صفحه نخست

فعالیت قرآنی

سیاست و اقتصاد

بین الملل

معارف

اجتماعی

فرهنگی

شعب استانی

چندرسانه ای

عکس

آذربایجان شرقی

آذربایجان غربی

اردبیل

اصفهان

البرز

ایلام

خراسان جنوبی

بوشهر

چهارمحال و بختیاری

خراسان رضوی

خراسان شمالی

سمنان

خوزستان

زنجان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

کهگیلویه و بویر احمد

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

بازار

صفحات داخلی

کد خبر: ۳۸۸۴۱۱۸
تاریخ انتشار : ۲۰ اسفند ۱۳۹۸ - ۱۰:۴۶

هشتادمین شماره از فصلنامه مطالعات معرفتی در دانشگاه اسلامی، با 10 مقاله منتشر شد.

به گزارش ایکنا؛ در این شماره از فصلنامه مطالعات معرفتی در دانشگاه اسلامی، مقالاتی با عناوین «جاهلیت مدرن و الزامات تضمنی ایجاد دانشگاه اسلامی»، «شناخت آسیبها و راهکارهای کارامدی دروس معارف اسلامی در دانشگاه علوم پزشکی شیراز»، «شناخت جایگاه علوم تربیتی در ارائۀ نظام نیاز و ارضا (بر مبنای فلسفۀ چگونگی اسلامی)»، «بررسی وضعیت به کارگیری سیاستهای اقتصاد مقاومتی در آموزش عالی و قابلیت اجرای آن (مورد مطالعه: دانشگاه زنجان)»، «بررسی تطبیقی ایمان و عشق از دیدگاه ملاصدرا»، «بررسی تطبیقی آرای سید مرتضی و علامه طباطبایی در چیستی عقل و کارکردهای آن»، «کاربرد نظریۀ حوزه‌های معنایی در بررسی مفهوم کرامت بر پایۀ منابع اسلامی»، «درون‌داد و برون‌داد تأثیر انقلاب اسلامی ایران در سوریه»، «بررسی لزوم عدالت کارگزاران نظام اسلامی در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران از منظر منابع اسلامی» و «تأثیر انقلاب اسلامی در احیای آموزه‌های مهدویت» منتشر شده است.

جاهلیت مدرن و الزامات تضمنی ایجاد دانشگاه اسلامی

نویسنده مقاله‌ «جاهلیت مدرن و الزامات تضمنی ایجاد دانشگاه اسلامی» در طلیعه نوشتار خود آورده است هدف از نگارش مقالۀ حاضر، ارائۀ مهم‏ترین الزامات برای ایجاد دانشگاه اسلامی و بیان وظایف دانشگاه اسلامی در شرایط حاکمیت جهالت مدرن بر جهان بود. این مقاله با روش‌شناسی تفسیری بر مبنای آموزه‌های نظری تأویل متن و روش تحلیل گفتمان، ابتدا به تبیین نظری پدیدۀ جاهلیت در کلام و اندیشۀ علمای اسلامی پرداخته، سپس با بررسی گفتارها و متون مکتوب امام خمینی و آیت‌الله خامنه‌ای، ضرورت پردازش مفهوم جاهلیت مدرن را برای صورتبندی و بازسازی گفتمان دانشگاه اسلامی نشان داده است.دانشگاه اسلامی بر مبنای تکلیف تمدنی و رسالت الهی باید حساسیت زیادی را برای ترویج باورهای خود به صورت عمیق و نه سطحی قائل باشد و ضمن توجه به پیچیدگی و ظرافتهای خاص در جهان معاصر باید بتواند افزون بر تبیین بیان مسئله، گامهای عملی برای نفی جهالت مدرن بردارد. دانشگاه اسلامی همچنین باید خود را مکلّف به تدارک و تهیۀ نقشۀ راهی کند که متناسب با پیچیدگی‌های مناسبات بین‌المللی الگویی اثربخش در میان‏‏مدت و بلندمدت محسوب شود. نسخۀ موفق دانشگاه اسلامی را در مواجهه با «دگر» غربی، باید دانشگاهی توصیف کرد که بتواند با اتکا به عقل بومی، آموزه‌های حکمت متعالیه و نفی جهل مدرن، منشأ و مقصدی الهی داشته و غایتش هدایت جامعه به سمت نزدیکی و تقرّب به ساحت الهی و زندگی و زیست مؤمنانه باشد. در حقیقت؛ دانشگاه اسلامی باید نقشی را برای دانشجویان به عهده ‌گیرد که پیش‏تر پیامبران الهی ایفا می‌کردند.

