به گزارش ایکنا؛ حجت الاسلام و المسلمین رسول جعفریان، پژوهشگر تاریخ و رئیس کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران در کانال تلگرامی خود به ارائه یادداشتی با عنوان «ما در تجمیع معلومات خود مهارت نداریم» پرداخته است که در ادامه متن آن تقدیم میشود؛
سرمایه علمی که ما داریم، مشتی کتاب است که از قدیم الایام مانده و این اواخر جز در برخی از رشتهها مثل ادبیات و تاریخ، تولیدهای جدید بافتنی و غالبا ترجمهای متعلق به دیگران است، هر چند موارد استثناء هست.
همین مقدار سرمایه و محتوا را کجا سازماندهی میکنیم؟ هیچ کجا. یک موسسه در قم هست که فقط متون دینی را تجمیع کرده و در اختیار میگذارد، اما باقی دانش ما کجا است؟ از کتابها که بگذریم، قدری مقاله داریم، که آنها هم پراکنده در چندین وبسایت بدون برنامههایی با قابلیتهای بالا ارائه میشود و دقیقا نمیدانیم چقدر از آنها استفاده میشود.
راستش درآمد این کارها آن قدر نیست که کسی به طور جدی برای تقویت آنها تلاش کند. نور مگز قم هم در این زمینه کار خوبی است که عمدتا دینی و در حیطه علوم انسانی است و بس. از کتاب و مقاله که بگذریم، معلومات دیگری داریم که بخش ناچیزی از آنها به صورت پراکنده در صفحات وب بدون نظم و انضباط هست.
اینها نوشتههای پراکنده اما گاه بسیار سودمندی است که هیچ گاه ساماندهی نمیشود و فقط از طریق گوگل برای آدمهای پر حوصله، تا حدی قابل دستیابی است. تلگرام هم حجم بالایی معلومات را در خود دارد که به دلیل عدم اتصال آن با اینترنت نمیشود روی آن حساب کرد. چه بسیار کانالهایی که تمام محتوای آنها از دسترس صاحبش خارج شده است و حتی اگر در اختیار او باشد، برای دیگران قابل استفاده نیست.
فکر کنید، روزانه چه حجمی از معلومات در تلگرام یا واتس آپ و بقیه پیام رسانها ارائه میشود که به عنوان محتوای در دسترس در ذخیره علمی کشور و در کنار معلومات دیگر تجمیع نمیشود. از اینها که بگذریم، سالانه صدها هزار پِی ِپر دانشجویی از بین می رود. بسیاری از ایدههای مهم از نطفه خفه شده و به جایی نمیرسد. بسیاری از دانش فنی ما که حاصل تجربه مهندسان و کارگران شایسته ما است، در کارخانجات نیم بند ما تولید میشود، اما یا به صورت مکتوب در نمیآید، یا اگر میآید، در جایی در کنار سایر محتواهای ما، تجمیع نمیشود.
وزارت خانهها و شهرداریها و دیگر مراکز، روزانه میلیونها برگ نوشته دارند که بخشی از آنها جنبه علمی دارد و اگر در جایی تجمیع شود، میتواند سودمند باشد. ما تا وقتی که سیاست تجمیع معلومات را به طور علمی دنبال نکنیم و با نرم افزارهای مناسب و با کیفیت آنها را در اختیار پژوهشگران نگذاریم، نمی توانیم پیشرفت درستی داشته باشیم.
جالب است که حتی در بخش کتاب که مهمترین منبع ما در شرایط فعلی است، به جز همان استثنایی که درباره قم گفته شد، هیچ مرکزی در تهران، کاری درخور انجام نداده است. ما اگر موفق میشدیم ناشران را که سالانه چندین هزار کتاب تولید میکنند، راضی کنیم که محتوای تولید شدهشان را در جایی تجمیع کنند و از طریق عرضه آنها سود مختصری هم ببرند، میتوانستیم امر پژوهش را در ایران به شکل جدی تقویت کنیم.
متاسفانه غالب ناشران زیر بار نمیروند و تفکر سنتی غیر قابل نفوذ دارند و اکثرا فرد گرا هستند. یک مشکل دیگر هم موسساتی هستند که نرم افزارهای کتابخانهای تولید میکنند که به نظرم اصلا و ابدا توانایی کافی ندارند. این بماند برای وقتی دیگر.
انتهای پیام