به گزارش
ایکنا؛ در این شماره از فصلنامه «مطالعات تفسیری»، مقالاتی با عناوین «بررسی و نقد دیدگاه ها درباره چرایی ذکر نشدن اولی الامربه عنوان مرجع نزاع در آیه ۵۹ نساء» نوشته نقی غیاثی؛ «بررسی دیدگاه مفسران در تفسیر آیات بازگوکننده تقاضای رویت خدا» تالیف علی اصغر تجری؛ «تحلیل معناشناختی صلاح در قرآن کریم از منظر علامه طباطبایی و آیت الله جوادی آملی» تالیف محمد ابوطالبی و محمدمهدی گرجیان عربی؛ «تحلیلی بر تاثیر إختلاف قرائت در «او لامستم النساء» بر گفتمان فقهی قرضاوی» به قلم محمدرضا ستودهنیا و فاطمه طائبی؛ «بازکاوی مصداق «صادقین» در آیه «کونوا مع الصادقین»» نوشته کرم سیاوشی و محمدعلی ایزدی؛ «بازنگری تفسیری در معنای «ثم عبس و بسر»» تالیف جواد نصیری وطن، مهدی جلالی و صاحبعلی اکبری و «پاسخ به شبهه آلوسی بر امامت امامان(ع) براساس نقش «انما» در آیه ولایت» به قلم علی حسن بگی منتشر شده است.
همچنین مقالات «بررسی دیدگاه مفسران فریقین در تفسیر آیه «إنک لا تسمع الموتی» با تکیه بر پاسخ گویی به شبهات» نوشته غلامحسین اعرابی و رقیه کاظمی تبار؛ «بررسی آراء مفسران اهل سنت و نوسلفیه درباره مفهوم حکم در آیه «و من لم یحکم بما انزل الله»» تالیف حمید ایماندار و محمدعلی رضایی کرمانی؛ «بررسی نظریه دشتکی در حدوث انسان با تاکید بر آیه «هل اتی...»» تالیف محمد شریفانی؛ «دیدگاه تفسیری صدرالمتالهین درباره «صراط» و «صراط مستقیم» در قرآن کریم» تالیف سجاد میرزایی و رضا حاجی ابراهیم و «کشف غرض سوره «ص» با تاکید بر تفسیر المیزان» تالیف حسن صالحی نیز از دیگر مقالات منتشر شده در این شماره محسوب میشوند.
بررسی و نقد دیدگاهها درباره چرایی ذکر نشدن أولیالأمر بهعنوان مرجع نزاع در آیه 59 نساء
در طلیعه نوشتار «بررسی و نقد دیدگاهها درباره چرایی ذکر نشدن أولیالأمر بهعنوان مرجع نزاع در آیه 59 نساء» آمده است پژوهش پیشرو به روش توصیفی ـ تحلیلی دیدگاه مفسران را در باره چرایی عدم ذکر أولیالأمر بهعنوان مرجع حل نزاعها در آیه 59 سوره نساء مورد بررسی و ارزیابی قرار داده است. در دیدگاههای گوناگون، برخی معصوم نبودن أولیالأمر را علت عدم ذکر آنها بهعنوان مرجع حل اختلافها دانستهاند، گروهی مکلفبودن مردم به پیروی از ایشان در بخش نخست آیه را منشأ این أمر میدانند، گروهی بر آن هستند که از آنجایی که أولیالأمر خود در آیه، موظف شدهاند که منازعات را به کتاب و سنت ارجاع دهند، دیگر جایی برای ذکر آنها بهعنوان مرجع حل اختلاف وجود ندارد، شماری نیز برخوردار نبودن أولیالأمر از حق تشریع را بهعنوان علت عدم ذکر، یاد کردهاند. از تحلیل درونمتنی و برونمتنی آیه چنین بهدست میآید که آنچه بهعنوان علت عدم ذکر أولیالأمر بهعنوان مرجع حل إختلافها بیان شده است، بر خلاف ظهور آیه بوده، دیگر آنکه چون أولیالأمر، خود مورد نزاع یا طرف نزاع قرار میگیرند، بر این اساس معقول نیست در متنازعفیه، مرجع حل اختلاف باشند.