شناخت جایگاه علوم تربیتی در ارائۀ نظام نیاز و ارضا

نویسنده مقاله «شناخت جایگاه علوم تربیتی در ارائۀ نظام نیاز و ارضا (بر مبنای فلسفۀ چگونگی اسلامی)» در طلیعه نوشتار خود‌ آورده است این پژوهش با هدف فهم و سنجش پتانسیلهای فلسفۀ چگونگی اسلامی در مسیر کاربردی شدن انجام شده است. روش: این پژوهش کیفی با روش اسنادی انجام شده و طرح پژوهش از نوع حدوثی و پیدایشی است. با توجه به قرار گرفتن مفاهیم نیاز و ارضا ذیل رفتار انسان و در قالب مفاهیم مرتبط با انگیزش، ابتدا جایگاه نسبی علوم تربیتی با نظر به تحلیل حرکت و رفتار انسان، در دو حوزۀ جامعه‌شناسی و روان‌شناسی تشریح شده؛ سپس ابعاد فلسفی فلسفۀ چگونگی اسلامی معرفی شده و با استفاده از حد اولیۀ فلسفه(اصالت فاعلیت) و سه مسئلۀ اصلی آن(وحدت و کثرت، زمان و مکان، اختیار و آگاهی)، تعریف نیاز وارضا و همچنین قواعد اولیۀ طراحی نظام نیاز و ارضا(نظام‌مندی و سطح‌بندی نیازها و سازوکار نیاز و ارضا) بر اساس تحلیل فلسفه از حرکت انسان ارائه شده است. جایگاه علوم تربیتی به عنوان فاعل مادون نسبت به فلسفۀ مضاف خود(تعلیم و تربیت) و فاعل مافوق نسبت به سطوح کاربردی خود (برنامه‌ریزی تربیتی) در ارائۀ نظام نیاز و ارضا تشریح و سه مسئلۀ اصلی فلسفۀ چگونگی اسلامی به عنوان مسائل اصلی علوم تربیتی برخاسته از این فلسفه مطرح شد. از دستاوردهای مهم پژوهش این است که بر خلاف معمول که حرکت و فاعلیت انسان ذیل نیازها و قوه‌های او به عنوان علت حرکت تحلیل می‌شود، جریان و نظام نیاز و ارضا ذیل قواعد فاعلیت و حرکت انسان تحلیل شده که بی‌سابقه بوده است و می‌توان علوم تربیتی برخاسته از فلسفۀ شدن اسلامی را متکفل تحلیلهایی از نوع تحلیلهای متکی بر فاعلیت دانست.

بررسی تطبیقی ایمان و عشق از دیدگاه ملاصدرا

در طلیعه نوشتار «بررسی تطبیقی ایمان و عشق از دیدگاه ملاصدرا» می‌خوانیم ایمان و عشق، دو ویژگی منحصر به فرد انسان است. هدف از نوشتار حاضر، شناسایی و بررسی عمیق‌تر ایمان و عشق از رهگذر مقایسۀ تطبیقی این دو ویژگی انسانی بر اساس دیدگاه ملاصدرا بود تا از رهگذر این مطالعۀ تطبیقی به شناسایی وجوه اشتراک و اختلاف آنها دست یابد. روش پژوهش در این مقاله، توصیفی- تحلیلی است. یافته‏ها:یافته‏های پژوهش حاکی از شباهتهای وجودی مانند عوامل مشترک ظهور، محل ظهور، موهبتی بودن، ذاتی بودن، شک‌ناپذیری، زوال‌ناپذیری، نهانی و شهودی بودن میان ایمان و عشق بود. همچنین تفاوتهای اساسی نظیر اختلاف در مفهوم، عینیت وجود با عشق و مغایرت وجود با ایمان، ماهیت زیباشناسی ایمان و ماهیت زیبابینی عشق، حاکی از عدم عینیت ایمان و عشق بود. شباهت‌ها و تفاوت‌ها بیانگر این نتیجه است که با وجود تأثیرات مشترک ایمان و عشق بر رشد و تعالی انسانی، هر کدام اثرات منحصر به فرد و ویژۀ خود را در ظهور کمالات انسانی دارد.

