صفحه نخست

فعالیت قرآنی

سیاست و اقتصاد

بین الملل

معارف

اجتماعی

فرهنگی

شعب استانی

چندرسانه ای

عکس

آذربایجان شرقی

آذربایجان غربی

اردبیل

اصفهان

البرز

ایلام

خراسان جنوبی

بوشهر

چهارمحال و بختیاری

خراسان رضوی

خراسان شمالی

سمنان

خوزستان

زنجان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

کهگیلویه و بویر احمد

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

بازار

صفحات داخلی

کد خبر: ۳۶۶۷۶۰۱
تاریخ انتشار : ۰۷ آذر ۱۳۹۶ - ۱۰:۱۰

گروه هنر: سینمای آمریکا طی دو دهه اخیر با ساخت فیلم‌های آخرالزمانی تاکید ویژه‌ای به روی بحث منجی در سینما دارد، زیرا در تمامی این تولیدات منجی یک آمریکایی است که بشریت را از نابودی نجات می‌دهد.

به گزارش خبرگزاری بین‌المللی قرآن‌(ایکنا)، در دو دهه اخیر به شکل بارزی بر میزان تولیدات آخرالزمانی در سینمای جهان به ویژه هالیوود افزوده شده است، زیرا با امکانات بصری پیش آمده در سال‌های اخیر امکان تصویرگری از هر موضوعی فراهم است به همین دلیل پرداختن به موضوعاتی چون آخرالزمان یکی از مباحث بسیار جدی در سینما است، چون به واسطه تازگی موضوع هنوز این دست فیلم‌ها جذابیت لازم را دارا هستند. آخرین نمونه این دست فیلم‌ها نیز «Geostorm» است که با بازی گرد باتلر هم اکنون روی پرده سینماهای جهان است.




نکته جالب درباره تولیدات مورد نظر به نگرش حاکم بر فیلم‌ها مربوط می‌شود. در این تولیدات شاهدیم که به بحث منجی به شکلی جدی توجه می‌شود، زیرا وقتی از آخرالزمان در فیلم‌ها مربوطه حرف زده می‌شود، حتماً منجی اصلی‌ترین شاخصه آن است، چون این محور در تمام تولیدات هالیوودی به نوعی مد نظر قرار می‌گیرد. این رویکرد می‌خواهد به تماشاگر این نکته را تفهیم کند که اگر روزی قرار باشد برای دنیا اتفاقی رخ دهد، این منجی آمریکایی است که می‌تواند بشریت را نجات دهد. برای همین هم از فیلم «2012» گرفته تا آخرین نمونه چنین کارهایی «Geostorm» همیشه این نگرش به صورت جدی مد نظر بوده است.

اما در همین وضعیت، سینمای ایران به عنوان شاخص‌ترین و مطرح‌ترین سینما در جهان اسلام نسبت به این حوزه یک انفعال واضح دارد به نحوی‌ که حتی یک فیلم هم طی چهار دهه‌ای که از پیروزی انقلاب می‌گذرد، ساخته نشده که در آن به بحث آخرالزمان به صورت مستقیم پرداخته شده باشد، البته ممکن است این توجیه مطرح شود که فیلم آخرالزمانی به دلیل جلوه‌های ویژه، امکان تولید در داخل برایش فراهم نیست. این گفته به هیچ وجه درست نیست، چون امروز متخصصان ایرانی به خوبی قادرند از عهده این امر برآیند. برای مثال از فیلم «رسوایی 2» به عنوان مثالی روشن در این زمینه یاد می‌کنم که با بهره بردن از جلوه‌های ویژه توانسته بود تصویری خوبی در این حوزه تولید کند.

نکته دیگر اینکه پرداختن به چنین موضوعاتی تنها نگاه به یک معنا و مفهوم دینی نیست، بلکه نوعی توجه به گیشه است، چون کارهایی که با این محوریت تولید می‌شود به دلیل سود بردن از صحنه‌های جذاب مطمئناً در گیشه هم با استقبال مردم مواجه خواهد شد، اتفاقی که در سینمای جهان رخ داده و این دست تولیدات دائماً به واسطه فروش خوبشان تولید می‌شود، پس چرا ما نباید از چنین ظرفیتی استفاده بریم.


