صفحه نخست

فعالیت قرآنی

سیاست و اقتصاد

بین الملل

معارف

اجتماعی

فرهنگی

شعب استانی

چندرسانه ای

عکس

آذربایجان شرقی

آذربایجان غربی

اردبیل

اصفهان

البرز

ایلام

خراسان جنوبی

بوشهر

چهارمحال و بختیاری

خراسان رضوی

خراسان شمالی

سمنان

خوزستان

زنجان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

کهگیلویه و بویر احمد

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

صفحات داخلی

کد خبر: ۳۸۸۹۱۸۵
تاریخ انتشار : ۱۷ فروردين ۱۳۹۹ - ۱۰:۴۰
یک مدرس دانشگاه:

یک مدرس دانشگاه گفت: به گفته اهالی رسانه ملی پایتخت از سریال‌های پرمخاطب تلویزیون در نوروز 99 بود که با استقبال مخاطبان مواجه شد، اما برای رسیدن به ارزیابی متقن نیازمند آنیم که آثار را در رقابتی سالم و هم‌افزا بسنجیم، نه در مسابقه‌ای با یک شرکت‌کننده.

سعید شاپوری، مدرس دانشگاه، کارگردان و نمایشنامه‌نویس، در گفت‌وگو با ایکنا، با بیان اینکه «پایتخت» اثری عوام‌فریبانه است، اظهار کرد: عوام‌فریبی یکی از ویژگی‌های رایج برنامه‌های تلویزیون است و بسیاری از برنامه‌سازان با تمسک به این دلیل که جامعه خندیدن را فراموش کرده است به هر شیوه‌ای می‌کوشند تا نشاطی کاذب را در جامعه ایجاد کنند و تصور می‌کنند استفاده از هر شیوه‌ای برای دستیابی به این مقصود مجاز است و اساس تفکر در مجموعه‌هایی چون پایتخت بر همین مبناست.

وی افزود: جالب اینجاست که مدیران سیما به این امر واقف‌اند که آثاری نظیر پایتخت نتایج مخرب فرهنگی در پی دارد، اما به این امر تن می‌دهند تا مخاطبان را پای تلویزیون بنشانند. نکته تأسف‌آوری که درباره پایتخت می‌توان به آن اشاره کرد اوج حماقتی است که در بطن اثر وجود دارد. البته قصد اهانت به هنرمندان شریف این مجموعه را ندارم، بلکه ذات اثر به دلیل پوچی، اجازه تفکر را از مخاطب می‌گیرد و فقط تلخندی را بر لب مخاطب می‌نشاند. 

این نمایشنامه‌نویس تأکید کرد: تلویزیون در حالی به سمت تولید چنین آثاری می‌رود که عده بسیاری که حرفی برای گفتن دارند فرصتی برایشان فراهم نیست و افراد بسیاری در حوزه موضوعات دینی و قرآنی طرح‌های نمایشی خوبی دارند، ولی امثال پایتخت تمام وقت و انرژی سیما را معطوف خود کرده‌اند. این معضل به شکلی دیگر در هنر تئاتر هم وجود دارد و گاهی حتی نابازیگران برای این هنر تعیین تکلیف می‌کنند. 
 
وی درباره مقبولیت این سریال در میان برخی مخاطبان چنین توضیح داد: وقتی اکثر آثار نگاه عامیانه‌ای به موضوعات دارند، طبیعی است که در میان آن‌ها پایتخت خودنمایی کند و برنده شدن در یک مسابقه بی‌رقیب، افتخاری برای سازندگان این اثر محسوب نمی‌شود. چنین آثاری باید رقبای قوی‌‌ای داشته باشند تا عیار آن‌ها سنجیده شود. اگر پایتخت را با دو اثر طنز کامیون و دوپینگ، که از دیگر شبکه‌ها پخش شدند، مقایسه کنید درمی‌یابید که چرا پایتخت نسبت به این آثار موفق‌تر است.

