صفحه نخست

فعالیت قرآنی

سیاست و اقتصاد

بین الملل

معارف

اجتماعی

فرهنگی

شعب استانی

چندرسانه ای

عکس

آذربایجان شرقی

آذربایجان غربی

اردبیل

اصفهان

البرز

ایلام

خراسان جنوبی

بوشهر

چهارمحال و بختیاری

خراسان رضوی

خراسان شمالی

سمنان

خوزستان

زنجان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

کهگیلویه و بویر احمد

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

بازار

صفحات داخلی

کد خبر: ۳۹۲۹۶۳۲
تاریخ انتشار : ۲۶ مهر ۱۳۹۹ - ۱۰:۴۹
یادداشت/

مأمون با انتصاب امام رضا(ع) به عنوان ولیعهد با اینکه می‌خواست آب بر آتش هیجانات شیعیان بریزد، اما ناآگاهانه آتش اعتراضات و طغیان بنی‌عباس را که در پی قتل «امین» زیر خاکستر بود، شعله‌ور کرد.

به گزارش ایکنا از خوزستان، هارون‌الرشید پس از آنکه برای نخستین‌بار در طول تاریخ بنی‌عباس و در جهت کاهش تنش‌های جانشینی‌اش اقدام به تقسیم اراضی بین فرزندانش کرد، هیچگاه تصور نمی‌کرد که شرایط را برای اولین برادرکُشی عباسی فراهم کرده است.

هنگامی که هارون‌الرشید از دنیا رفت، مأمون بر خراسان، امین بر عراقین و مؤتمن بر مرکز ایران حکمرانی می‌کردند و به واسطه اینکه هارون، امین را به عنوان ولیعهد انتخاب کرده بود، مردم در اواسط سال ۱۹۳ هجری با وی بیعت کرده و او ۵ سال بر کرسی خلافت نشست‌‌.

کشمکش‌های بین دو برادر یعنی امین و مأمون به لشکرکشی و محاصره بغداد انجامید و در پایان این درگیری برادرکُشی که در بین خانواده خلافت بی‌سابقه بود انجام گرفت و مأمون بر مرکب خلافت نشست.

او که خود را خلیفه بلامنازع می‌دید اینبار به تصفیه کردن ارکان حکومتش پرداخت و با شکهایی که به فضلی‌بن سهل ذوالریاستین پیدا کرده بود، این وزیر نامی و همه‌کاره خود را در منطقه سرخس به طرز فجیعی کشت تا از یک سو اعراب را که از خلیفه بابت انتصاب یک ایرانی آزرده بودند راضی نگه دارد و هم از سوی دیگر از نفوذ زایدالوصف آل‌سهل در همه ارکان خلافت بکاهد.

مأمون اما اینبار یک مشکل اساسی را در پیش روی خود می‌دید و آن جنبش‌های متعدد شیعیان دوست‌دار اهل بیت(ع) در گوشه و کنار خلافت بود. 

قیام‌هایی در کوفه، بصره، یمن، مدینه، مدائن و دیگر نواحی ایران که مأمون از شدت این درگیری‌ها به ستوه آمده بود و این میزان استیصال را می‌توان همانگونه که در کتاب اصول کافی به نقل از امام رضا(ع) آمده است درک کرد. او در همان ابتدای خلافت از امام رضا(ع) می‌خواهد که در نامه‌ای خطاب به طرفدارانش در اقصی نقاط بنویسد که دست از آشوب و بلوا بردارند!

قال الرضا (عليه السلام): قال لي المأمون: يا أبالحسن لو كتبت إلى بعض من يطيعك في هذه النواحي التي قد فسدت علينا!!!

اقدام دیگر مأمون برای آرام کردن و همراه کردن علویان، اجرای نمایش اعطای ولیعهدی به علی‌بن موسی الرضا(ع) بود. اقدامی که با جواب رد قاطع از سوی امام رضا(ع) همراه بود و مأمون ۲ ماه بر این امر اصرار و تهدید می‌کرد. 

مأمون با انتصاب امام رضا(ع) به عنوان ولیعهد با اینکه می‌خواست آب بر آتش هیجانات شیعیان بریزد، اما ناآگاهانه آتش اعتراضات و طغیان بنی‌عباس را که در پی قتل  «امین» زیر خاکستر بود، شعله‌ور کرد.

او در نامه‌ای خطاب به بزرگان بنی‌عباس آنها را نکوهش کرده و این اقدام خود را در راستای اعتلای بنی‌عباس و حفظ این دودمان از جنبش‌های شیعی توصیف می‌کند. علامه مرتضی عاملی به نقل از بحار الانوار آورده است که مأمون می‌گويد:

«وأما ما كنت أردته من البيعة لعلي بن موسى، بعد استحقاق منه لها في نفسه، واختيار مني له، فما كان ذلك مني إلا أن أكون الحاقن لدمائكم، والذائد عنكم، باستدامة المودة بيننا وبينهم. وهي الطريق أسلكها في إكرام آل أبي طالب، ومواساتهم في الفيئ بيسير ما يصيبهم منه. وإن تزعموا: أني أردت أن يؤول إليهم عاقبة ومنفعة، فإني في تدبيركم، والنظر لكم ولعقبكم، وانبائكم من بعدكم.. وأنتم ساهون،لاهون، تائهون، في غمرة تعمهون، لا تعلمون ما يراد بكم، وما أظللتم عليه من النقمة، وابتزاز النعمة. 

من به این جهت علی بن موسی الرضا را به عنوان ولیعهد معرفی کردند تا بتوانم خون شما را نگاه دارم و وحدت بین ما به بنی هاشم را رعایت کنم و اینکه شما در این امر منازع میکنید جای شگفت است چراکه شما عاقبت این کار نمی اندیشید و شما ساده انگار و بازیچه هستید ! نمی دانید که هدف اصلی من از این کار چه بوده است وگرنه شکرگزار این اقدام می بودید!»؛ حياة الإمام الرضا نویسنده : العاملي، السيد جعفر مرتضى   جلد : 1  صفحه : 458

همه این جدل‌های صورت گرفته بین بنی‌عباس بر سر ولایتعهدی، در کنار رشد همه جانبه جایگاه امام رضا(ع) در بین مردم و افزایش میزان نفوذ اجتماعی آن حضرت و مبرهن شدن جایگاه علمی و معنوی آن امام همام، مأمون را بر آن داشت تا با به شهادت رساندن امام رضا(ع) هم بنی‌عباس خشمگین را راضی کند و هم دسترسی مردم را به منبع علوم و معرفت الهی قطع نماید.


محمدرضا سلمانی عبيات، پژوهشگر تاریخ اسلام

انتهای پیام