بررسی دیدگاه مفسران در تفسیر آیات بازگوکننده تقاضای رؤیت خدا
در طلیعه نوشتار «بررسی دیدگاه مفسران در تفسیر آیات بازگوکننده تقاضای رؤیت خدا» آمده است در بخشی از آیات مربوط به رؤیت خدا مانند آیه 55 بقره، 153 نساء و 143 أعراف، از سوی گروهی از بنیإسرائیل و حضرت موسی× تقاضای رؤیت خدا شده است. در مورد این که تقاضای حضرت موسی(ع) از جانب خود حضرت بوده یا از جانب بنیإسرائیل؟ و اگر از جانب بنیإسرائیل بوده است، در اینکه مقصود از رؤیت، رؤیت بصری بوده یا رؤیت غیربصری، در بین مفسران إختلاف نظر وجود دارد؛ برخی رؤیت مورد تقاضای حضرت موسی× را رؤیت بصری دانسته که از جانب قوم ایشان در میقات صورت گرفته است، برخی دیگر تقاضای رؤیت بصری را از جانب خود حضرت میدانند و گروه سوم رؤیت مورد تقاضا از سوی حضرت موسی(ع) را به علم ضروری به خدا معنا کردهاند. از بررسی آیات چنین بهنظر میرسد که رؤیت مورد تقاضای حضرت موسی× رؤیت بصری بوده که به إصرار قوم و از جانب آنان صورت گرفته است.
تحلیل معناشناختی صلاح در قرآن کریم از منظر علامه طباطبایی و آیتالله جوادی آملی
در طلیعه نوشتار «تحلیل معناشناختی صلاح در قرآن کریم از منظر علامه طباطبایی و آیتالله جوادی آملی» میخوانیم عموم مفسران تمام کاربردهای قرآنی «صالح» را ناظر به صلاح در عمل دانسته و فاعل هر عملِ دارای صلاح را صالح شمردهاند، اما برخی از مفسران با توجه به بخشی از کاربردهای قرآنی صالح و توصیف پیامبران الهی به این وصف و نیز درخواست شماری از پیامبران برای قرارگرفتن در شمار صالحان، بر این باورند که صالح، بیانگر منزلتی ویژه و ناظر به صلاح ذاتی است و با صرف انجام عمل صالح، انسان به این مقام دست نمییابد. علامه طباطبایی و آیتالله جوادیآملی از این دستهاند. این پژوهش با روش توصیفی ـ تحلیلی با بررسی دیدگاه فوق، آن را دیدگاهی مستحکم و قویم یافته و بر دیدگاه عموم مفسران ترجیح داده است. بنابراین دیدگاه، قرآن کریم به هر کسی که عمل صالح انجام دهد، صالح اطلاق نمیکند، بلکه در بسیاری از آیات قرآن کریم صالح، منزلتی ویژه و وصف کسی است که گوهر ذاتش صالح باشد و صلاح در او ملکه و فصل مقوم وی گردیده باشد.
تحلیلی بر تأثیر إختلاف قرائت در «أَوْ لامَسْتُمُ النِّسَاءَ» بر گفتمان فقهی قرضاوی
نویسنده مقاله «تحلیلی بر تأثیر إختلاف قرائت در «أَوْ لامَسْتُمُ النِّسَاءَ» بر گفتمان فقهی قرضاوی» در چکیده مقاله خود آورده است إختلاف قرائتهای قرآنی در برخی از آیات، باعث إختلاف در برداشت و فهم مفسران، مترجمان و فقها شده است. در این مقاله با توجه به چرایی عدم مصافحه با نامحرم و نظرات مفسران و علما با إستناد به آیه «أَوْ لامَسْتُمُ النِّسَاءَ» به بررسی اختلاف قرائتهای آیه مذکور و أثر آن بر آراء مفسران و فقیهان پرداخته میشود و با بیان إختلاف قرائت دو واژه «لامستم» و «لمستم» و بررسی وجوه قرائتها و إحتجاجهای هر قرائت، با نگاهی تحلیلی نشان داده میشود که تنوع برداشتهای حُکمی از این آیه ناظر به إختلاف قرائتهای آیه است و توجه به قرائتها؛ تفاسیر و فتاوی مختلف را ایجاد کرده است. نگارندگان در این مقاله با شیوه تحلیلی ـ تطبیقی به بررسی ترجمههای آیه 43 پرداختهاند و با ارائه دیدگاههای فقهی، قرائی و روایی، ضعف و لغزش برخی از ترجمهها و فتواها را در عبارت «لامستم النساء» نشان دادهاند.
