مؤلف برای تفهیم این مطلب حکایت زیبایی را نقل کرده است مبنی بر اینکه فردی به نام ابوعثمان مازنی که نحوی بسیار قوی در بصره و تهیدست بود، از تعلیم کتاب سیبویه(عالم نحو) به یک فرد یهودی که به او پیشنهاد ۱۰۰ دینار حقالزحمه داده بود، پرهیز کرد. یکی از دوستانش از او پرسید چرا نپذیرفتی حال آنکه تو به یک دینار آن هم نیازمندی؟ او پاسخ داد: در کتاب سیبویه ۳۰۰ آیه قرآن وجود دارد که این یهودی به آنها بیاعتقاد است. از اینرو، ابوعثمان مازنی پیشنهاد یهودی را با وجود نیاز شدید مالی نپذیرفت و به او کتاب سیبویه را تعلیم نکرد.
مدتی بعد از این قضیه، یکی از خلفای بنیعباس برای داوری در یک مسئله مربوط به نحو از او دعوت کرد و برای این کار هزار دینار به او بخشید. او بعد از برگشت به بغداد به دوستش گفت: دیدی که با پرهیز از آن صد دینار، هزار دینار نصیبم شد.
مؤلف میگوید، این پاداش کسی است که قرآن را تعظیم کرده است، اگر کسی حقیقت قرآن و باطن قرآن را تعظیم کرد، چه مقامی نزد پروردگار پیدا میکند؟ سپس ایشان بهطور مفصل وجه شباهتهایی حضرت حجت بن الحسن(عج) را با قرآن بیان کرده است که هر دو حبلالله المتین، هر دو ذکر خدا هستند که آنها را حفظ میکند، هر دو تبیان کل شیء هستند و میگوید تعظیم آن بزرگوار و امتثال امر او که فرمود فراوان برای من دعا کنید و توجه به ساحت او، تعظیم دین خدا و تعظیم جد اوست و عوضی که خدای متعال به چنین کسی عطا کند از حد درک ما خارج است.