به گزارش خبرنگار ایکنا؛ سومین نشست طلایهداران صلح و وحدت اسلامی با محوریت بررسی اندیشههای آیتالله محمدمهدی آصفی امروز، سوم اردیبهشت، با حضور جمعی از علاقهمندان و اندیشمندان در پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی برگزار شد.
حجتالاسلام والمسلمین سیدابوالحسن نواب، رئیس دانشگاه ادیان و مذاهب، در این مراسم طی سخنانی بیان کرد: برای اینکه متهم نشویم که برای اندیشمندان در زمان حیات آنها کاری نمیکنیم خاطرهای را از مراسم تجلیل آیتالله آصفی میگویم که در زمان حیات ایشان در سالن اجلاس برگزار شد. زندهیاد علامه عسکری در آنجا جملهای را در وصف آیتالله آصفی گفت و آن اینکه هرکس دلش برای شهید سید محمدباقر صدر تنگ شده و میخواهد ایشان را ببیند، به آیتالله آصفی نگاه کند و این جمله را ایشان در آن مراسم گفتند؛ لذا نباید گفت که وقتی این افراد فوت کردند، گران و ارزشمند میشوند و در زمان حیات، تجلیل نشدند.
وی در ادامه افزود: علامه عسکری خود از بزرگان اندیشه است و اواخر عمر در قم جلسه میگذاشتند که خاطرات خود را از ملاقاتها و دیدارها با علمای جهان اسلام را نقل میکردند که شاید مربوط به ۲۰ سال قبل است و از حاضران در آن جلسه، آیتالله شبیری زنجانی که تحت تعلیم ایشان بودند میآمد و علاوه بر این آیتالله احمدیمیانجی، سیدمهدی روحانی و مصباح یزدی نیز مینشستند و علامه عسکری خاطرات را میگفتند. این علامه عسکری است که در شأن علامه آصفی گفت که هر کس دلش برای شهیدصدر تنگ شده به او نگاه کند.
نواب تصریح کرد: ایشان علم را با عمل درآمیخته بود. تمام زندگی ایشان آمیخته با عمل بود و عمل ایشان بیش از علم ارزشمند و اثرگذار بود. ایشان با جوانانی که الآن از پیرمردان هستند زیاد صحبت میکرد و با تکتک اینها ساعتهای زیادی را به بحث مینشست و اگر او نبود، مسیر حزبالدعوة مسیر مجاهدین خلق میشد. ایشان رگههایی در حزبالدعوة کشف میکرد و میگفت که مسیر مسیر مجاهدین است و با آن مبارزه میکرد.
وی در ادامه بیان کرد: علامه محمدحسین فضلالله در برههای از زمان مورد اختلاف علما واقع شد و خیلی در مودرش بحث کردند و خیلیها هم تلاش کردند که او را از جرگه علما و مراجع به دلیل مسائل ولایی جدا کنند، اما علامه آصفی گفت که اگر سید محمدحسین فضلالله را از اینها بگیریم، چه کسی را به جای ایشان معرفی کنیم. اینها تا اینجای روحانیت حاضر شدند و به افکار دیگران قانع نیستند و اگر ایشان را بگیریم مشکل ایجاد میشود. آیتالله آصفی با اینکه زاییده فقه جواهری و خلاصه فقه ناب محمدی بود، ولی نگذاشت که بچههای حزبالدعوة جدا شوند. ثمرهاش نیز این شد که وقتی علامه فضلالله مرحوم شد، برخی از دولتمردان عراق به لبنان رفتند و همه کادرهای حزبالدعوة عراق در آنجا حاضر شدند و با همه نگرشهای متفاوتی که در حزبالدعوة بود به تشییع جنازه ایشان رفتند و آیتالله آصفی نگذاشت که حزبالدعوة از دامن روحانیت جدا شود.
نواب با اشاره به خاطرهای از امام خمینی(ره) گفت: یک وقت برخی نزد امام رفتند و گفتند که چرا میگذارید در مقابل جامعه روحانیت مبارز مجمع دیگری تشکیل شود؟ امام فرمود که میخواهم چپ و راست دست به دامن روحانیت بزنند. این نگاه را ایشان در حزبالدعوة اجرایی کرد و اگر امروز ایشان در قید حیات بود، اختلافات در عراق نیز کمتر بود. او ساعتها وقت میگذاشت و اختلافهای حزبالدعوة را کم میکرد. روز در نجف و عصر در بغداد بود و تا نیمههای شب با برخی از کادرهای حزب الدعوة صحبت میکرد. ایشان را مرد علم و عمل میدانیم و تکیهام روی عمل ایشان است که او فقط اهل علم نماند و عمل کرد و میگفت که این به بچههای حزبالدعوة آن وقتی ایمان آوردند که مسائل کمونیستی در اوج بود. در آن زمان وقتی به صدام میگفتند که یک نفر به نام سیدجعفر در دانشکده کشاورزی فلان استان عضو حزبالدعوة است دستور میداد هر کس جعفر نام است دستگیر و اعدام شود و این اتفاق افتاده است.
نواب تصریح گرد: اینها در چنین زمانی به خدا ایمان آوردند و همیشه این آیه «إِنَّهُمْ فِتْيَةٌ آمَنُوا بِرَبِّهِمْ» را میخواند. آقای آصفی خدایگان جاذبه بود و سعی میکرد که دفعش حداقلی باشد یا اصلاً دفع نداشته نباشد. اگر آصفی نبود، حزبالدعوة نیز سازمان مجاهدین خلق عراق بود و این را قاطعانه میگویم. او ایستاد و با تحمل و صبر و استقامت این جوانها را از نابودی نجات داد.
وی در انتهای سخنان خود گفت: ایشان اعلم و اتقای نمایندگان ولی فقیه در سی سال گذشته بود و دیگر مانند ایشان در نمایندگان پیدا نمیشود و این هم از تواضع عملی او بود که این نمایندگی را پذیرفت. در اولین باری که به عنوان نماینده ولی فقیه رفتند بنده نیز در محضرشان بودم. با هم از ایران بیرون رفتیم. در یک خانه بسیار محقری که میخواستیم تجهیزش کنیم اقامت کردند که خانه این تا آخر نیز محقر ماند. خدا توفیق داد که ایشان را در رفتنشان بدرقه کردم و در تشییع ایشان نیز حاضر شدم و در واقع از ابتدا تا انتها در خدمتشان بودم. البته امیدوارم که علما را طوری ترجمه نکنیم که برای نسلهای بعدی غیرقابل دست یافتن باشند و بگویند این قدر بزرگ بود که مثل ایشان نمیشویم. خیر، اگر مجموعه صفات ایشان را نمیتوانیم پیدا کنیم، حداقل «آب دریا را اگر نتوان کشید، هم به قدر تشنگی باید چشید».
انتهای پیام