در همین رابطه جبار آذین منتقد و مدرس سینما نیز چنین اظهار نظر می‌کند، سینمای آمریکا جدا از تولیدات اکشن خود که اهرمی برای قدرت‌نمایی آمریکاست با تولید فیلم‌های آخرالزمانی می‌خواهد به مردم این نکته را تفهیم کند در آینده نیز می‌بایست ناجی خود را آمریکایی بدانند. این رویکرد نیز به شکلی کاملاً حساب شده رخ داد و مرتب در حال تکرار است، به نحوی‌ که طی یک دهه اخیر حداقل می‌توان 30 یا 40 فیلم را نام برد که در هالیوود تولید شده و در آن به موضوع آخرالزمان توجه شده است.



وی افزود: گرایش روزافزون به چنین تولیدات دو دلیل عمده برای سیاست‌گذاران هالیوود دارد، ابتدا این‌که این تولیدات همیشه با استقبال تماشاگران مواجه می‌شود، چون تصاویر که نشان داده می‌شود برای تماشاگر خیره‌کننده است. نکته دوم که باید آن را جدی‌تر گرفت این مهم است که سیاست‌گذاران کاخ سفید به واسطه ابزار سینما می‌خواهند این نکته را به مردم جهان تفهیم کنند آمریکا تنها منجی است که می‌تواند بشریت را از هر مخمصه‌ای نجات دهد.

در همین رابطه امیرحسین شریفی، تهیه‌کننده سینما نیز تصریح کرد: این‌که در سینمای جهان به موضوعات آخرالزمانی توجه می‌شود، امری دور از ذهن نیست، چون همه ما می‌دانیم این قبیل تولیدات به لحاظ اقتصادی، سیاسی و دینی سودآور است، اما تعجب ما اینجاست که چرا کارهای اینچنین در سینمای ما تولید نمی‌شود، چون در هیچ دین و آئینی موعود «حی» وجود ندارد، اما در تفکر شیعی ما امام زنده داریم، برای همین اگر بتوانیم به شکلی صحیح به این دست موضوعات توجه کنیم مطمئن هستم در جذب تماشاگر موفق خواهیم بود.

وی ادامه داد: مزیتی دیگری که می‌توان برای تولیدات موعودگرایانه متصور بود این است که به واسطه چنین کارهایی تفکر شیعی اشاعه پیدا می‌کند به ویژه اگر پخش‌کننده مناسب برای تولیدات مورد نظر در نظر گرفته شود، مخاطبان جهانی نیز جذب چنین کارهایی خواهند شد.




شریفی در انتهای سخنان خود درباره بودجه چنین کارهایی گفت: سیاست‌های مختلفی وجود دارد که می‌توان به واسطه آن تولیدات آخرالزمانی را در سینما رواج داد که تنها کافیست برای آن سیاست‌گذاری مناسب لحاظ شود. برای مثال هم به دو راهکار اشاره می‌کنم. ابتدا این‌که از سوی مجلس بودجه‌ای مجزا برای این قبیل تولیدات در نظر گرفته شود تا کسی معترض هزینه کردن در این حوزه نباشد. دوم این‌که با قرار دادن برخی معافیت‌های مالیاتی به نهادها و سازمان فرهنگی این امکان را دارد تا با سرمایه‌گذاری در تولیدات اینچنین، یاری‌رسان سینما در امر تولید کارهای مورد نظر باشند.

در انتهای این گزارش باید تاکید کرد، این روزها ایران اسلامی در ایام جشن و سرور برای آغاز امامت حضرت صاحب الزمان (عج) است، اما برگزاری چنین جشن‌هایی با وجود لازم بودن کافی نیست، بلکه ما باید با زبان سینما معرف موعود واقعی و زنده جهان باشیم، برای همین هر اندازه در این زمینه هزینه کنیم، خرج اضافه نکرده‌ایم.