بازکاوی مصداق «صادقین» در آیه «کُونُوا مَعَ الصَّادِقِینَ»
در چکیده مقاله «بازکاوی مصداق «صادقین» در آیه «کُونُوا مَعَ الصَّادِقِینَ»» آمده است خدای متعال در آیه «... کونُوا مَعَ الصَّادِقِینَ» بهصورت مطلق مؤمنان را به همراهی با «صادقین» فراخوانده است. پرسش أصلی آن است که صادقین در این آیه عام است یا خاص؟ در صورت خاصبودن، مصداق آن کیست که خدا مؤمنان را بهصورت مطلق به تبعیت از آنها فرمان داده است؟ مفسران شیعه با إستناد به روایتهای فریقین و با طرح إستدلال عقلی، مصداق صادقین را امام علی(ع) و جانشینان معصوم آن حضرت دانستهاند، اما مفسران أهلسنت در این باره دارای اختلاف نظر هستند؛ برخی مصداق آن را مهاجران، برخی مهاجران و أنصار، برخی خلفاء راشدین، برخی متخلفین از غزوه تبوک، برخی أهل حلّ و عقد و تعدادی نیز امام علی(ع) و أصحاب او دانستهاند. در پژوهش پیشرو، دیدگاههای مختلف با روش توصیفی تحلیلی، مورد بازکاوی قرار گرفته و با إستناد به مستندهای نقلی و إستدلال عقلی، مصداق صادقین را امام علی(ع) و أهل بیت معصوم پیامبر| معرفی شده است.
بازنگری تفسیری در معنای «ثُمَّ عَبَسَ وَ بَسَرَ»
نویسنده مقاله «بازنگری تفسیری در معنای «ثُمَّ عَبَسَ وَ بَسَرَ»» در چکیده نوشتار خود مینویسد در قرآن کریم دو واژه مترادفنمای «عَبَس» و «بَسَر» در آیه بیستودوم سوره مدّثّر: «ثُمَّ عَبَسَ وَ بَسَرَ» آمده است. واژهشناسان و مفسران برای معنای این دو واژه أقوالی را بیان کردهاند؛ چنانکه برای «عبس» سه معنا و برای «بسر» یازده معنا بازگفتهاند که نشاندهنده إختلاف نظر میان آنان است. در این مقاله برای روشنشدن معنای این واژهها ضمن مراجعه به منابع لغوی و دریافت معانی صحیح واژه، به بررسی دیدگاههای مفسران با توجه به سیاق آیه پرداخته شده است. یافتههای تحقیق حاکی از آن است که مناسبترین تعبیر در این سیاق برای «عَبَسَ» أخمکردن و برای «بَسَرَ» مکث و ایستادن همراه با تفکّر است. این نظریه افزون بر هماهنگی با سیاق و أقوال برخی از واژهشناسان و مفسران، به دفع شبهه ترادف نیز میپردازد.
پاسخ به شبهه آلوسی بر امامت امامان(ع) براساس نقش «اِنّما» در آیه ولایت
در طلیعه نوشتار «پاسخ به شبهه آلوسی بر امامت امامان(ع) براساس نقش «اِنّما» در آیه ولایت» میخوانیم مفسران شیعه آیه 55 مائده مشهور به آیه ولایت را همواره برای إثبات ولایت حضرت علی(ع) مطرح کردهاند. برخی از مفسران أهلسنت بر این رویکرد تفسیری إشکالهایی را وارد نمودهاند. آلوسی از مفسران أهلسنت بیان میکند که: لازمه تفسیر شیعه از آیه 55 مائده، نفی امامت امامان دیگر شیعه است. مفسران شیعه به اشکال مذکور پاسخهایی دادهاند که به گمان نگارنده پاسخهای ارائهشده روشمند نبوده است. آخرین پاسخ مکتوب به شبهه آلوسی از زاویه «لُبّیبودن مفهوم مخالف آیه ولایت و عدم قابلیت تخصیص»، «مسلّم پنداشتن أمور غیر مسلّم» و ... دارای نقص و چالش است. با کوششی که انجام شد، مشخص گردید پاسخ شبهه مذکور در گرو توجه به نقش «إنَّما» در آیه مذکور است. گفتنی است شبهه آلوسی و پاسخ إرائهشده بر دلالت «إنَّما» بر حصر حقیقی مبتنی است در صورتی که دقت در کاربردهای «إِنَّما» گویای حصر اضافی است. درنتیجه منطوق و مفهوم آیه با نفی امامت امامان(ع) هیچ ارتباطی ندارد.
