صفحه نخست

فعالیت قرآنی

سیاست و اقتصاد

بین الملل

معارف

اجتماعی

فرهنگی

شعب استانی

چندرسانه ای

عکس

آذربایجان شرقی

آذربایجان غربی

اردبیل

اصفهان

البرز

ایلام

خراسان جنوبی

بوشهر

چهارمحال و بختیاری

خراسان رضوی

خراسان شمالی

سمنان

خوزستان

زنجان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

کهگیلویه و بویر احمد

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

صفحات داخلی

کد خبر: ۳۸۳۳۵۷۵
تاریخ انتشار : ۱۷ مرداد ۱۳۹۸ - ۱۷:۵۳

‌نامش علی است، اما من او را پیرِ خبرِ دشتستان می‌نامم؛ شهرت او را پیرمرادی نهاده‌اند اما تا پیر شده نامُرادی‌های زیادی دیده است.

به گزارش ایکنا؛‌ ایسنا نوشت: «علی پیرمرادی» زاده‌ ۲۰ فروردین ماه ۱۳۳۱ در شهر آبادان است، اما از دوران نوزادی همراه با خانواده به استان بوشهر آمده‌اند.

از وقتی نوجوان ۱۲ ساله ای بوده پا به عرصه مطبوعات گذاشته و دلیلش برای انتخاب خبرنگاری به عنوان یک شغل در نوع خود جالب توجه است، او به خبرنگار ایسنا می گوید: من سواد چندانی نداشتم، به همین دلیل به مدرسه شبانه روزی می رفتم که بتوانم اطلاعات خود را بیشتر کنم و اینکه برازجان به یک خبرنگار نیاز داشت که بتواند مردم را از تمام اتفاقات و رویدادها با خبر کند.

او از سال 1343 روزنامه فروشی را به شکل سیار آغاز کرده است... کم کم با ارسال مطالب به نشریات راه پیدا کرده و اولین نشریه ای هم که با او همکاری اش را آغاز کرده مجله هفتگی صبح امروز بوده است."

در زمینه‌ خبری و عکاسی کسی به او کمک نکرده، اما همیشه با علاقه و انگیزه‌های فراوان به دنبال کسب اخبار بوده است، او اعتقاد دارد که در پی علاقه و به دلیل تلاش فراوان وارد عرصه‌ی خبر شده است.

اولین حکم خبرنگاری اش را از وزارت اطلاعات و جهانگردی که همان وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی فعلی است گرفته و اولین کارت خبرنگاری را هم از مجله هفتگی تهران مصور دریافت کرده که "منوچهر آتشی" هم در آن مقاله می‌نوشته است. (منوچهر آتشی، شاعر، روزنامه‌نگار و مترجم معاصر ایرانی بود)

آنچه از آن سالها به یاد دارد این است که در آن زمان کارت خبرنگاری سه ساله بوده است، می گوید: سالهای زیادی را با تلاش و دوندگی برای گرفتن حق مردم دیارم گذراندم اما در حال حاضر سربار خانواده ام هستم و از هیچ جایی درآمد ندارم البته قرار شده است که مرا بازنشسته کنند!

 ازدواج نکرده و امروز در آستانه 70 سالگی هنوز با خبر و روزنامه سروکار دارد و با اینکه به سختی راه می رود، در تمام جلساتی که دعوت می شود و بر سر پروژه ها و حتی بازدیدهای مسئولان حاضر می‌شود.

در مرداد سال 55، بلیت‌های بخت آزمایی یا اعانه ملی را می‌فروخته، 65 برگ بلیت روی دستش می‌ماند و با بُرد دو برگ صد هزار تومانی همراه سه نفر دیگر به تهران رفته و بعد در قرعه کشی برنده یک خانه 4 طبقه در تهران می شود.

او از پیشکسوتان عرصه خبر در شهرستان و استان است و در دوره کار خبری خود توانسته تاثیرگذاری بالایی داشته باشد، تامین اعتبار برای لوله کشی آب شیرین روستای زیارت که کودکی اش را در آنجا گذرانده و هزینه احداث یک مدرسه پنج کلاسه در یکی از محلات شهر برازجان که فاقد مدرسه بوده، از اقدامات عام المنفعه پیرِ خبر دشتستان است. 55 سال است که می نویسد، و این یعنی یک عمر...

با علاقه به مطبوعات کار خبر را از ارسال خبرهای دشتستان برای نشریات استان فارس و تهران شروع کرده، وقتی حرف می زند سرش را پایین می اندازد و گویی با نجابت برایت از آنچه می خواهی می‌گوید.

از استان‌های دیگر پیشنهاد کار داشته اما به خاطر تعصبی که به شهرستان دشتستان و شهر برازجان داشته اینجا مانده است، نمی خواسته این شهر بدون خبرنگار بماند.

