صفحه نخست

فعالیت قرآنی

سیاست و اقتصاد

بین الملل

معارف

اجتماعی

فرهنگی

شعب استانی

چندرسانه ای

عکس

آذربایجان شرقی

آذربایجان غربی

اردبیل

اصفهان

البرز

ایلام

خراسان جنوبی

بوشهر

چهارمحال و بختیاری

خراسان رضوی

خراسان شمالی

سمنان

خوزستان

زنجان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

کهگیلویه و بویر احمد

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

بازار

صفحات داخلی

کد خبر: ۳۹۶۰۷۱۰
تاریخ انتشار : ۳۰ اسفند ۱۳۹۹ - ۰۸:۵۲

یک مدرس حوزه با بیان اینکه شعار قرآنی امسال ما باید آزادگی و آزادی معنوی و روحی‌مان باشد، گفت: متأسفانه هر یک از ما گرفتاری‌های روحی دارد؛ اخلاق زشت و گناهان ما را اسیر کرده‌اند، باید خود را از اسارت روحی در بیاوریم، این کار سخت است، اما شدنی است.

حجت‌الاسلام‌والمسلمین منصور کیانی، مدرس حوزه علمیه در گفت‌وگو با ایکنا از خوزستان با بیان اینکه شعار قرآنی امسال ما باید آزادگی و آزادی معنوی و روحی‌مان باشد، گفت: قرآن کریم در ضمن آیات خود به دو نوع اسارت و بردگی اشاره می‌کند؛ گروهی که عبد هستند، یعنی کنیز و غلامند و جسم و وقتشان در اختیار دیگری است. از اینها به عنوان غلام و کنیز یاد کرده‌اند. عده‌ای هم هستند که از لحاظ جسمانی آزاد هستند، اما از لحاظ روحی اسیرند.

وی اظهار کرد: قرآن برای هر دو دسته برنامه دارد؛ هم برای آزادی غلام و کنیز، و هم برای رهایی انسان از اوهام و اخلاق ناپسند. برنامه قرآن در مورد غلام و کنیز این است که در موارد مختلف به مسلمانان دستور می‌دهد برده آزاد کنید. این برای افرادی است که گرفتار اربابان هستند، البته در فقه شیعه آمده است اگر کسی نمی‌تواند بنده‌ای را بخرد، می‌تواند نیمی از او را بخرد به این معنا که نیمی از روز، وقت او آزاد باشد. آنکه همه زمانش در بندگی است، عبد مطلق است.

کیانی ادامه داد: در امور روحی نیز همین طور است، برخی اسیر مطلق هستند، مثل کفار که اسیر اوهام خود هستند و برخی «عبد مُبَعّض» هستند، یعنی برخی روحیات، اینها را به گروگان گرفته‌اند. مثلاً خشم، روح او را به اسارت برده است. در قرآن برای برداشتن زنجیر بردگی از دست و پای انسان‌ها، راه‌هایی گذاشته شده است و به بهانه‌هایی می‌خواهد آنها را آزاد کند.

این مدرس حوزه علمیه با بیان اینکه کسی که از نظر روحی آزاد است، بر بنده‌ای که جسمش اسیر است شرافت دارد، گفت: حضرت یوسف(ع)، سرور آزادگان جهان از لحاظ جسمی، برده اما از لحاظ روحی آزاده بود. می‌گویند لقمان حکیم هم همین طور بود. در آیه 221 سوره بقره آمده است «...وَلَعَبْدٌ مُؤْمِنٌ خَيْرٌ مِنْ مُشْرِكٍ وَلَوْ أَعْجَبَكُمْ...؛ ﻣﺴﻠﻤﺎً ﺑﺮﺩﻩ ﺑﺎ ﺍﻳﻤﺎﻥ ﺍﺯ ﻣﺮﺩ ﺁﺯﺍﺩ ﻣﺸﺮک ﺑﻬﺘﺮ ﺍﺳﺖ، ﻫﺮ ﭼﻨﺪ ﺷﻤﺎ ﺭﺍ ﺧﻮﺵ ﺁﻳﺪ»؛ بنابراین روح آزاده بر جسم آزاد شرف دارد.

