به گزارش خبرنگار ایکنا؛ نشست علمی با عنوان «مسئله اجتماعی؛ پوشش یا ناپوشش»، امروز با سخنرانی حجتالاسلام والمسلمین داود مهدویزادگان در پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی برگزار شد.
وی در ابتدای سخنان خود بیان کرد: سال قبل به این بحث پرداخته شد و به اعتقاد بنده این مباحث ارزشمند هستند و هر چقدر که به آنها بپردازیم، موجب شفافتر آنها خواهد شد، اما چیزی که بنده کمتر دیدهام، پرداختن به جنبههای علمی موضوع بود که از این جهت کمتر در این باره بدان پرداخته شده است، لذا تصورم بر این بود که خوب است بحث علمی در این زمینه داشته باشیم.
مهدویزادگاه تصریح کرد: در این بحث در واقع سعی بر این است که از نگاه علمی و از بعد اجتماعی به موضوع پرداخته شود و لذا عنوان نیز خنثی است و پرسشی را طرح کردهام که وقتی از بعد اجتماعی بخواهیم به پوشش و ناپوششی بپردازیم، آن چیزی که مطرح است این است که آیا اساسا کدام یک از این دو میتواند مسئله اجتماعی باشد؟ آیا باید پوشش را اجتماعی بدانیم یا ناپوششی مسئله اجتماعی است؟
وی در ادامه افزود: این است که پرسش اصلی این است و قصد دارم کنکاشی در این مسئله داشته باشم که کدام یک مسئله اجتماعی است و سعی بر این است که از ساحت علمی فاصله نگیریم. مطلب دیگر این که مفهوم پوشش و ناپوششی را باید تبیین کرد که به همین ارتکاز عرفی واگذار میکنم و نمیخواهم روی مقصود از پوشش و ناپوششی صحبت کنم، اما این عنوان که حجاب و بدحجابی و بیحجابی داریم، تقابل بین حجاب و بیحجابی را بحث خواهم کرد.
مهدویزادگان تصریح کرد: به نظر بنده بدحجابی جزء بیحجابی نیست و کسی که بدحجاب است بیحجاب نیست و این تلقی هم غلط است که تصور کنیم بدحجاب، بیحجاب است و بنده نیز این تلقی را ندارم، پرسش نیز مشخص است که دنبال این هستیم که ببینیم پوشش، مسئله اجتماعی است یا ناپوششی؟ برای رسیدن به این پاسخ، مقدماتی را عرض میکنم تا بعد به بحث نهایی که رسیدن به این سه پاسخ است برسیم، یک مطلب این است که ما در این زمینه شاید لازم است که ببینیم، اساسا منابعی وجود دارد که در این زمینه کارکرده باشند یا خیر؟ وقتی به این موضوع پرداختم معلوم شد که جنبه مطالعات میدانی قضیه بسیار مهم است و از این جهت به چند نمونه از کارها در بررسیها دست یافتم.
وی در ادامه افزود: مقالهای وجود دارد پیرامون دختران دانشجو و بدحجابی و بیحجابی که در این مقاله کار میدانی شده است که به نظرم کار ارزشمندی است و کار دیگری که مناسب بود، بررسی عوامل بدحجابی و راههای مقابله با آن است که تحقیقات فرهنگی ایران منتشر کرده است که ارزشمند است، همچنین کار دیگری که میدانی نیست، اما کار ارزشمندی است، ریشه یابی جامعه شناختی و روانشناختی بدحجابی نام دارد. علاوه بر این همایش ملی به نام آسیبهای اجتماعی در ایران برگزار شد که در این همایش مقالهای در مورد مسیرهای محتمل به بدحجابی در ایران ارائه شد که این کار نیز ارزشمند است، اما نکته این کارها در این است که به بدحجابی پرداختهاند، لذا از این جهت کمبودی احساس میشود.
مهدویزادگان گفت: یک کار خارجی نیز به نام مسائل اجتماعی است که دو جلد بوده و در مورد مسائل اجتماعی آمریکا است، فصل اول کتاب مباحث نظری است، اما خوبی آن این است که به مسائل سیاسی و اجتماعی جامعه آمریکا پرداخته است، از این جهت کمبود کار ما که جنبههای بیحجابی است، شاید مناسب باشد و این کتاب نیز قابل استفاده است.
وی در ادامه افزود: اما باید در اینجا به امر اجتماعی نیز توجه شود، امر اجتماعی را با این خصوصیات میشناسیم، یعنی امری است که در واقع شبکهای از روابط است که یک فرد در آن نیست و بیش از یک فرد هستند و بین آنها روابطی حاکم است و یک امر اجتماعی امری است که عملی تکرار میشود، اما این تکرار توسط یک فرد نیست بلکه توسط افراد زیادی است.