بررسی تطبیقی آرای سید مرتضی و علامه طباطبایی در چیستی عقل

نویسنده مقاله «بررسی تطبیقی آرای سید مرتضی و علامه طباطبایی در چیستی عقل و کارکردهای آن» در طلیعه نوشتار خود آورده است هدف این پژوهش بررسی تطبیقی آرای سید مرتضی و علامه طباطبایی در چیستی عقل و کارکردهای آن از دیدگاه این دو بزرگوار بود. برای بررسی عنوان این پژوهش تا رسیدن به نتیجۀ مطلوب، از شیوة توصیفی و تحلیلی استفاده شد. با توجه به جایگاه مهم و حجیت عقل نزد سید مرتضی و علامه طباطبایی، می‏توان شش کارکرد مهم برای عقل از دیدگاه ایشان در نظر گرفت: 1. اثبات اصول و مبانی تشیّع، 2. عقل به عنوان منبع و مُدرِک، 3. تأویل و توجیه آیات و روایات ناسازگار با اصول عقلی، 4. عقل و معتبر دانستن یک خبر یا ابطال آن، 5. عقل به‌‌ عنوان ابزار فهم، استنباط و تبیین متون دینی، 6. عقل و خرافه‏ستیزی. اگرچه سید مرتضی و علامه طباطبایی در حجیت عقل و تبیین بسیاری از کارکردهای عقل، اشتراک نظر داشته‏اند؛ ولی به نظر می‏رسد در تعریف عقل، تبیین برخی از کارکردها، مثل تأویل و توجیه آیات و روایات ناسازگار با اصول عقلی و نوع رویکردشان نسبت به تبیین مسائل دینی با یکدیگر تفاوتهایی نیز داشته‏اند. رویکرد سید مرتضی، کلامی بود؛ ولی علامه طباطبایی بیشتر با روش فلسفی با مسائل دینی مواجهه داشته است.

کاربرد نظریۀ حوزه‌های معنایی در بررسی مفهوم کرامت

در طلیعه نوشتار «کاربرد نظریۀ حوزه‌های معنایی در بررسی مفهوم کرامت بر پایۀ منابع اسلامی» آمده است هدف این پژوهش، بررسی مفهوم کرامت بر اساس قرآن و روایات بود. برای گردآوری و تحلیل داده‌ها از روش کیفی معناشناسی زبانی و همچنین تحلیل محتوای متون دینی استفاده شد. کرامت از موسّع‌ترین مفاهیم دینی و شامل دو نوع ذاتی و اکتسابی است. کرامت اکتسابی بیشتر در علم روان‌شناسی مورد توجه قرار می‌گیرد. کرامت با مفاهیم متعددی مرتبط است. حس کرامت قابل آسیب و افزایش است. همچنین، کرامت صفت و ویژگی کلی است که به خود مرتبط است. عزت نفس به عنوان مؤلفۀ کرامت، به حریم خود و صفت لینت به چگونگی این حریم اشاره دارد. کرامت مرتبط با خود است و به همین دلیل، از دیدگاه اسلامی با نظریه‌های روان‌شناسی خود و انسانگرایی راجرز شباهتها و تفاوتهایی دارد. نتایج این مقاله می‌تواند موجب غنای حوزۀ روان‌شناسی خود شود و توسط درمانگران در حوزۀ پیشگیری و درمان استفاده شود.

تأثیر انقلاب اسلامی در احیای آموزه‌های مهدویت

نویسنده مقاله «تأثیر انقلاب اسلامی در احیای آموزه‌های مهدویت» در طلیعه نوشتار خود آورده است محققان در این مقاله، در پی شناسایی نقش انقلاب اسلامی ایران در رشد و توسعۀ اندیشۀ مهدویت و احیای آموزه‌های مهدویت بودند. تحقیق حاضر از نوع اسنادی است و با روش توصیفی- تحلیلی انجام شده است. یافته‌ها: انقلاب اسلامی در شناساندن اهداف متعالی به مردم، تبیین معنا و مفهوم صحیح و درست از انتظار، الگوسازی برای نسل منتظر، امیدواری به انقلاب جهانی مهدوی، آماده‌سازی در حوزۀ فردی و اجتماعی برای نزدیک ساختن عصر ظهور منجی، خودباوری و تصمیم به زمینه‌سازی ظهور و ...، ایفای نقش کرده است. تحقیق حاضر نشان داد که انقلاب اسلامی یک گام بسیار اساسی به سمت ظهور است؛ حرکتی متّکی بر قرآن، سنّت و امامت که با وقوع آن، توجه جهانی به مهدویت و موعود وارد فضای جدیدی شده است؛ زیرا با ابتنا بر مبانی دینی و شیعی، نگرشی نو و ابتکارگونه به موضوع مهدویت ارائه کرده است که در گذشتۀ تفکر و اندیشۀ اسلامی مغفول واقع شده بود یا لااقل برجستگی کنونی را نداشت.

انتهای پیام