وی بیان کرد: طلاق یک مسئله پیچیده است که شامل چندین علت میشود اما ممکن است در برخی از زوجین برخی از علتها بیشتر نشان داده شوند؛ ولی مهمترین و شاخصترین عللی که تاکنون در خراسانجنوبی وجود داشته براساس آمار و مشاهدات، اعتیاد، عدم وجود مهارتهای سازگاری، خیانت، بیوفایی، بیکاری و مسائل اقتصادی و اجتماعی است.
این روانشناس با بیان اینکه امری که در تمام این موارد دیده میشود و میتواند علت مهم تمام این موارد باشد، عدم وجود مهارتهای ارتباطی و سازگارانه کافی در زوجین است، افزود: زوجین برای تعاملات با یکدیگر روشهای مختلفی دارند و چون سازگاری را یاد نگرفتهاند، باعث میشود از یکدیگر دور شده، توجهها کاهش یافته و بیتفاوتی و طلاق عاطفی بهوجود آید.
زال با بیان اینکه به عنوان روانشناس میگویم علت طلاق زوجین غالبا همین است چراکه زوجین مهارتهای مورد نیاز برای زندگی مشترک را ندارند، اظهار کرد: گاهی این امر به دوران کودکی برمیگردد، چراکه تربیت اصولی ندیدهاند؛ تربیت اصولی به معنای بهکارگیری مهارتها و سبکهای مناسب برای تربیت کودک است.
وی بیان کرد: مهارتهای والدین برای تربیت فرزند در شکلگیری شخصیت فرزندان تأثیر مستقیم میگذارد و در حقیقت شکلگیری شخصیت تأثیر مستقیم در نوع رابطه با اطرافیان و بهخصوص همسر دارد.
بیشتر بخوانید:
زال گفت: با توجه به اینکه هر کدام از زوجین تحت یک سبک زندگی متفاوت تربیت شدهاند، این امر تعیینکننده رابطه است، چراکه سبک زندگی افراد و نگرشها در بزرگسالی به سبک فرزندپروری در دوران کودکی برمیگردد، اما باید زوجین یاد بگیرند این تعاملات را چگونه مدیریت کنند.
وی با بیان اینکه قاعدتا وقتی تربیت کودکی سختگیرانه باشد، به او توجه لازم صورت نگرفته و محدودیتهای بسیاری را داشته که وقتی بزرگ میشود دوست دارد از این محدودیتها فاصله گیرد، افزود: وقتی این فرد فرزنددار میشود سبک تربیتی خود را با سبک تربیتی پدر و مادر خود مقایسه میکند و این امر مبنای تعارضات میشود.
کارشناس ارشد پیشگیری بهزیستی خراسانجنوبی با بیان اینکه گاهی فرد چون در کودکی تربیت مناسبی ندیده، بلد نیست و یاد نگرفته در مورد فرزند و همسر خود چگونه رفتار کند، تصریح کرد: این نوع والدین، نظارت و کنترل مناسب روی فرزند ندارند و رابطه دو نفرهشان نیز تحت تأثیر قرار میگیرد.
زال بیان کرد: اما وقتی محدودیتها و نظارتهای پدر و مادر قابل تحمل است و کودک، عواطف را دریافت میکند زمانی که بزرگ شد و رشد کرد، با همسر خود ارتباطی ایدهآل خواهد داشت، چراکه الگویی قاطعانه از پدر و مادر خود دریافت کرده است.
وی با بیان اینکه زوجین برای تربیت درست فرزند باید ارتباط مناسبی با همسر خود داشته باشند و این فرزند وقتی بزرگ شد همین الگو را در ارتباط با همسر خود خواهد داشت، افزود: در تمام این موارد رگههایی از مهارتهای سازگارانه وجود دارد که از پدر و مادر به فرزند منتقل میشود.
کارشناس ارشد پیشگیری بهزیستی خراسانجنوبی بیان کرد: مشکلات دیگر چون مسائل اقتصادی تعیینکننده روابط نیست، اما تأثیرگذار است ولی مهارتهای سازگارانه میتواند تعیینکننده برای ارتباط زوجین باشد، بنابراین بسیار مهم هستند.