عوام‌فریبی نکنیم

 
شاپوری تأکید کرد: در تمامی ادوار محصولات رسانه‌ای با افت و خیز مواجه بودند و در دهه شصت و تا حدودی هفتاد، موضوعات غیر‌ارزشی بسیار کمرنگ بود، اما در سال‌های اخیر موضوعات دینی و قرآنی در آثار کمرنگ است و عموماً برنامه‌سازان می‌گویند که قصد دارند از شعارزدگی دوری کنند، اما این بهانه یک عوام‌فریبی آشکار است.
در تمامی ادوار محصولات رسانه‌ای با افت و خیز مواجه بودند اما در دهه شصت و تا حدودی هفتاد، موضوعات غیر‌ارزشی بسیار کمرنگ بود، اما در سال‌های اخیر وضعیت کاملاً برعکس شده و موضوعات دینی و قرآنی است که به صورت کاملاً کم رنگ در آثار دیده می‌شوند. عموماً برنامه‌سازان ذکر می‌کنند که قصد دارند از شعار زدگی دوری کنند اما این بهانه خود یک عوام‌فریبی آشکار است


وی ابراز کرد: وقتی برنامه‌های تلویزیونی را با ماهواره مقایسه می‌کنید، درمی‌یابید که آن‌ها با حضور چند جوان و آثار سطحی توانسته‌اند مخاطب جذب کنند. این امر بیانگر آن است که تولیدات خوبی در دسترس مردم نیست که چنین آثاری برای آن‌ها جذاب است. پس وقتی سریالی نظیر پایتخت با سطحی‌نگری عامه‌پسندی تولید می‌شود طبیعی است با استقبال عمده مخاطبان رو‌به‌رو می‌شود.

این کارگردان تئاتر ادامه داد: مسئله دیگر به نحوه انتخاب بازیگران در برنامه‌های نمایشی برمی‌گردد. در گذشته تلاش می‌شد که بازیگران حضورشان به‌ گونه‌ای باشد که تماشاگر آن‌ها را باور کند، اما امروز چنین اتفاقی رخ نمی‌دهد. مثلاً بازیگران نوجوان پایتخت که در این مجموعه بسیار ساده و مثبت هستند، در شبکه‌های اجتماعی رفتارهای نا‌پسندی دارند که حتی در زندگی خصوصی هنرمندان هم قابل تأمل است و این دوگانگی الگوی مناسبی برای نوجوانان نیست.

پرخاشگری فراوان

این استاد دانشگاه با تأکید بر اشاعه پرخاشگری در این سریال گفت: روابطی که بین والدین با فرزندان و یا همسران وجود دارد در سبک زندگی ایرانی ـ اسلامی جایی ندارد. برای نمونه بهتاش در کلام و رفتارش احترام والدینش را نگاه نمی‌دارد یا اعضای خانواده دائماً در حال دروغ گفتن به یکدیگرند. این قبیل رفتار‌ها این تصور را در جامعه ایجاد می‌کند که اعمال بازیگران مشروعیت دارد و دیگران نیز می‌توانند از آن پیروی کنند.

شاپوری با بیان اینکه در سینما نیز این سطحی‌نگری رایج است، تصریح کرد: مطرب پرفروش‌ترین فیلم‌ سال گذشته  و شخصیت اصلی آن خواننده کاباره‌ای قبل از انقلاب بود. این اثر به گونه‌ای به تماشاگر القا می‌کند که هر گونه‌ای از موسیقی در جای خود شایسته است و نباید بین سبک‌های موسیقی تفاوتی قائل شد، در حالی که در تفکر اسلامی اندیشه هنر برای هنر وجود ندارد. در هنر اسلامی هر شکلی از هنر می‌تواند انسان را اعتلا دهد و بسیاری از محصولات هنری می‌تواند مخاطب و جامعه را با آسیب‌های فرهنگی مواجه کند. عوام‌گرایی نه تنها در تلویزیون، بلکه در سینما و موسیقی نیز به وفور دیده می‌شود. به‌ همین‌دلیل هنرمندانی که دغدغه فرهنگی دارند عموماً خانه‌نشین شده‌اند.

وی در پایان اظهار کرد: آثاری مانند پایتخت یا مطرب مناسب خانواده نیستند و نمی‌توانید با آسایش خیال آن‌ها را با فرزندانتان تماشا کنید و این روند منجلابی است که هر روز بیشتر در آن فرومی‌رویم و باید سریع‌تر برای خروج از آن تدبیری اتخاذ کرد. 
 
گفت‌و‌گو از داوود کنشلو
انتهای پیام