به گزارش ایکنا، نشست رونمایی از کتابهای «آیت حق؛ تحلیل تشییع تاریخی شهید سلیمانی» و «نوسازی آموزش عالی از دیدگاه مقام معظم رهبری» امروز 8 دیماه با حضور حجتالاسلام رضا غلامی، رئیس موسسه علوم انسانی اسلامی صدرا، فرزاد جهانبین، عضو هیئت علمی دانشگاه شاهد و فائز دینپرست، عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبایی برگزار شد. در ادامه متن سخنان فائز دینپرست را میخوانید؛
تشییع شهید سلیمانی یک رویداد خلافآمد عادت و یک پدیده خارقالعاده بود. به عنوان ماهیت علم، هرطور بخواهیم علوم اجتماعی و انسانی را تعریف کنیم، باید به دنبال حل مسائل باشد که متنوع هستند. امروز یک مسئله داریم و یک روز دیگر، مسئله ما فرق میکند، اما چیزی که در علم قابل تأمل است، اینکه، علم باید به پدیدههای اطراف خودش گشودگی داشته باشد و باید به مسائل توجه کند و باید این پدیدهها را تبیین کند و در عین حال چراییهای آن را پاسخ دهد و این انتظار عجیبی هم نیست و از همه عالمان داریم. به عنوان یک معلم علوم انسانی و اجتماعی باید به حوزههای تخصصی خودم که در جامعه رخ میدهد، بها بدهم. همه جای دنیا نیز اینطور است و اگر بخواهیم در مورد فرانسه و ... نیز صحبت کنیم، موضوعاتی که در علوم اجتماعی آنها مطالعه میشود، چیزهایی است که در جامعه آنها وجود دارد.
اگر علم نتواند به مسائل پیرامونی خودش پاسخ بدهد، به کالای زینتی تبدیل میشود که در قفسه کتابخانهها وجود دارد و چیزهایی نوشته میشود، اما به هیچ کاری نمیآید. یکی از موضوعاتی که جای تحلیل دارد، تشییع شهید سلیمانی است. حتی واکنشهایی که در فضای مجازی رخ داد نیز مهم است که طیف وسیعی از ایرانیان را با تنوع فکری زیاد دیدیم که شاید هیچ موضوع دیگری نتواند این آدمها را کنار هم جمع کند و شاید ایرانیهایی که خارج از کشور هستند نیز واکنش نشان دادند و هیچگاه به ذهن ما خطور نمیکرد که اتفاقی در ایران بیفتد و این افراد پروفایلهای اینستاگرام خود را تغییر بدهند، اما سر موضوع شهادت حاج قاسم، به صورت خودجوش این کار صورت گرفت و از کسانی که انتظار نمیرفت، این واکنشها را دیدیم.
این حتماً قابل تحلیل است تا جامعه ایرانی را بهتر بشناسیم و چسبی که مردم را علیرغم همه مشکلات، کنار هم حفظ میکند را نیز بهتر شناخت. ظرفیت امنیتآفرینی که شهادت شهید سلیمانی داشت نیز مهم است. همچنان که در حیات خود یکی از ستونهای امینتساز برای ایران بودند، به نظر میرسد شهادت ایشان و پیامدهای شهادت ایشان نیز شاید کمتر از حیات ایشان امنیتزایی نداشته است و علوم انسانی و اجتماعی باید بتواند توصیههایی نیز ارائه کند که چطور میتوانیم از این سرمایهها استفاده کنیم. یک آسیبی که داریم، این است که برخی اوقات از سرمایهها بد استفاده میکنیم و سرمایهها را سوخت میکنیم. این رسالت علوم انسانی ما است و جای تبریک دارد که این کار صورت گرفت و باید این تلاشها در محیطهای آکادمیک توسعه یابد.
اما وارد بحث کتاب نوسازی آموزش عالی از دیدگاه مقام معظم رهبری میشوم. نهاد آموزش عالی در جامعه ما بیش از 70 سال سابقه دارد و در دهه دوم قرن حاضر، شاهد تأسیس نهاد رسمی دانشگاه در ایران بودیم، اما باید دید در چه شرایطی دانشگاه در این کشور تأسیس شد. در شرایطی بود که از قافله علم عقب افتاده بودیم و کارکرد دانشگاه کارکرد انتقال دانش بود و انتظاری که از اساتید میرفت، این بود که ترجمه کنند و دانش را منتقل کنند که در جای خود قابل قدردانی است، اما امروز پس از چندین دهه در یک شرایط دگرگونی زندگی میکنیم و نیاز جامعه ما این است که دانشگاه بتواند در فرایند تولید علم مشارکت کند و هم توانایی دانشگاه ما بعد از دههها به آموزش صرف و تکرار دانش پرداخته است، ارتقا یافته و امروز دانشگاه این توانمندی را دارد که بتواند در فرایند تولید علم مشارکت کند و با همکاران خود گفتوگوی عملی داشته باشد.
یعنی هم بتواند ادبیات موجود را نقد کند و مورد واکاوی قرار دهد و تلاش کند مسائل جدید را مورد مطالعه قرار دهد و هم اینکه برای مطالعه، مباحث جدید و موضوعات جدید بتواند تلاش کند و به گفتوگو بپردازد و در فرایند تولید علم، همافزایی کند. همچنین در حوزههای متعددی این نیاز حس میشود. یعنی در حوزههای علوم کاربردی و عینی این نیاز را داریم که حوزه علوم پزشکی و فنی و مهندسی یکی از آنها است و در حوزههای علوم انسانی و اجتماعی نیز این نیاز را داریم و دنیای نیازمند این است که از زبان ما بشنود که ایرانیها چطور فکر میکنند و در تفکرات اسلامی به موضوعات چطور نگریسته میشود و عالمان به مسائل چطور توجه میکنند.
پس با توجه به این ضرورتها نیاز داریم که نگاه سنتی و پیشینی خود را به آموزش عالی متحول کنیم. چیزی که در این کتاب آمده، نگاه یک استراتژیست جامعنگر است که مطالعات وسیع و ارتباطهای عمیق با ذینفعان حوزه آموزش عالی، اعم از استادان و ... در طول سالیان مختلف داشته و مبانی قوی هم به دست آورده و اکنون در موقعیت رهبری است. ایشان میتواند این مسائل را تلفیق کند و در یک نگاه کلان، چشماندازی برای نوسازی و تحول نظام آموزش عالی کشور به منظور پاسخگویی به نیازهای جامعه ارائه دهد. اگر این کتاب را نگاه کنیم، از یک سیر منطقی بحثهای رهبری شروع میشود. یعنی بحثها از بنیادهای علم آغاز میشود و سپس به اهمیت علم و ضرورتی که باید نگاهمان را به علم مورد واکاوی قرار دهیم، سخن به میان آمده است.
انتهای پیام