حمید بهمنی، کارگردان سینما در گفتوگو با خبرنگار
ایکنا درباره سینما در سالی که گذشت، اظهار کرد: اگر بخواهم به سینما در سال ۹۷ نمرهای بدهم، مطمئناً آن نمره، امتیاز قبولی نخواهد بود، چون با توجه به ظرفیتهای ساختاری سینما و جایگاهی که جمهوری اسلامی در دنیا دارد، هنر هفتم این سرزمین نتوانسته به آرمانهای موردنظر انقلاب نزدیک شود. این نقصان در شرایطی است که ۴۰ از پیروزی انقلاب اسلامی میگذرد، اما نمود این اتفاق را در سینما بههیچوجه شاهد نیستیم.
وی افزود: کمکاری پیشآمده، تنها یک معضل ساده یا اداری نیست که بخواهیم از کنار آن بهراحتی بگذریم، چون ظرفیتهای سینما قابلمقایسه با هیچ نهاد یا سازمان دیگری نیست. سینما امروز قادر است، حتی سیاستهای یک کشور را جهانی کند، اتفاقی که هالیوود آن را برای آمریکا انجام میدهد، اما در عوض سینمایمان در این حوزه ژئوپولیتیک کمکار است! البته نقد من به این معنا نیست که هیچ کار خوبی در سینما تولید نشده است، اما تعداد کارهای خوب بهاندازهای کم است که بهنوعی در ارزیابیها دیده نمیشود.
ظرفیتهای نظامی و علمی کشورمان در سینما جایگاهی ندارد!
کارگردان فیلم «گلوگاه شیطان» گفت: میخواهم بحث را بازتر کنم. سینما زمانی میتواند نمره قبولی دریافت کند که در آن داشتههای انقلاب دیده شود. این رشد هم تنها به موضوعات امنیتی ختم نمیشود، بلکه باید قدرت نظامی یا علمی هم در کارهای سینمایی دیده شود. من این اتفاق را به شکل کاملی در سینمای آمریکا میبینیم که به شکل کاملاً اغراقشدهای داشتههای خود را در آثارشان تصویر میکنند و در فیلمهایشان هیبتی افسانهای برای خود رقمزدهاند. در چنین شرایطی ما چشم خود را به روی داشتههای خود بستهایم.
وی تأکید کرد: نکته جالب این است که در کنار نادیده گرفتن داشتههای خود، سینمایمان سعی کرده که ارزشها را هم بهنوعی زیر سؤال ببرد. منظورم آثاری هستند که به شکلی غیرواقعی و اغراقشده ضعفها را نشان میدهند بدون اینکه در آن امیدی مشاهده شود. این قبیل آثار تنها برای خوشنودی جشنوارههای خارجی تولید میشود و هیچ بازخورد خوبی برای سینما ما در پی ندارد، البته انقلاب اسلامی همچنان بعد از چهار دهه به راه خود باقدرت ادامه میدهد، اما آیندگان این سرزمین روزی خواهند پرسید که چرا نهادهای فرهنگی نتوانستهاند همسان با انقلاب در مقابل تحریمها، شکوهمندانه بایستند و آرمانهای انقلاب را فریاد بزنند.
بهمنی با تأکید بر اینکه رسانه ملی نیز همانند سینما در پرداختن به آرمانهای انقلاب نتوانسته موفق باشد، تصریح کرد: نقدهایی که مطرح کردم، تنها به هنر هفتم خلاصه نمیشود، بلکه رسانه ملی هم در زمینهٔ موردنظر کمکار بوده است، زیرا اگر اینگونه بود، هماکنون شاهد اتفاقات بهتری در تلویزیون بودیم، اما این رسانه هم بهنوعی دیگر، راه سینما را در پیشگرفته است.
کمکاری سینما و تلویزیون نیازی به اثبات ندارد
وی در پاسخ به این سؤال که چرا باید سینما و تلویزیون را در پرداختن به ارزشهای انقلاب ناموفق دانست و آیا اینگونه قضاوتها شخصی و سلیقهای نیست؟ اظهار کرد: سؤال بهجایی است. بگذارید مروری به مهمترین اتفاقاتی که در تاریخ این سرزمین رخداده، بیندازیم. پیروزی انقلاب، تسخیر لانه جاسوسی، هشت سال دفاع مقدس، تحریمهای اقتصادی، مدافعان حرم و... موضوعاتی است که سینما میتوانست به آنها بپردازد، اما جز دفاع مقدس، ما در دیگر زمینهها بهشدت کمکار بودهایم. این اتفاق سخنی نیست که من آن را بگویم، بلکه یک ارزیابی ساده آماری آن را اثبات خواهد کرد.
وی اضافه کرد: موضوع دیگری که حتماً باید آن را مدنظر قرارداد، جایگاه ولایت در تولیدات سینمایی است. این نکته را همه دنیا میدانند که انقلاب اسلامی تنها با هدایت بنیانگذار انقلاب اسلامی توانست رژیم شاهنشاهی را نابود کند، پس هر آنچه افتخار در این سرزمین وجود دارد، به مدد ولایت و ولایتمداری بوده است، اما شما چنین ویژگی را در سینما یا دیگر نهادهای فرهنگی هم مشاهده میکنید؟ آیا آنچه امروز در عرصه موسیقی بهویژه موسیقی پاپ مشاهده میشود، نشانی از ولایتپذیری در خود دارد؟
«به وقت شام» یا «تنگه ابوقریب» و... استثناهای سینمای ایران هستند
این فیلمساز دفاع مقدسی تأکید کرد: شاید عدهای از خود سؤال کنند در سینما و در همین سال گذشته ما دو فیلم «بهوقت شام» یا «تنگه ابوقریب» را داشتهایم، پس چگونه چنین به هنر هفتم حمله میکنم؟ جواب همانی است که در ابتدای سخنانم گفتم، مسلماً معدود آثار خوبی هم در سینما تولید میشود، اما تعداد این تولیدات بهشدت در مقابل آثار تجاری کم است. در همین رابطه ممکن است این مسئله مطرح شود که سلیقهها تغییر پیداکرده است. من با این گفته موافق نیستم، چون مخاطب نسبت به آثار بیکیفیت عکسالعمل منفی دارد، اما اگر در حوزه انقلاب اسلامی کار خوب تولید شود، مطمئن باشید استقبال از آن چشمگیر خواهد بود.
بهمنی در پایان این گفتوگو به نبود قهرمان در سینما اشاره کرد و گفت: یکی دیگر از آسیبهای سینمای ایران طی چند سال گذشته، عاری شدن فیلمها از قهرمان است؛ قهرمانانی که علیه مشکلات قد علم کرده و با ایثار به مردم درس مردانگی بیاموزند. امروز آنچه در فیلمهای اجتماعی دیده میشود، عمدتاً افرادی هستند که در مقابل مشکلات ضعیف و زبون هستند و بهراحتی در مقابل سختیها تن به هر کاری میدهند. این موضوع مشکلی است که من آن را برای آینده سینما بسیار خطرناک میدانم.
گفتگو از داوود کنشلو
انتهای پیام