بررسی دیدگاه مفسران فریقین در تفسیر آیه «إِنَّکَ لا تُسْمِعُ الْمَوْتی»
نویسنده مقاله «بررسی دیدگاه مفسران فریقین در تفسیر آیه «إِنَّکَ لا تُسْمِعُ الْمَوْتی» با تکیه بر پاسخگویی به شبهات» در طلیعه نوشتار خود آورده است سلفیان وهابی، بر أساس فهم ظاهرگرایانه از آیه 80 نمل، منکر شنیدن مردگان و بهتبع آن، منکر هر گونه توسل و استغاثه به آنان شدهاند. حال آنکه، تفسیر همهجانبه و بر أساس شواهد قرآنی و سیاق این آیه، نشان میدهد آیه در صدد تشبیه کافران به مردگان است؛ کافران به مانند مردگان از شنیدههای خود بهرهای نمیبرند و هدایت نمیشوند و این آیه دلالتی بر نفی سماع اموات ندارد. این تفسیر، جواب مناسب و کامل بر شبهاتی است که سلفیان وهابی بر این آیه و بر روایت مشهور به روایت بدر ـ که از مهمترین ادله روایی در اثبات سماع موتی است ـ وارد میکنند. همچنین پاسخ و ردّ تأویل عایشه از روایت بدر است؛ تأویلی که بر اساس برداشت ظاهری وی از همین آیه بوده و از مهمترین استناد مخالفان سماع است. بنابراین مخالفان سماع، دلیلی از قرآن و سنت در إثبات ادعای خود ندارند؛ حال آنکه برخی از آیات همچنین روایات فراوان، سماع موتی را اثبات میکنند.
بررسی آراء مفسران أهلسنت و نوسلفیه درباره مفهوم حکم در آیه «وَ مَنْ لَمْ یَحْکُمْ بِما أَنْزَلَ اللَّهُ»
در چکیده مقاله «بررسی آراء مفسران أهلسنت و نوسلفیه درباره مفهوم حکم در آیه «وَ مَنْ لَمْ یَحْکُمْ بِما أَنْزَلَ اللَّهُ»» آمده است تفسیر عموم مفسران فریقین از مفهوم «حکم به غیر ما أنزل الله» در آیه «وَ مَنْ لَمْ یَحْکُمْ بِما أَنْزَلَ اللَّهُ فَأُولئِکَ هُمُ الْکافِرُون» با تبیین سلفیه تکفیری چه در حوزه تحدید مصادیق و چه در تنقیح مناط حکم شرعی تمایزهای گستردهای دارد. أغلب مفسران عامه با تقیید مفهوم «حکم بغیر ما انزل الله» کفر را به مفهوم فقهی آن حمل نمودهاند. باید تصریح نمود غالب مفسران أهلسنت با نظرداشت به روایتهای پرشمار تفسیری ذیل آیه؛ أعم از آراء صحابه و روایات أسبابنزول، از إرائه تفاسیر واجد رویکرد تکفیری اجتناب نمودهاند، اما نوسلفیان با کنار نهادن تفاسیر سهگانه و مقبول أهلسنت در تفسیر مفهوم حکم بغیر ما أنزل الله، تأکید خاص بر برخی مصادیق مفهوم حکم، تطبیق مبانی کلامی مشابه تفکر خوارج و إتکاء به برخی آراء أعاظم سلفیه معتقد به تفسیری رادیکال از این مفهوم شدهاند که البته ریشهای در آراء و منابع تفسیری أهلسنت ندارد.
بررسی نظریه دشتکی در حدوث انسان با تأکید بر آیه «هَلْ أَتَی...»
