعالیت قرآنی

سیاست و اقتصاد

بین الملل

معارف

اجتماعی

فرهنگی

شعب استانی

چندرسانه ای

عکس

آذربایجان شرقی

آذربایجان غربی

اردبیل

اصفهان

البرز

ایلام

خراسان جنوبی

بوشهر

چهارمحال و بختیاری

خراسان رضوی

خراسان شمالی

سمنان

خوزستان

زنجان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

کهگیلویه و بویر احمد

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

بازار

صفحات داخلی

کد خبر: ۳۶۴۲۳۹۹
تاریخ انتشار : ۲۶ شهريور ۱۳۹۶ - ۰۸:۳۲
تکمله‌ای از مصطفی عباسی‌مقدم بر نقد «غلامرضا شاه‌میوه»؛

گروه مسابقات: عدم وجود ساختار جامع و ملی و نظام‌نامه واحد که ضمن تعیین دقیق شاخص‌ها به روشنی جایگاه مسابقات را در کل سپهر فعالیت‌های فرهنگساز قرآنی کشور بیان ‌نماید،‌ خلایی است که مسابقات قرآن با آن مواجه شده است.

به گزارش خبرگزاری بین‌المللی قرآن(ایکنا)، مصطفی عباسی مقدم، مشاور معاون قرآن و عترت وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی و رئیس سابق مرکز قرآن و عترت وزارت بهداشت، یادداشتی را در مورد مطلب «نگاه نقادانه غلامرضا شاه‌میوه به ۴ رکن اصلی مسابقات قرآن ایران» به رشته تحریر درآورده که مشروح آن در ادامه آمده است.

ضمن تشکر از جناب آقای شاه‌میوه که با نیتی صادق و لسانی منصف، نکات و نقدهایی را بر جریان مسابقات کشور وارد ساخته‌اند، اینجانب لازم دیدم با نگاهی مکمل برخی نکات دیگر را که شاید با دیدگاه ایشان متفاوت باشد در عوض فعالان قرآنی و علاقه‌مندان ساحت پر فیض کتاب ربانی برسانم. 

شکی نیست که با گذشت سالیان دراز از برگزاری مسابقات استانی، ملی و بین‌المللی و هزینه‌های فراوان مادی و معنوی باید روز به‌روز شاهد شکوفایی و ارتقای سطح کیفی آن باشیم و البته این در کل، تابع روح حاکم بر نظام قرآنی و نیز کلیت فعالیت‌های قرآنی کشور است. 

یعنی برخی از اشکالات از جمله عدم تعیین صریح مسئول برگزاری مسابقات ملی و بین‌المللی و عدم نظارت کافی و موثر و برخی موارد دیگر، ناشی از عدم وجود یک ساختار جامع ملی و سازوکار مشخص دارای سلسله مراتب مصرح در برنامه‌های کلان قرآنی کشور می‌باشد نه نقطه ضعف یک دستگاه خاص مانند اوقاف. در ذیل سعی می‌کنم نکات را جداگانه بیان کنم.

جناب آقای شاه‌میوه اشاره کرده‌اند «با اینکه برگزاری این مسابقات، وظیفه سازمان نیست ... » ولی به‌ نظر می‌رسد، چنانکه در کشورهای دیگر مرسوم است، همواره مسابقات قرآن با محوریت سازمان اوقاف انجام می‌شود و شاید علت آن هم این بود که در ابتدای شکل‌گیری این رویه، نهادی بنام «موسسه قرآنی» یا «دارالقرآن» یا «معاونت قرآنی» در هیچ دستگاه فرهنگی وجود نداشته است از سوی دیگر می‌توان گفت اگر این سازمان به این مهم، اقدام نکند پس چه نهادی اولویت خواهد داشت؟ 

عدم انعطاف‌پذیری رشته‌ها و عدم ورود به رشته‌های جدید در مسابقات قرآن از دلایل مهم کم بودن استقبال از مسابقات قرآنی و در نتیجه پررنگ شدن برخی حواشی بوده است. به نظر می‌رسد از آنجا که مسابقات قرآن علاوه بر دغدغه انتخاب بهترین‌ها زمینه‌ای برای مطرح نمودن آموزه‌های قرآنی در جامعه و کمک به فرهنگسازی قرآنی است بایستی همواره بر تناسب زمان و شرایط جدید رشته‌های نوینی که جذاب و شورآفرین و در عین حال فرهنگساز باشند به رشته‌های موجود اضافه و برخی رشته‌های کم‌اثر حذف شوند. در حال حاضر به نظر می‌رسد رشته مسابقه گروهی، مسابقات تلفیقی قرائت و فهم و هنرهای مختلف، قرائت و ترجمه در سطوح خوب، مسابقات متنوع حفظ و برخی دیگر از رشته‌ها قابل افزایش باشند. 