مهدویزادگان تصریح کرد: یک امر اجتماعی در واقع از جهت شایع بودن نیز معنا مییابد، در همین زمینه مقولهای به نام فهم اجتماعی و ایدههای اجتماعی داریم که باید بدان توجه داشت، فهم اجتماعی محصول حضور کنشگرانه معرفتی تعاملی فرد در جامعه است؛ یعنی زمانی که فرد در جامعه قرار دارد و تعاملی با دیگران برقرار میکند و به معرفتی میرسد که این مورد را فهم اجتماعی گذاشتهام و کسانی ممکن است فهم اجتماعی را نداشته باشند.
وی در ادامه بیان کرد: اما مطلب بعدی این که، باید بدان توجه داشت، خود مسئله اجتماعی است که در واقع مسئله اجتماعی را به ذاتی و عرضی تقسیم میکنم، یک مسئله گاهی از حاق روابط اجتماعی تولید میشود و گاهی از متن تولید نمیشود و یک امر فردی است و به اجتماع گرایش مییابد، مانند طلاق یا بالا رفتن سن ازدواج که میگوییم اجتماعی است و از ذات روابط اجتماعی پدید میآید.
مهدویزادگان تصریح کرد: اما یک وقت یک مسئلهای ذاتا اجتماعی نیست، اما جنبه اجتماعی مییابد، مانند فردی که در حفاظت از اموال خودش این دقت لازم را ندارد و این باعث میشود که سرقتی از مالش شود و این یک امر فردی است یا یک شخصی موارد مخدر استفاده میکند که این کار فردی است، اما وقتی این کار شیوع پیدا میکند؛ یعنی این مسئلهای که فردی بوده، اجتماعی میشود، یا فرضا در اعتیاد، یک فرد معتاد ابتدا یک کار فردی انجام میدهد و کار او فردی است، اما وقتی شیوع پیدا میکند و جامعه را درگیر میکند، آن زمان میگوییم، این مسئله با این که فردی بوده، یک مسئله اجتماعی شده است، در حالی که ذاتا اجتماعی نبوده است.
وی در ادامه افزود: در مسائل اجتماعی، مسائلی داریم که طبیعی هستند، مانند بلایای طبیعی که اتفاق میافتد، اما در اجتماع اثر میگذارد، مانند زلزلهای که میآید، این یک امر طبیعی است و ابتدائا طبیعی است، اما وقتی در ساحت جامعه پدید میآید اجتماعی میشود؛ لذا خیلی از مسائل با این که از متن روابط اجتماعی پدید نیامدهاند، اما چون در جامعه اثرگذار هستند، میتوانیم آن را مسئله اجتماعی تلقی کنیم.
مهدویزادگان تصریح کرد: مطلب دیگر، تولید مسئله اجتماعی است که این مسئله چطور تولید میشود، به طور کلی به این صورت است که مسئله اجتماعی محصول یک منازعه و تعارض است، در اثر تقابل تزاحماتی ایجاد میشود که مسئله اجتماعی تولید میشود، حالا این منازعه و تزاحمات ممکن است که در متن روابط اجتماعی وجود داشته باشد و لذا مسئله اجتماعی تولید میشود و یک قوت است که این منازعه از درون جامعه نیست، بلکه منازعهای است که بین جامعه و امر دیگری اتفاق میافتد و آنجا است که این منازعه تولید میشود.
وی بیان کرد: مثلا طلاق یا بالا رفتن سن ازدواج یا خشونتهای جنسی و این قبیل مسائل، اینها همه مسائلی است که در اثر تزاحم درونی در روابط اجتماعی ایجاد شده است، این اجتماعی، ذاتی هستند، اما تولید مسئله اجتماعی گاهی اوقات از خود متن جامعه نیست، مثلا وقتی که یک تزاحمی بین غایت اجتماعی و فردی اتفاق میافتد در این نزاع بین این دو، مسئله اجتماعی پیدا میشود.
مهدویزاگان گفت: جامعه مطلوبهایی دارد و فرد مطلوبهای دیگری را دنبال میکند و در اینجا منازعه ایجاد میشود و به صورت طبیعی مسئله هم شکل میگیرد، مسئله اعتیاد را اگر شخصی بدانیم، اما هر چقدر که شخصی باشد در نزاع با مطلوب جامعه قرار میگیرد و در اثر این نزاع مسئله اجتماعی هم تولید میشود و باید به این نکته توجه داشت.