این روزنامه نگار می گوید: توصیه من به تمام خبرنگاران این است در کنار علاقه به خبرنگاری پیگیر شغل دوم و سومی هم باشید که نیازهای شما را برطرف کند. بعضی نشریات و رسانه ها از لحاظ مالی توانایی ندارند تا بتوانند به خبرنگارانشان رسیدگی کنند و رسانه‌هایی هم هستند که به خبرنگار خود توجهی ندارند و می توان گفت به فکر منافع خود هستند.

او حالا قصد کناره گیری از کار خبری ندارد و می گوید تا زمانی که نیاز هست ادامه می‌دهد اما فکر می‌کند با آمدن نسل جدید و جوان، او حالا باید کم کم خاطره نویسی خود را آغاز کند؛ او چند کتاب هم در دست چاپ دارد...

از تفاوت های خبرنگاران در گذشته و امروز می گوید که امکانات خبری نسبت به قبل خیلی بهتر شده است و زمان اطلاع‌رسانی هم خیلی سریع‌تر است... فقط در بعضی موارد دیده می‌شود که عکس می‌گیرند و بدون متن یا توضیح  کوتاهی در اختیار مردم می گذارند؛ یک رسانه باید خبر کامل و جامع را در اختیار مردم قرار دهد.

به عنوان پیشکسوت عرصه رسانه  از مسئولین می خواهد از خبرنگاران حمایت کنند؛ خبرنگاران همیشه یک پشتیبان خوب برای مسئولین هستند آنها نیز باید با خبرنگاران همکاری کنند تا دوام بیشتری داشته باشند، خبرنگار نامش بلند ولی جیبش خالی و دستش کوتاه است. 

مسئولان به نام خبرنگاران نگاه نکنند بلکه توجه بیشتری داشته باشند تا بتوانند از لحاظ مالی تامین باشند... مخصوصا وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، استانداران، فرمانداران، مدیران، شهرداران، ائمه جمعه، شوراهای شهر و روستا، و... همه و همه باید نگاه ویژه ای به خبرنگار داشته باشند.

او از بهترین های کارش می‌گوید: " خب خیلی گزارش های زیادی بوده که سبب شد نتیجه و اتفاقات خوبی در سطح شهر بیافتد و خیلی مسئولین کارهای خود را به مرحله اجرا برسانند. دقیق به خاطر ندارم اما تیترهایی که زده میشد مثل «نیاز برازجان به مجتمع آموزشی های» یا «ایجاد مجتمع آموزشی در برازجان» که چهارراه مجتمع شهر برازجان نیز به همین علت نامگذاری شد. آن روزها جمعیت شهر زیاد نبود و مردم از اینکه اسم شهر یا روستایشان در مطبوعات نوشته می‌شد بسیار خوشحال می شدند که نامی یا گزارشی از شهر و روستایشان تهیه شده است. "

این پیشکسوت عرصه خبر و روزنامه نگاری ویژگی های یک خبرنگار را برمی شمرد و می گوید: "یک خبرنگار باید صبر و حوصله زیادی داشته باشد و فردی خوش اخلاق باشد و کم تر عصبی شود. اما امروزه من شاهد دوگانگی در رفتار بعضی از خبرنگاران هستم که نباید اینگونه باشد و گاها صمیمیتی بین خبرنگاران دیده نمی‌شود. خبرنگاران می توانند کار کنند و بنویسند اما به شرطی که در کارشان نماینده هیچ حزب و جناحی نباشند و از انقلاب و رهبری دور نشوند. "

او اگر دوباره به عقب و به روزگار جوانی برگردد باز  هم می خواهد خبرنگار شود؛ عاشق خبرنگاری هستم و دوباره ادامه می‌دهم و بسیار مطالب روزنامه ها را دوست دارم اما در یک حادثه آتش سوزی اکثر روزنامه ها و اطلاعات قبلی‌ام را از دست دادم...

خبرنگار ایسنا می پرسد، عاشق شدی که می گوید "یک نفر بوده، دختری که بسیار از او تعریف می‌کردند و در ماه محرم و صفر به خانواده ما کمک می‌کرد. ما تا آستانه ازدواج هم رفتیم اما مشکلاتی پیش آمد که... بگذریم. "

از تصمیم جدیدش برای ازدواج می گوید که ازدواج را در برنامه اش گذاشته ولی منتظر یک موقعیت مناسب است ...  ادامه می دهد: "در دوران جوانی فقط مشغول به کار بودم و خانواده ام بسیار از من حمایت می کردند. عشق به کار مانع شد، اما اکنون منتطر بازنشستگی‌ام هستم تا اقدام به ازدواج کنم و با همسرم کل ایران و هر جایی که دوست دارم را بگردم. " 

مدیر باشگاه ورزشی همای برازجان بوده و طرفدار تیم استقلال است، و به ورزش خیلی علاقه مند است. پرسیدیم از زندگیت راضی هستی، مکثی کرد و گفت خیلی سخت است اما با آن می سازم.

آرزویش حالا این است که در هفته خبرنگار بازنشستگی اش را اعلام کنند و حقوق بگیر شود...

گفت‌وگو از سیده ریحانه دباغ، خبرنگار ایسنا بوشهر


انتهای پیام