به گزارش ایکنا، در این شماره از دوفصلنامه مطالعات اندیشه معاصر مسلمین، مقالاتی با عناوین «تحلیل مصادیق سیاستهای کلی دینی (نظریه مقاصد الشریعه) با تأکید بر گفتمان رضوی و منظومه فکری آیت الله خامنهای»، «بررسی گفتمان تولید علم دینی از منظر خسرو باقری»، «رویکرد تمدنی و شاخصههای آن از منظر مؤسسه بینالمللی اندیشه اسلامی؛ با تأکید بر دیدگاه تمدنی عمادالدین خلیل»، «نظریه ارتباطی مبتنی بر تحلیل مضمون آثار شهید دکتر بهشتی»، «ارزیابی انتقادی دیدگاه شحرور درباره گستره اطاعت پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله» و «واکاوی خوانش نواندیشانه محمد شحرور پیرامون داستانهای قرآن» منتشر شده است.
در چکیده مقاله «بررسی گفتمان تولید علم دینی از منظر خسرو باقری» آمده است علم دینی و تولید علوم انسانیِ اسلامی یکی از مهمترین و در عین حال بحث برانگیزترین مسائل علمی کشور، طی سال های پس از پیروزی انقلاب اسلامی (بالاخص در یکی دو دهه اخیر) بوده و دیدگاههای متفاوتی در این باب طرح و ارائه شده است که یکی از مهمترین و جدیترین این دیدگاهها متعلق به خسرو باقری است. ایشان از اولین صاحبنظران دانشگاهی است که فعالیتهای جدی پیرامون مسئله مزبور داشته و در یک نظام منطقی دیدگاه خود را ارائه کرده است.
با توجه به اهمیت و ضریب نفوذ دیدگاه ایشان در میان جامعه دانشگاهی کشور، این مقاله به دنبال آن است که با بهرهگیری از روش تحلیل گفتمان لاکلا و موفه به شناسایی و بررسی عناصر گفتمانی رویکرد مورد حمایت ایشان بپردازد. طی بررسیهای صورت گرفته، «مابعد اثباتگرایی علمی» به عنوان دال برتر در نقطه کانونی گفتمان ایشان قرار دارد و در مفصلبندی صورت گرفته پیرامون ابعاد گفتمانی این رویکرد، سایر عناصر به عنوان دالهای فرعی این رویکرد شناسایی و مورد بررسی قرار گرفتهاند.
در طلیعه نوشتار «ارزیابی انتقادی دیدگاه شحرور درباره گستره اطاعت پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله» آمده است، محمد شحرور بر اساس این که برای پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله، سه شأن کلیِ رجلیت، نبوت و رسالت برمیشمارد، گستره الزام اطاعت ایشان را محدود مینماید. این نوشتار، بر آن است تا با روشی تحلیلی - انتقادی دیدگاه شحرور را بررسی نماید، تا از این رهگذر، باب جدیدی برای دفاع از اعتقادات و تحکیم آنها باز کرده و پاسخهای مناسبی برای نواندیشان قرآنبسند فراهم آورد. یافتههای پژوهش نشان میدهد که شحرور در مقام رجلیت، هیچ اعتباری برای اطاعت مردم از پیامبر در نظر نگرفته و ایشان را انسانی عادی میداند.
در شأن نبوت نیز پیامبر را به عنوان رهبر جامعه، قاضی و حاکم معرفی میکند که حکم و داوریاش تنها برای مردم زمان خویش و در همان منطقه تحت امرش بایسته است؛ اما در مرتبه رسالت، حق اطاعت در همه زمانها و مکانها را تنها در محدوده امالکتاب و محکمات برای پیامبر قائل است. اگر چه سایر آیات را تفصیل امالکتاب و تاریخمند دانسته که باید به نحو عصری تفسیر شوند و مردم هر عصر، در این باب حق تشریع دارند.
دیدگاه شحرور از نظر مبنایی، روشی و محتوایی دچار اشکال است. تفسیر به رأی، جعل اصطلاح بدون دلیل، پراکندگویی، عدم توجه به آیات مربوط به تبیین و تفسیر قرآن توسط پیامبر و در نتیجه اعتقاد به عدم حجیت سنت و حدیث پیامبر و ترویج دیدگاه اومانیستی از جمله ایرادهایی است که میتوان به دیدگاه و نظریه وی وارد کرد.
انتهای پیام