زال ادامه داد: راهکاری که میتوان برای زوجین داشت این است که بدانند یادگیری مهارت میتواند کمککننده باشد و مهم است که بدانند این یادگیری باید قبل از ازدواج صورت گیرد تا بدانند چگونه انتخاب کنند و آشنایی به طرز مناسب صورت گیرد و در زندگی مشترک این یادگیری ادامه یابد.
وی با بیان اینکه از سویی دیگر در کنار آموزش این مهارتها، نگرش زوجین به طلاق نیز مهم است، تصریح کرد: زوجین باید بدانند طلاق آخرین راهکار است و وقتی تصمیم به طلاق گرفتیم راه برگشتی وجود ندارد، اما چرا در مشکلات همواره بهدنبال آخرین راهکار هستیم؛ جالب است بدانیم در مورد معدود زندگیها طلاق راهکار بهتر است.
زال با بیان اینکه زوجین باید با کمک مشاور راهکارهای مختلف را بررسی و اجرا کنند و سریعا به طلاق فکر نکنند، افزود: این امر نشاندهنده نگرش منفی افراد است که لازم است نگرشها و باورهای ما در مورد پدیده طلاق که اکنون تبدیل به آسیب جدی شده تغییر یابد.
وی با ارائه پیشنهاداتی نیز گفت: مسئولان فرهنگی نمیتوانند در حوزه آموزش تخصصی مهارتها کاری انجام دهند؛ اما باید بدانیم فرهنگ برگرفته از نگرش انسانهاست و مسئولان فرهنگی بهویژه در خراسانجنوبی میتوانند روی نگرش افراد نسبت به طلاق و ازدواج کار کنند تا برخی باورهای جاافتاده و غلط در جامعه تغییر یابد، باور در مورد اینکه ازدواج مقولهای است که لزوما نیاز به کسب شناخت و آگاهی دارد و این امر نیازمند گذران دوران آشنایی است.
کارشناس ارشد پیشگیری بهزیستی خراسانجنوبی با بیان اینکه زوجین بدانند با یک یا دو جلسه صحبت کردن در مورد مراسم و آیینها شناخت واقعی حاصل نمیشود، ادامه داد: شناخت باید در دوره زمانی سه تا شش ماه با قرار گرفتن در موقعیتهای مختلف اجتماعی و خانوادگی به دست آید و در این دوران حتما باید یک فرد متخصص وجود داشته باشد تا همدیگر را بهتر بشناسند و این فرد، یک روانشناس متخصص است.
زال اظهار کرد: اعتقاد و باور اینکه نیاز به مهارت داریم و باید با متخصصان ارتباط برقرار کنیم تا مسائل زندگی خود را بیشتر بشناسیم، برطرفکننده بسیاری از مشکلات است و دستگاههای اجرایی و رسانهها در این راه میتوانند کمککننده باشند.
وی با بیان اینکه گاهی زوجین آمادگی لازم برای تربیت فرزند ندارند، افزود: زوجینی که بدون فکر و برنامه و آمادگیهای لازم اقدام به فرزندآوری کنند دچار مشکل میشوند و نمیتوانند سبک تربیتی مطلوب را پیاده کنند و نتیجه آن میشود فرزندانی که مهارتهای لازم را برای شروع زندگی مشترک ندارند.
کارشناس ارشد پیشگیری بهزیستی خراسانجنوبی با اشاره به اینکه آموزش، کسب اطلاعات و کسب مهارت در هیچ زمانی از زندگی غیرضروری نیست و بارورسازی این امر بر عهده مسئولان فرهنگی است، افزود: بعد از آن وظیفه روانشناسان آغاز میشود تا بتوانند سبک زندگی مطلوب را ترویج دهند.