برای ارتقاء استانداردهای داوری لازم است آموزش‌های گسترده‌ای در سطح ملی برای علاقه‌مندان داوری مسابقات برگزار و سطح کیفی داوران استانی تقویت شود تا برگزاری مسابقات وابسته به داوری گروه محدودی نباشد که آفت خستگی یا کم‌انگیزگی و شدت یافتن انگیزه‌های مالی برطرف گردد. داوران در حقیقت باید خود را رکنی از ارکان جریان فرهنگسازی قرآنی بدانند نه بی‌تفاوت از معانی و آثار تربیتی. نمونه این کار اصرار برخی از عزیزان داور بر دانش‌افزایی و مهارت‌افزایی متسابقان در حین مسابقات بین‌المللی است که با وجود صرف وقت بسیار، باعث ارتقاء کیفیت متسابقان شده و دلسوزی و اخلاص داوران را نیز نشان می‌دهد. 

از جمله مواردی که بایستی با همفکری صاحب‌نظران تعیین و تدوین شود معیار موفقیت یک سری از مسابقات است، یعنی ملاک‌های دقیق ارزیابی باید تعیین و با شاخصه‌های کمی تعریف گردد که البته این خلا ناشی از همان ضعف نخستین است که قبلاً گفته شد؛ یعنی عدم وجود ساختار جامع و ملی و نظام‌نامه واحد که ضمن تعیین دقیق شاخص‌ها به روشنی جایگاه مسابقات را در کل سپهر فعالیت‌های فرهنگساز قرآنی کشور بیان می‌نماید. 

اتفاقاً در بیان برادر ارجمند جناب آقای شاه‌میوه هم به موفقیت و یا عدم توفیق برخی دوره‌ها اشاره شده که به نظر حقیر در این ارزیابی، شاخص فوق مورد غفلت قرار گرفته و یا حداقل تبیین نشده که معیار موفقیت آیا تنها عدم وجود حواشی و اعتراضات است یا نحوه مطلوب داوری‌ها و یا رسیدن جریان کل مسابقات به اهداف فرهنگی آن. 

به عنوان آخرین نکته باید تأکید کرد که اخلاق‌محوری و رعایت ارزش‌های محتوایی قرآن اگر هدف‌نمایی و معیار نهایی هر فعالیت قرآنی نباشد و تنها برای «عُلُوًّا فِي الْأَرْضِ» یا کسب منافع مادی و دنیوی صورت گیرد، نتیجه آن برای فرد و جامعه جز انحطاط و قهقرا نخواهد بود. اما آیا می‌توان تحول مثبت در این عرصه را از نوجوانان و تازه‌کاران انتظار داشت و یا از معلمان و اساتید و استوانه‌های عرصه‌های مختلف قرآنی در کشور؟ اگر زبان و قلم و بیان و برخورد همه کسانی که نقش الگویی در این عرصه دارند پاک و بی‌آلایش باشد، قطعاً شاگردان این مکتب نیز این چنین خواهند بود. این یادآوری را ابتدا به خود و ثانیاً به همه دارم که؛ «مَن عَمِلَ بِما يَعلَمُ وَرَّثَهُ اللَّهُ عِلمَ ما لَم يَعلَم» و همچنین «كونوا دُعاةً لِلنّاسِ بِغَيرِ ألسِنَتِكُم» هر کسی به آنچه می‌داند، عمل کند خدا دانش آنچه نمی‌داند به او ارزانی می‌کند. دعوت‌گر مردمان باشید به عمل نه به زبان. 

در عین حال ضمن تشکر از خبرگزاری محترم ایکنا که باب اینگونه مباحث و گفتمان نقد قرآنی را باز کرده‌اند، پیشنهاد می‌نماید این موضوعات در نشست‌های تخصصی در نهادهایی همچون سازمان اوقاف، سازمان تبلیغات اسلامی و معاونت قرآن و عترت وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی برگزار و با حضور کارشناسان بخش‌های مختلف مورد بررسی و کنکاش قرار گیرد و دستمایه اصلاح امور قرآنی از سوی مدیران باشد.