وی در ادامه و با اشاره به سنخشناسی جامعه بیان کرد: اما نکته بعدی این است که باید در مورد سنخشناسی جامعه بحث کنیم، به نظرم جامعه را در دو سنخ دینی ارزشی یعنی یک معنای عام که دینی نباشد، اما ارزشی باشد و سنخ دوم یعنی غیر دینی تقسیم کرد که این جامعه هم دو دسته است، یک جامعه غیردینی سکولاری که لیبرال است که این نوع جامعه غیردینی لیبرال در واقع میخواهد به صورت خنثی ارتباط برقرار کند و میخواهد خیلی از مسائل را به افراد واگذار کند و اینجا نگاه متکثرانهای هم پیدا میکند. یک جامعه هم غیر دینی است که با نام لائیک شناخته میشود که در مقابل جامعه دینی قرار میگیرد.
وی بیان کرد: به نظر بنده به صورت کلی ما سه رویکرد نظری را در اینجا داریم، یک رویکرد مطلق است که قائل بر امری است که به صورت مطلق به آن معتقد است، نگاه دیگری با نام نسبیگرا وجود دارد که مسائل را اینطور نگاه میکند که این مسائل اجتماعی به نسبت جوامع فرق دارد و دیگری هم نگاه لیبرال است، در موضوع اجتماعی که این نگاه میگوید که ما تا جایی که ممکن است، مسائل را باید به افراد واگذار کنیم و مسائل را در جمع نمیبیند مگر این که از جهاتی مجبور باشد، اما اگر تقابلی بخواهد به وجود آید، بین نگاه ملطقگرا است یعنی نگاهی که میگوید مسئله اجتماعی جامعه خاصی ندارد، لذا این تقابل بین نگاه مطلقگرا و لیبرال وجود خواهد داشت.
مهدویزادگان در ادامه با طرح این پرسش که مسئله اجتماعی چیست و چه نشانههایی دارد؟ تصریح کرد: در مطالعاتی که داشتم، تعدادی از نشانههای مسئله اجتماعی را پیدا کردم که عرض میکنم، گفته شده که مسئله اجتماعی برهم زننده نظم موجود است، در همین راستا احساس نگرانی و سلب آرامش نشانههای مسئله اجتماعی شده است؛ یعنی اگر جامعه از یک پدیدهای احساس آسایش نکند، این را مسئله اجتماعی میگویند که کتاب مسائل اجتماعی روی همین موضوع تاکید دارد.
وی بیان کرد: شاخص دیگر این است که، مسئله اجتماعی ضد ارزش است که با ارزشهای جامعه در تقابل میافتد یا مسئله اجتماعی واقعیت غیرشفاف است و وقتی که اتفاق میافتد، در تبیین آن نمیتوانیم صحبت کنیم و یک امر خلاف قانون است. نشانه دیگر آن این است که در پی حل مشکل اجتماعی نیست و مسئله اجتماعی تشدیدکننده مشکل اجتماعی است؛ لذا در تعریف مسئله اجتماعی باید این طور گفت که، چون مشکل را حل نمیکند، لذا پیشنهاددهنده هم نیست.
مهدویزادگان در ادامه تصریح کرد: مسئله اجتماعی ویژگی دیگرش این است که تلازم با یکسری بزهکاریها و جرمها و خلافهای دیگری دارد، وقتی یک مسئله اجتماعی میخواهد گروه همخانوادهای پیدا کند، به سمت حوادثی میرود که مسئله هستند، لذا مسئله اجتماعی مجموعهای از بزهها است که در آنجا قرار دارد. مسئله اجتماعی تهدیدکننده است و یک شاخص دیگر این است که مسئله اجتماعی بهنوعی یک نوع تحمیل گروههای غیر رسمی جامعه نیز هست.
وی با اشاره به اصل بحث و سؤالی که در این زمینه مطرح شد بیان کرد: اصل بحث این که به سؤال برگردیم و سؤال این بود که کدام یک از این دو یعنی پوشش یا ناپوششی به عنوان مسئله اجتماعی است؟ آیا باید بگوییم که پوشش یک مسئله اجتماعی است یا ناپوششی اجتماعی است؟ و آیا حجاب را باید مسئله اجتماعی تلقی کنیم یا بیحجابی را؟ اگر این قضیه را روشن کنیم، وجه اجتماعی یکی از این دو نیز تبیین میشود.
