به گزارش ایکنا از هرمزگان، شهید مهدی حسینی یکی از رزمندگان و مستشاران نظامی کشورمان بود که در مهرماه سال 95 در سوریه به شهادت رسید. از شهید حسینی یک دختر شش ساله به نام نغمه به یادگار مانده است.
پس از شهادت این شهید والامقام شیرین زارعپور کتاب «تمنای بی خزان» را از زندگینامه او و خانوادهاش تالیف کرد.
این نویسنده و پژوهشگر که اکنون ساکن تهران است، حافظ کل قرآن بوده و در تمام دوران نوجوانی نصف روزش را بدون اطلاع مادر به نویسندگی پرداخته است و برای نخستین بار در سیزده سالگی نوشتن را آغاز کرده اما هیچ زمان منتشر نکرده است، البته فیلمنامههایش رتبههای کشوری داشته اما کتابی ننوشته است، حالا اما اولین کتابش را با نام تمنای بی خزان در رابطه با شهید مدافع حرم، مهدی حسینی نوشته است.
او که تمام ارتباط بین قرآن و شهید را در فرهنگ ایثار، شهادت، باورها و ارزشها میداند در بچگی علاقه وافر مادر به قرآن و محبت شهدا را از نگاهها و اشکهای او گرفته است و معتقد است این فرهنگ و باور و ارزش از مادر به او منتقل شده است.
شیرین زارعپور، نویسنده کتاب تمنای بی خزان در گفتوگو با ایکنا از هرمزگان، در ابتدای صحبتهایش از نحوه آشناییاش با همسر شهید مهدی حسینی گفت و اظهار کرد: پنجشنبهها به بهشت زهرا میرفتم در آنجا با توجه به اینکه در مقدمه کتاب هم نوشتهام اتفاقی میافتد که حدود یک هفته قبل از چهلم شهید با خانواده آن آشنا شدهام، چند روز بعد از مراسم چهلم نیز نوشتن کتاب شروع شد و یک ماه و هفت روز نیز طول کشید تا کتاب به اتمام رسید.
زمانی که از او پرسیدم چرا از مدافع حرم نوشتهای، گفت: شاید علاقه من به شهدا نیز یک دلیل عمده باشد اما حس میکنم خود شهید من را به این سمت کشیده است البته یک قراری هم از همان ابتدا با شهید گذاشتم که من کتاب را برای رضای خدا بنویسم و در مقابل تمام درخواستم از شهید این بود که کتاب را مینویسم به این نیت که روزی لبخندی گوشه لب حضرت آقا بنشیند.
وی با بیان اینکه پس از مدتی جهت انسان تغییر میکند و کتاب تمنای بی خزان را کاملا برای رضای خدا نوشته است، ادامه داد: زمانی که مقاله می نویسم مبلغی را نیز دریافت میکنم اما این کتاب فقط برای خدا است و معروفیت و مطرح شدن برایم ملاک نبوده است.
نویسنده کتاب تمنای بی خزان که بر خلاف قلم روانش هیچ آموزشی برای نویسندگی ندیده، معتقد است: این قلم روان لطف و احسان خدا است، شهید نیز در نوشتن کمک میکند اما به هر حال سابقه و تجربهاش از سیزده سالگی در نوشتن هم بیتاثیر نبوده و دوست دارد در راستای انقلاب کار کند.
وی با بیان خصوصیات اخلاقی شهید مدافع حرم ادامه داد: شهید مهدی حسینی مظلوم بود، زمانی که مصاحبه میگرفتم تمام اقوام و دوستان او تاکید میکردند که اسم کتاب را شهید مظلوم بگذارم، مهدی حسینی مسئولیتپذیر بوده و علاقه بسیار زیادی به رهبر معظم انقلاب داشتند که حتی در کتاب تمنای بی خزان بخاطر شهید حسینی از شعرهایی در خصوص رهبری استفاده کردهام و حتی با وجود اینکه که شاعر نبودهام شعر نیز سرودهام.
زارعپور با تاکید براینکه از همان اول آشنایی شهید دست مرا گرفت، افزود: به خانواده شهید سپردم که خودشان دنبال نشر باشند اما آنها به دلیل مراسم یادبود نتوانستند. به همین دلیل با کمال میل مجبور شدم خودم پیگیر نشر کتاب باشم، برخی نشریات قبول نمیکردند تا اینکه خسته و ناامید در دلم با شهید صحبت کردم و گفتم لطفا دیگر خستهام نکن من را برده و کتاب را روی میز هرکسی که میخواهی بگذار. پس از معرفی یک ناشر ما کتاب را روی میز گذاشته و برگشتیم، هیچ امیدی هم نداشتیم نشر 27 از یک نویسندهای که تا به اکنون کتاب چاپ نشده کتاب چاپ کند.
وی ادامه داد: نشر 27 فردای آن روز با من تماس گرفته و گفت کتاب را منتشر میکنیم با این شرط که یک کتاب دیگر هم منتشر کنم که پس از آن کتاب «با تو باران می شوم» در رابطه با خانوادههایی است که تنها 17 روز با هم زندگی کردهاند، خانوادههای شهدا که بعد از شهادت همسرشان چه شرایط سختی را تحمل میکنند و ما بیخبر از اوضاع آنها هستیم.
این نویسنده کتاب شهید مدافع حرم که رضایت خدا را مهمترین کارهایش میداند و دست روزیاش رو به رزاقیت خدا است، تصریح کرد: اعتقاد دارم و همیشه حس کردهام که خدا روزی را میرساند، من چشم به این ندارم که از این کتاب و آن مطلب روزی من برسد، چشم من به رزاقیت خدا است و همیشه مانند تمام موجودات نیز بهرهمند شدهام، مهم احساس رضایت از رزاقیت خداوند است.
و زمانی که از بهترین قسمت کتاب تمنای بی خزان پرسیدم، گفت: بچگیهای زهرا (همسر شهید مهدی حسینی) را خیلی دوست دارم. او با نوع برخوردش سبک زندگی میدهد، بچههای دهه شصت برای قرنهای پیش نیستند. آنها شرایط خیلی سختی دارند و زهرا در عین اینکه در شرایط طاقت فرسایی زندگی میکند انسانی است که خیلی خوب مدیر میشود.
انتهای پیام