به گزارش ایکنا، تفسیر 6 جلدی «بیان» به قلم اسماعیل منصوریلاریجانی، پژوهشگر عرفان اسلامی، تابستان امسال رونمایی و منتشر شد و به ترجمه و تفسیر موضوعی آیات بر اساس معارف حکمی آن پرداخته است.
در دیباچه این جلد، طبقات مفسران، روش تفسیری محدثان، متکلمان، فلاسفه و موضوعات دیگری مثل تفسیر ولایی و طریق استفاده از روایات در تفسیر قرآن مورد تبیین قرار گرفته است.
منصوری لاریجانی تفسیر ولایی را چنین تعریف میکند: «تفسیر ولایی مبتنی بر این است که حقیقت آیات قرآنی نزد اهل بیت(ع) است. مفسر باید به آیات نقلی و انفسی آنها مراجعه کند که هرکدام شرایط خاص خود را دارند. مولای متقیان علی(ع) در اینباره فرمود: «به خدا سوگند تبلیغ رسلاتها، وفای به پیمانها و تفسیر اوامر و هشدارهای الهی به من آموزش داده شد، درهای دانش و روشنایی امور انسانها نزد ما اهل بیت پیامبر(ص) است. آگاه باشید که قوانین دین یکی و راههای آن آسان و راست است. کسی که از آن برود به قافله و سرمنزل رسد و غنیمت برد و هر کس از آن راه نرود گمراه شده، پشیمان گردد.
جلد اول این تفسیر اختصاص به کلیدواژههای فهم آیات قرآن دارد و در بیست و هشت فصل، به بررسی واژگاه قرآن پرداخته شده است. از جمله واژگانی که در این کتاب مورد بررسی قرار گرفتهاند میتوان به کلماتی نظیر نور، تسبیح، حب، قرب، شراب، نماز، صوم، قرآن، فرقان، توحید، ایمان، عقل، علم و ... اشاره کرد.
در بخشی از کتاب به مسئله رزق و انواع آن پرداخته شده و سه نوع رزق یعنی رزق کفایت، رزق مقسوم و رزق معنوی مورد بحث قرار گرفته است. در همین بخش میخوانیم: «در قرآن کریم سه نوع رزق به چشم میخورد.
الف) رزق کفایت: رزق کفایت را مشایخ رزق مضمون میگویند و آن رزقی است که خدا ضامن اوست که از طعام و شراب به حد کفاف به مخلوقاتش برساند. پس روزی به قدر کفاف را اگر بنده تلاش هم نکند به او میرسد؛ چراکه خدای متعال روزی را به خلقت مخصوص کرده است.
ب) رزق مقسوم: روزی مقسوم آن است که در اول قسمت شده و در لوح محفوظ نوشته شده است البته کاهش و افزایش این رزق بستگی به سعی و تلاش بندگان دارد.
ج) رزق معنوی: رزق معنوی آن است که خدای تعالی، صالحان و متقیان را به آن وعده کرده است. شکر نعمت الهی، رزق معنوی است. معرفت و شناخت حق نیز رزق معنوی است.
شهادت هم نوعی رزق است که مخصوص مجاهدان فی سبیلالله است. شهادت شهد اسم جمال حق است که شهدا پس از شهادت، دهان نوشیدن آن را پیدا میکنند و نام آن «رزق حسن» است که در آیه زیر آمده است: «وَالَّذِينَ هَاجَرُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ ثُمَّ قُتِلُوا أَوْ مَاتُوا لَيَرْزُقَنَّهُمُ اللَّهُ رِزْقًا حَسَنًا وَإِنَّ اللَّهَ لَهُوَ خَيْرُ الرَّازِقِينَ». خواجه عبدالله در ذیل این آیه مینویسد: «هجرت دو گونه است؛ هجرت ظاهر که خانه و شهر خود را وداع کند و هجرت باطن که دو جهان را وداع کند. هجرت ظاهر موقت است و هجرت باطن دائم. در هجرت ظاهر، منزل غار است و در هجرت باطن، ترک اختیار. هجرت ظاهر از مکه تا مدینه، هجرت باطن از اضطراب نفس شورانگیز تا آرامش خانه سینه.»
