صفحه نخست

فعالیت قرآنی

سیاست و اقتصاد

بین الملل

معارف

اجتماعی

فرهنگی

شعب استانی

چندرسانه ای

عکس

آذربایجان شرقی

آذربایجان غربی

اردبیل

اصفهان

البرز

ایلام

خراسان جنوبی

بوشهر

چهارمحال و بختیاری

خراسان رضوی

خراسان شمالی

سمنان

خوزستان

زنجان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

کهگیلویه و بویر احمد

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

بازار

صفحات داخلی

کد خبر: ۳۸۹۵۱۷۳
تاریخ انتشار : ۱۰ ارديبهشت ۱۳۹۹ - ۱۰:۵۴
جان‌ِ کلام؛

به گفته علامه جعفری شر به خداوندی که خیر محض و بی‌نیاز مطلق از آن است که در اجرای فرمان خلقت احتیاجی به ادخال شر در سلسلۀ طولی و عرضی هستی داشته باشد، امکان‌ناپذیر است.

به گزارش ایکنا؛ علامه محمدتقی جعفری در بخشی از کتاب مجموعه آثارش درباره تحلیل شخصیت و بررسی رباعیات خیام نوشته است:

اگر مقصود از شر، آن پدیده یا موضوع ناشایستی باشد که باردار پلیدی و زشتی بوده است، اِسناد این شر به خداوندی که خیر محض و بی‌نیاز مطلق از آن است که در اجرای فرمان خلقت احتیاجی به ادخال شر در سلسلۀ طولی و عرضی هستی داشته باشد، امکان‌ناپذیر است. ای کاش عمربن ابراهیم خیامی در توصیه‌ای که به حکما می‌کند و می‌گوید: «از نسبت دادن شر به خداوند متعال پرهیز کنند»، استدلال مختصری را که طرح کردیم، به آنان ارائه می‌داد.
این سخن خیامی که: «چون تضاد منشأ عدم است و عدم منشأ شر است، پس خود تضاد را خداوند نیافریده است»، صحیح نیست، زیرا جعل هر چیزی، جعل لوازم ضروری آن نیز هست. در نتیجه، اگر تضاد منشأ عدم، و عدم منشأ شر فرض شود، به یقین، به وجود آمدن شر به خداوند مستند است. پس از توجه به بطلان سخن خیامی، راه دوم را طرح می‌کنیم و آن، این است که چنان که تضاد به خودی‌ِ خود شر نیست، عدم نیز شر نیست و در نتیجه، اصلاً شری وجود ندارد، زیرا اگر مقصود از شر، ضد قانون حکمت است، چنین چیزی که ضد قانون حکمت است، از خداوند حکیم مطلق به وجود نمی‌آید و نسبت دادن آن به خدا، ضد مطلق الهیات است که خیامی آن را در نهایت اعتقاد قبول دارد و اگر مقصود از شر، عدم و تضادی است که با وجود سازگار نیستند، عدم و تضاد هم بدان علت که در سلسلۀ نظام کلی قرار گرفته‌اند، شر به معنای آن امر ناشایستی نیست که پلید و زشت است، به نظر می‌رسد دربارۀ شر، اصل مطلب را نادیده گرفته‌اند؛ حتی فلاسفه و حکمایی مانند ابن‌سینا و خیامی، علت شر بودن یک چیز را بیان نکرده‌اند، یا اصلاً تعریف درستی از شر ارائه نداده‌اند. در تصور مفهوم شر، ما انسان‌ها، عینکی از حیات و معلومات محدودی که داریم، به چشم می‌زنیم و هر پدیده‌ای را که مخالف حیات ما باشد و یا به خواسته‌ای از خواسته‌های حیات ما خللی وارد بیاورد، شر می‌نامیم! این خاصیت ذهنی و روانی ما انسان‌های تکامل‌نیافته است که ملاک‌ها و علل واقعیت‌ها را بر محور حیات خود، تفسیر و توجیه می‌کنیم.

انتهای پیام