زال با بیان اینکه فرزند ما باید بتواند مدیریت خشم و استرس و مدیریت هیجانات داشته باشد تا در بزرگسالی این مهارتها را بتواند در زندگی پیاده کند، ادامه داد: وقتی کودکان یاد نگیرند هیجانات خود را کنترل کنند ارتباط آنان با اطرافیان تحتتأثیر قرار میگیرد، ارتباطات سالم و سازنده نیست و مجبور است به کارهایی تن بدهد تا توجه اطرافیان را بخرد.
وی با بیان اینکه مهارت دیگری که نیاز است افراد در کودکی یاد بگیرند مهارت حل مسئله است که در رابطه زوجین بهصورت مدیریت حل تعارض بروز میکند، افزود: عدم وجود مهارت حل مسئله از دوران کودکی زوجین را در زندگی دچار مشکل میکند.
کارشناس ارشد پیشگیری بهزیستی خراسانجنوبی با بیان اینکه زیرساختهای جامعه برای این آموزشها آماده است و تمامی مراکز مشاور آموزشهای لازم را ارائه میدهند، اظهار کرد: هر عاملی که در رابطه زوجین ارتباط دو طرفه سازنده را از آنان بگیرد، میتواند زندگی را خدشهدار کند.
زال ادامه داد: نگرش افراد نسبت به مشاوره بسیار میتواند تأثیرگذار در بهبود روابط باشد؛ بیشتر افراد جامعه نگرش مثبت و مناسبی نسبت به فرایند تخصصی مشاوره ندارند، مشورت میگیرند اما این مشورتها گاهی براساس نظر دیگران صورت میگیرد و انتخابها را شکل میدهد.
وی با اشاره به اینکه در مورد هیچ کدام از انتخابهایی که انجام میدهیم از یک فرد متخصص بهره نمیبریم، افزود: وقتی که قصد داریم خودرویی بخریم؛ با فرد متخصص این امر مشاوره میگیریم چراکه باور داریم که راجع به خودرو اطلاعاتی نداریم و در صورت انتخاب نادرست دچار مشکل میشویم اما چگونه است که برای انتخاب همسر این باور را نداریم که من هم مشکل داشته و نیاز به کمک دارم.
زال بیان کرد: مشکل اینجاست که باور نداریم که متخصص در این حوزه میتواند به ما کمک کند و عموما از کسانی مشورت میگیریم که اطلاعات چندانی نداشته و تنها تجربه دارند.
وی ادامه داد: باید بپذیریم که زندگی مشترک هر فرد مانند اثر انگشت مختص به خود اوست و فردی از یک خانواده دیگر صرفا بهدلیل اینکه با ما خویشاوندی دارد نمیتواند به ما کمک چندانی کند، افزود: در حوزه مسائل ارتباطی و زندگی خانوادگی نیاز به کسب اطلاعات و کمک یک متخصص داریم، اما هنوز فرهنگ ما در این زمینه در جامعه ارتقا پیدا نکرده است.
کارشناس ارشد پیشگیری بهزیستی خراسانجنوبی اظهار کرد: این باور غلط ماست که فکر میکنیم کسی به مشاور مراجعه میکند که بیمای روانی دارد، اما باید بدانیم اتفاقا بالعکس افراد سالم و افرادی که از پختگی عاطفی لازم برخوردارند، برای حل مسائل زندگی خود به مشاور مراجعه میکنند.
زال با بیان اینکه وقتی یک رابطه دو نفره به پایان میرسد هر دو نفر در این پایان سهم دارند و چون افراد این امر را نمیپذیرند و فکر میکنند سهم طرف مقابل بیشتر است، بنابراین دوست ندارند به مشاور مراجعه کنند، تصریح کرد: حل این باور نیز به مشاور نیاز دارد.
وی با اشاره به نقش مشاوران و روانشناسان در این حوزه، یادآور شد: روانشناسان موظف هستند که اطلاعات، مهارت و دانش بروز داشته باشند چراکه اگر مشاور و روانشناسی مهارت کافی نداشت، باعث میشود فرد نسبت به مشاوره دلزده شود و در صدد حل مشکلات بدون مشورت یا با مشورت با افراد غیرمتخصص برآید که این امر مسائل را بیشتر خواهد کرد.
انتهای پیام