مهدویزادگان گفت: با توجه به شاخصهایی که عرض شد، به نظر میرسد که هر یک از شاخصها را در مقابل پوشش و ناپوشش قرار میدهیم معلوم میشود که میتوانیم بگوییم که پوشش یک مسئله اجتماعی نیست و بر اساس این شاخصها نگاه کنیم میبینیم که یک شاخص بر هم زننده نظم اجتماعی است که مسئله اجتماعی نظم را به هم میزند، اما آیا در اثر پوشش این اتفاق میافتد؟ خیر پوشش نظم اجتماعی را به هم نمیزند، یا جامعه پوشش را ضد ارزش نمیداند، حتی در جامعه غیر دینی هم این تلقی نیست که بگوییم پوشش ضد ارزش است.
وی در ادامه افزود: پوشش بهنوعی راهحل است، گاهی آزار جنسی که اتفاق میافتد؛ فرض کنید گفته میشود که اگر زنی با عریانی کمتر وارد جامه شود، کمتر در معرض تهدید است و در واقع حجاب یک راهحل است و لذا این که میگویند مسئله حجاب این واژه هم اشتباه است، حجاب راهحل است نه یک مسئله؛ لذا پوشش را میتوانیم پیشنهاد کتیم و بگوییم خوب است.
مهدویزادگان بیان کرد: حجاب تهدیدی اجتماعی نیست، اگر این پرسش را فراروی ناپوششی قرار دهیم، میبینیم که ناپوششی عکس این را پاسخ میدهد، مثلا در نظم موجود در مورد جامه دینی اطلاق پیدا میکند، چراکه نظم آن بر حجاب است و بیحجابی بر هم زننده آن نظم است. یا مسئله روشن نبودن آن، ناپوششی یک امر غیر شفاف است، حجاب را میتوانید تعریف کنید، اما در ناپوششی تعریف مشخصی وجود ندارد.
وی تصریح کرد: در ناپوششی تعریف روشن نیست، ناپوششی یک امر ضد ارزش تلقی میشود و این هم به نوعی اختصاص به جامعه دینی ندارد و در جامعه غیری دینی هم ناپوششی را ارزش نمیدانند، همچنین آن شاخص که ناپوششی حل مشکل نیست، بیحجابی مشکلی را حل نمیکند، مضاف براین که ناپوششی قابل پیشنهاد نیست و مسئله اجتماعی است، افرادی که بحث بیحجابی را مطرح میکنند و میگویند خود افراد انتخاب کنند، میگوییم این حرف فرضا درست باشد، اما حاضر هستید این را خودتان پیشنهاد کنید؟ در اینجا است که متوقف میشوند و یا میگویند البته که ما پوشش را قبول داریم و به این معنا است که خودشان هم قبول دارند که ناپوششی را نمیتوانیم پیشنهاد کنیم.
مهدویزادگان بیان کرد: ناپوششی یک مسئله اجتماعی است و در مجموعهای از بزهها قرار میگیرد، البته در این تحقیقاتی که صورت گرفته است، نیامدهاند بیحجابی را بحث کنند، اما پیدا است که بیحجابی در کنار این امور است، یا مثلا در کنار یکسری بزهکاریها قرار میگیرد، در تحقیقاتی که در ایران صورت گرفته نیز، بدحجابی را در کنار بزههای دیگری قرار میدهند.
وی در ادامه گفت: اگر بر اساس تعریفی که از مسئله اجتماعی و شاخصهای مسائل اجتماعی به موضوع حجاب و بیحجابی بخواهیم نگاه کنیم، به این نتیجه میرسیم که ناپوششی اساسا اجتماعی است و راهحل اجتماعی تلقی نمیشود، نکته مهم این است که اساسا آن بحثی که عرض کردم که تولید مسئله اجتماعی گفتیم که مسئله اجتماعی ممکن است از نزاع در روابط اجتماعی باشد و گاهی از این نزاع نیست و از نزاع بین جامعه و مطلوبهای غیر اجتماعی ایجاد میشود.
مهدویزادگان بیان کرد: به نظرم میرسد که سؤال این است که چطور این ناپوششی تولید شده است؟ به نظر بنده این است که ناپوششی به عنوان مطلوب شخصی است و چون در تنازع نزاع با مطلوب اجتماعی که پوشش باشد، چون تقابل بین این دو است، مسئله اجتماعی شده است؛ لذا حجاب امر اجتماعی است در مقابل بیحجابی که دقیقا یک امر غیر اجتماعی و فردی است که در اثر نزاع بین یک امر اجتماعی این مسئله ناپوششی شکل گرفته است.
انتهای پیام