یکی از ویژگیهای این اثر، بیان نکات حکمی و تفسیری است که اغلب با کلام نورانی معصومین(ع) معرفی و تبیین میشوند و این کار برای پژوهشگران قرآنی فضایی را فراهم میکند تا به راحتی بتوانند موضوعات مورد پژوهش خود را جستوجو کنند و از نکات بدیع آن لذت ببرند.
تفسیر بیان به خوبی اثبات کرده داستان انبیا و حوادث روزگار آنان در سورههای مختلف تکرار نشده است، اگرچه به ظاهر و ریختار یکنواخت و تکراری به نظر میرسد؛ لکن مطالعه نکات حکمی نشان میدهد پیام تازهای در آن داستان نهفته است و خداوند متعال به مناسبت همان پیامهای تازه آن را به رسول گرامی(ص) وحی کرده است.
در این تفسیر، استفاده از اشعار فارسی بسیار بیشتر از اشعار عربی است. هزار و ششصد بیت از حافظ در این تفسیر آمده است و به اعتقاد مؤلف، میتوان یک پژوهش مستقل با عنوان قرآن در دیوان حافظ با توجه به این تفسیر نگارش کرد. حدود دویست و پنجاه عنوان برای پژوهش جدید از این تفسیر استخراج میشود و بستری برای پژوهشهای پسینی نیست.
یکی دیگر از ویژگیها این تفسیر این است که حکمت آیاتی که در مورد علوم طبیعی مطالبی را مطرح کرده آمده است؛ برای نمونه خداوند میفرماید: «ثُمَّ اسْتَوَى إِلَى السَّمَاءِ وَ هِيَ دُخَانٌ». منصوری لاریجانی در این زمینه تصریح کرده است که نظریه بیگبنگ با آیه تعارضی ندارد و اتفاقاً دارد، حقایق قرآن را رونمایی میکند و دلیلی وجود ندارد که بگوییم علوم طبیعی و یا انسانی در برابر قرآن قرار دارند.
در بخش دیگری از کتاب مسئله «عصمت» مورد تحقیق واقع شده است. به اعتقاد مؤلف، «آنچه مراد ما از معصوم(ع) است جامع «عروة الوثقی» و «حبل الله» است. این شأن نبی اکرم(ص) و ائمه معصومین(ع) است و آنان به این اعتبار، هم حقیقت «من یعتصم بالله» هستند و هم فعلیت «بحبل الله». شدت امتناع از گناهان و خطاها، آنها را به حقیقت اعتصام بالله متصل کرده است و نیز شدت تمنای فیض، آنها را به «حبل الله» ساخته است و بدین سبب، حلقه اتصال فیض مقدس الهی واقع میشوند و باران رحمت رحمانی را بر کویر عطشان موجودات عالم آفرینش، ساری و جاری میکنند.
در ضمن، نیاز به امام معصوم و عصمت، نیاز دائمی بشر است و به زمان و دوره خاصی منحصر نمیگردد و حتی به اعتقاد خاص شیعه هم مربوط نمیشود بلکه همه انسانها به لحاظ ساختار خلقت و نیازهای روحی و روانی، نیازمند رهبرانی هستند که در عین زندگی اجتماعی با بشر، به فراسوی دنیا و نیازهای مادی سیر کنند و جامعه بشری را به افق اعلای زندگی فرابخوانند. همچنین تجربه روانی بشر در تاریخ ثابت کرده است که به رهبران وارسته و مآلاندیش دلبستگی داشته و دارند؛ به ویژه رهبرانی که طهارت و پاکی آنها زبانزد خاص و عام بوده و از امراض حقیر و پشت دنیوی فارغ بودهاند، از جاذبه و تاثیر بیشتری در میان مردم برخوردار هستند. این میل فراگیر در نوع انسان، به صورت تفکر عصمت و حکومت معصوم در عقاید شیعه، تبلور یافته است و امروز در قالب مهدویت تداوم دارد و در آینده با ظهور مهدی(عج) ظهور و نمود عینی مییابد.»
انتهای پیام