در چکیده مقاله «بررسی نظریه دشتکی در حدوث انسان با تأکید بر آیه «هَلْ أَتَی...»» میخوانیم حکیم دشتکی، بر پایه آیه «هَلْ أَتَی عَلَی الْإِنْسَانِ حِینٌ مِنَ الدَّهْرِ لَمْ یَکُنْ شَیْئًا مَذْکُورً» انسان را حادث میداند و تصریح میکند که انسان موجودی حادث ابدی است و ازلی نیست. در مقابل ابنعربی، انسان را موجودی ازلی و ابدی میداند. این مقاله با بررسی آراء برخی مفسران درباره دلالت آیه یادشده و نیز واکاوی ادله دشتکی و إبنعربی در خصوص معنای آیه است. بررسی اجمالی آیه مورد بحث، نظر تفسیری مفسران و برداشت دشتکی، در ابتدای امر حدوث انسان استنباط میشود اما دقت بیشتر در معنای آیه و ادله مفسران، باعث ایجاد تردید در نظریه حدوث میگردد. بر این بنیاد، مراد از حدوث، حدوث زمانی است؛ یعنی انسان موجودی حادث به حدوث ذاتی و قدیم به قدیم زمانی است. همچنین مراد از انسان، حقیقت انسان؛ یعنی نفس ناطقه و ماده أولیه او و نه صورت او است.
دیدگاه تفسیری صدرالمتألّهین درباره «صراط» و «صراط مستقیم» در قرآن کریم
نویسنده مقاله «دیدگاه تفسیری صدرالمتألّهین درباره «صراط» و «صراط مستقیم» در قرآن کریم» در طلیعه نوشتار خود آورده است هدایت مدعای مشترک همه أدیان است؛ این حقیقت در اسلام حول محور صراط مستقیم شکل گرفته است. أهمیت و ضرورت فهم معنای صراط به وزان أصل هدایت بوده و هرگونه تفسیر نادرستی که آن را در وادی تعدد و نسبیّت بیندازد، نقض غرض نزول قرآن و إرسال پیامبران خواهد بود. ملاصدرا با تفسیری حکمی از صراط و چیستی آن در آیات قرآن، أفق جدیدی را برای أذهان باز مینماید؛ نظر ایشان افزون بر دو کتاب تفسیر القرآن الکریم و أسرار الآیات و أنوار البیّنات در کتابهای دیگرش نیز نمود یافته است، این تحقیق به مبناسازی ایشان برای تفسیر حقیقت صراط پرداخته و سپس به بررسی آیاتی که ایشان در فهم این مهم در آنها دارای تحلیل و تفسیر بودهاند، پرداخته و در نهایت با جمعبندی مطالب تفسیری، تعریفی از صراط و صراط مستقیم ارائه میدهد که لازمه ذاتی آن وحدت است.
کشف غرض سوره «ص» با تأکید بر تفسیر المیزان
در طلیعه نوشتار «کشف غرض سوره «ص» با تأکید بر تفسیر المیزان» میخوانیم قرآنپژوهان در چند دهه أخیر با رویکرد تفسیر ساختاری سورههای قرآن کریم معتقدند که این شیوه نوین، کمک قابلتوجهی به درک مفاهیم قرآنکریم میکند. این شیوه در درجه نخست، بهدنبال کشف أهداف أصلی و فرعی سورههاست و سپس کشف إرتباط سیاق جملهها و آیهها با یکدیگر در ترسیم أهداف فرعی و در فضایی بالاتر هدف کلی سوره است. مقاله حاضر بر أساس چنین رویکردی، سوره «ص» را با جستاری در تفاسیر متعدد شیعه و سنّی ازجمله تفسیر المیزان، مورد تأمل و بررسی قرار داده است. نتیجه حاصل از بررسی ساختاری سوره «ص» نشاندهنده آن است که غرض کانونی سوره «ص» ناظر به آموزش و تربیت و تمرکزدادن شخص پیامبر اسلام| و بهتبع مبلغان دینی به وظایف گوناگون ایشان در أمر هدایت و إنذار مشرکان در مسائل مبدأ، معاد و نبوت است و به این وظایف در ضمن موارد متعدد تذکر داده شده است. تمجید از برخی انبیاء و زدودن اتهامهای سنگین و جلوگیری از تخریب وجهه ایشان نیز، بهعنوان هدف فرعی دیگر نیز مورد توجه بوده است.
انتهای پیام