اخوانمقدم در بخش دوم مهندسی زندگی اظهار کرد:
پیامبر(ص) همسایهای یهودی داشتند که هر روز خاکستر همراه با آتش و شکمبه گوسفند بر سر ایشان میریخت. یک روز که پیامبر(ص) از کوچه عبور میکردند دیدند که خبری از همسایه نیست. سؤال کردند که کجاست؟ گفتند، مریض شده است. پیامبر(ص) گفتند که باید به دیدن او بروند.
وقتی پیامبر(ص) به عیادت آن مرد یهودی رفت، آن مرد سؤال کرد آیا این رفتار دستور دین تو است که با بقیه اینگونه رفتار میکنی؟ پیامبر(ص) نیز پاسخ دادند بله؛ آن مرد یهودی گفت، اگر دین تو این است من به دین تو گرایش پیدا میکنم و همان جا اسلام آورد.
پیامبر(ص) فرمودهاند که من برای تکمیل مکارم اخلاق مبعوث شدهام. چرا اخلاق در جامعه ما تا این حد ضعیف شده است؟ علمای ما میگویند معارف دین سه بخش است: اعتقادات، احکام و اخلاق. اما کدامیک مهمتر است؟ هر سه؛ شاید اخلاق پایهایترین مطلب باشد البته کسی نمیخواهد بگوید دو مورد دیگر مهم نیست اما اخلاق پایهایتر است.
شاید این سه از نظر مفهوم متفاوت باشند اما از نظر مصادیق بیرونی قطعاً یکسان هستند. کسی که بیاخلاق است، حتماً اعتقادات او هم مشکل دارد. بسیاری از احکام ما بُعد اخلاقی دارند. مثلاً اینکه گفته شده نباید حق کسی را بخوری یا به دیدار مریض بروی احکام است، اما بُعد اخلاقی دارد.
اما متأسفانه بر روی بُعد اخلاق کمتر تکیه شده و بسیاری از ضربههایی که میخوریم به این دلیل است که اخلاق در جامعه ما فراموش شده است.