به گزارش ایکنا، بهزاد حمیدیه، مدرس دانشکده الهیات و معارف اسلامی دانشگاه تهران، امروز، 28 مردادماه در نشست «چالش مقایسهپذیری معنویتهای نوپديد و معنویت اسلامی»، با بیان اینکه معنویتها از نوع تجارب دینی و عرفانی هستند، گفت: ما باید درک درست و عمیقی از معنویتهای نوپدید داشته باشیم، در غیر این صورت نخواهیم توانست مواجهه درستی با آن داشته باشیم و برخوردها عقیم خواهد ماند.
وی افزود: مثلاً همین امروز شنیده شد که محمدعلی طاهری(فرقه کیهانی) قصد دارد کلاسهای جدیدی را در فضای مجازی با تدریس مستقیم خودش دایر کند، آن هم بعد از اینکه مدتی برخوردهای قضایی هم با او صورت گرفت.
حمیدیه با بیان اینکه کسی که تجربه از یک معنویت ندارد، نمیتواند آن را به خوبی درک کند، افزود: مثلاً ما بدون اینکه برخی امور عرفانی صوفیه و فرق دیگر را درک کنیم، آیا میتوانیم از بیرون به درستی آن را تحلیل کنیم، اینکه فقرا چگونه حاضرند خودشان را فدای شیخ صوفی کنند، آیا قابل تحلیل برای محقق خواهد بود؟
حمیدیه با طرح این سؤال که آیا حتما باید وارد این فرقهها و فضای آنها شده و همدلی کنیم تا بتوانیم آنان را درک کنیم، اظهار کرد: اینکه یک فرد متعلق به کریشنا که دارای با تحصیلات بالا است و حاضر میشود تکدی کند، آیا میتوان بدون تجربه آن را تحلیل کنیم؟ قطعا نمیتوانیم همه موارد را تجربه کنیم، ولی باید درک درستی از آنها به دست آوریم.
وی افزود: ما حتی برخی مواقع تصور میکنیم که قرآن و دین خودمان را خوب میشناسیم، در حالی که مسائلی وجود دارند که ما اهمیت آن را درک نمیکنیم و در برخی موارد در مقایسه با موضوعات ادیان دیگر یا مکاتب بشری این اهمیت را میفهمیم.
وی اضافه کرد: مقایسه معنویت نوپدید با معنویت سنتی یا اصیل اسلامی به خاطر شکاف پارادایمی عمیق میان سنت و مدرنیته، ناممکن است، زیرا همسطحی میان این معنویتها هم مهم است؛ مثلاً کسی بخواهد بودا را با مادرترزا مقایسه کند.
حمیدیه بیان کرد: در مقایسه شخصیتها هم این موضوع قابل طرح است؛ مثلا آیا میشود «ران هاوارد» را با «آیتالله قاضی» مقایسه کرد یا کتاب «انسان و معرفت» محمدعلی طاهری را با رساله سیر و سلوک بحرالعلوم مقایسه کنیم؟ البته متاسفانه این موارد به وفور در پایاننامهها دیده میشود.
وی افزود: روشنفکران ما وقتی میخواهند مطالب جدیدی به دین نسبت دهند، به مثنوی، فیهمافیه و آثار محیالدین علاقه نشان میدهند، چون میتوانند آن طور که میخواهند آن را تفسیر کرده و مطالب مورد نظر خودشان را بیرون بکشند، در حالی که آیا مولانا فرد لاابالی و شریعتگریز بوده است؟
حمیدیه با بیان اینکه اگر ادیان سنتی و معنویتهای پست مدرن را خیلی نزدیک و مقایسهپذیر بدانیم، دچار افراط شدهایم، تصریح کرد: اینکه بگوییم معنویتهای پست مدرن اصولاً فاقد هر نوع تجربه هستند، شیاد و شارلاتان و سراسر رنگ و لعاب فریب و نیرنگ بوده و فاقد هر نوع تجربه ماورایی هستند، این نگرش هم تفریطی است.
وی با بیان اینکه ما ناگزیر از مقایسه میان معنویتها هستیم، اظهار کرد: در دهه 1990 به صورت مشخص با رویکرد تازه در مطالعات تطبیقی دین روبرو هستیم و به تدریج تبدیل به پارادایم غالب در مطالعات تطبیقی شده است.
وی افزود: ما باید مجزا و مستقل و غیر هم بودن، دوئیت و تکثر را در میان انواع و اقسام معنویتها و ادیان در نظر بگیریم، در عین حال توجه کنیم وجوه مشترک به عنوان ستاد مشترک بین آنها بر حسب هدفی که ما از مطالعات تطبیقی داریم، قابل بازیافت است.
انتهای پیام