به گزارش
ایکنا، به نقل از روابط عمومی فرهنگسرای رسانه دهمین برنامه «چهل سال با رسانهها»؛ با موضوع رسانهها و آموزشهای دینی برگزار شد.
مسعود فکری، استاد دانشگاه با اشاره به موضوع تربیت و آموزش دینی اظهار کرد: تربیت و آموزش دینی از جمله موضوعات رسانه است و مفهومی که در این موضوعات مدنظر بوده، انتقال آن بخش از آموزشهایی است که در سه شاخه رفتارهای دینی، بنیانهای تخصصی و باورهای دینی شکل میگیرد.
وی افزود: در چهل سال پس از انقلاب شاهد تحول فرهنگی و آموزشها در راستای تربیت دینی بودیم. آموزش در حوزه دین ناگزیر به تغییر رفتار و ناپایدارسازی در باورهای انسان است که منجر به نوعی کنشهای بیرونی میشود.
وی بیان کرد: باید در این چهل سال این موضوعات بررسی شود که از چه مرحلهای به چه مرحلهای رسیدهایم؟ در حوزه اخلاق و باورهای اعتقادی تا چه اندازه پیشرفت کردهایم و با آرمانهای متعالی تا چه اندازه فاصله داریم. به نظر میرسد در برخی از حوزهها پیشران و در برخی دیگر شاهد تلاش برای پیشرفتهایی هستیم.
فکری با اشاره به این موضوع که انقلاب اسلامی، یک فرصت طلایی برای آموزشهای دینی ایجاد کرده است، اظهار کرد: پیش از انقلاب یک هزار کتاب منتشر شده و امروز این رقم به ده هزار کتاب افزایش یافته است. آیا این آمار نشان از تغییر در مخاطب میشود یا ما دچارغفلت شدهایم؟ پیش از انقلاب ۱۰ مسجد بود و امروزه این رقم دو برابر شده است؛ از آنجا که کارکرد مسجد ایجاد تحول در زندگی است و زندگی افراد را به اخلاق دینی نزدیک میکند، اگر به موازات آن رسانهها عملکرد خوبی داشته باشند، شاهد اتفاقات خوبی خواهیم بود.
وی بیان کرد: یادگیری باید همراه با تحول باشد؛ رسانه دو مأموریت دارد که میتوان به آگاهی بخشی و اثربخشی اشاره کرد. رسانهها میتوانند در بخش آگاهی بخشی حوزه دین عملکرد موفقی داشته باشند.
این استاد دانشگاه با اشاره به میزان اثربخشی فعالیتها گفت: ما در حوزه کارکرد عمومی باید از گسست بین محتوایی که باید به محصول برسد، غافل نشویم؛ زیرا زمانی که میان محتوا و محصول فاصله ایجاد میشود، در ذائقه مخاطب و مخاطب شناسی دچار آسیب خواهیم شد.
وی افزود: قالب میزگرد عموما برای برنامههای دینی درنظرگرفته میشود. در این جا چنین پرسشی مطرح میشود که آیا مخاطبان این نوع قالب را میپسندند. باید گفت که در شناخت ذائقه مخاطب دچار مشکل هستیم.
فکری اظهار کرد: تولیدات محصولات فرهنگی نیازمند بستر قوی و غنی است. در این صورت میتوانیم اثربخشی خود را داشته باشیم. اثربخشی در برخی از سریالهای تاریخی کم رنگ است.
وی بیان کرد: زمانی که متخصصان دانش ارتباطات به بحث رسانهای میپردازند، ممکن است رسانهای را موفق بدانند که مخاطب بیشتری را جذب کنند. اما به هرحال رسانهها برای خود هدفهای از پیش تعریف شدهای ندارند. برای مثال یک برنامه با پیامی که قرار است منتقل داده شود، متفاوت است.
این استاد دانشگاه تصریح کرد: در یک برنامه باید سه عنصر را در نظر بگیریم که میتوان به اصالت (اعتبار برنامه)، جذابیت و اثربخشی اشاره کرد. در سریالهای تاریخی و دیگر برنامههای دینی نمیتوانیم میان محتوایی که از اصالت و محتوای جذابی برخوردار است، ارتباط برقرار کنیم. برای مثال سریالی به نام برره از تلویزیون پخش شد؛ پس از پخش این سریال ادبیات بررره در میان افراد جامعه ترویج یافت و افراد دیالوگها را تکرار میکردند. آیا در حوزه دینی توانستهایم ادبیاتی این چنین را منتشر کنیم. ما نیازمند این هستیم که افرادی وارد میدان شوند تا از تجربیات شان بهرهمند شویم.
انتهای پیام