این محقق دینی ادامه داد: الحمدلله ما مؤمن هستیم و ظاهراً امروزه چیزی به نام بردگی و بندگی نیست، اما از لحاظ روحی انسان‌ها فوق‌العاده اسیر هستند و بسیار نادرند افراد آزاد و رها از بردگی روحی. قرآن یک شعار جهانی دارد که می‌فرماید: بیایید بنده خدا شوید تا آزاد باشید. شعار قرآن، آزادگی از بندگی غیر خدا است. غیر از خالق خودتان، کسی را بندگی نکنید؛ «قُلْ يَا أَهْلَ الْكِتَابِ تَعَالَوْا إِلَى كَلِمَةٍ سَوَاءٍ بَيْنَنَا وَبَيْنَكُمْ أَلَّا نَعْبُدَ إِلَّا اللَّهَ وَلَا نُشْرِكَ بِهِ شَيْئًا وَلَا يَتَّخِذَ بَعْضُنَا بَعْضًا أَرْبَابًا مِنْ دُونِ اللَّهِ فَإِنْ تَوَلَّوْا فَقُولُوا اشْهَدُوا بِأَنَّا مُسْلِمُونَ؛ بگو اى اهل كتاب بياييد بر سر سخنى كه ميان ما و شما يكسان است بايستيم كه جز خدا را نپرستيم و چيزى را شريک او نگردانيم و بعضى از ما بعضى ديگر را به جاى خدا به خدايى نگيرد پس اگر  از اين پيشنهاد اعراض كردند بگوييد شاهد باشيد كه ما مسلمانيم نه شما» (آل عمران، ٦٤).

کیانی با بیان اینکه کسی حق استخدام روحی دیگران را ندارد، تصریح کرد: بسیاری از ما گرفتاری داریم، گرفتار اخلاق زشت هستیم. در سال ۱۴۰۰ که با شعبان‌المعظم و رمضان آغاز می‌شود ـ و این خود خیلی برکات دارد ـ بیاید همه ما بنده خدا شویم و بنده غیر خدا نباشیم. بنده زشتی‌های روحی خود هم نباشیم. این آزادگی روحی خیلی سخت است، اما خیلی شرافت دارد. قرآن کریم در ماجرای یوسف در آیه هفتم سوره مبارکه یوسف می‌فرماید «لَّقَدْ كَانَ فِي يُوسُفَ وَإِخْوَتِهِ آيَاتٌ لِّلسَّائِلِينَ»؛ بیایید از داستان یوسف و برادرانش عبرت بگیرید. حضرت یوسف(ع) زمانی که دعوت به گناه شد، فرمود «مَعاذَ اللَّهِ إِنَّهُ رَبِّي أَحْسَنَ مَثْوايَ»(یوسف، 32) به خدا پناه می‌برم، خداوند جایگاه مرا نیکو قرار داده است. شأن من بالاتر از این است که به گناه آلوده شوم.

وی گفت: متأسفانه هر یک از ما گرفتاری‌های روحی دارد. اخلاق زشت و گناهان ما را اسیر کرده است، مخصوصاً گناهی که به یک خو و یک روش ماندگار برای ما تبدیل شده است، باید خود را از اسارت روحی در بیاوریم، این کار سخت است، اما شدنی است. مولوی درباره اسارت روحی و جسمی در پایان دفتر پنجم خود داستان حضرت مولا امیرالمؤمنین(ع) را در ۱۵۰ بیت آورده است: از علی آموز اخلاص عمل / شیر حق را دان مطهر از دغل

می‌گویند وقتی مولا، پهلوان عرب(عمر بن عبدود) را به خاک زد، او جسارت کرد و آب دهانش را پرتاب کرد، حضرت امیر تا دید ممکن است غیر از خدا در میان بیاید، از سینه پهلوان بلند شد. او تعجب کرده بود. پرسید چرا چنین کردی وقتی غالب شدی؟ آنجا فرمود: ترسیدم خشم مانع از خلوص من بشود: خشم بر شاهان شه و ما را غلام / خشم را هم بسته‌ام زیر لگام

خشم و شهوت غلام من هستند، نباید بر من شاهنشاهی کنند. اما بر افراد به ظاهر قدرتمند، خشم و شهوت غالب است. امروز مردان و زنانی که همه چیز را در زیبایی جسمی خود می‌بینند و همه سرمایه خود را برای امور ظاهری هزینه می‌کنند، اینها از لحاظ روحی مریض و اسیر هستند.

وی تصریح کرد: آدمی که از لحاظ جسمی اسیر است، می‌شود او را با یک لفظ آزاد کرد، اما آن که اسیر اخلاق و خوی زشت خود است، آن که اسیر خشم، شهوت، پول، ماشین و... است نمی‌تواند به یک جمله خود را رها کند.

این محقق دینی افزود: می‌گویند وقتی اسکندر توانست بر سرزمین‌های زیادی پیروز شود، هر کس نزد او می‌آمد برایش کرنش می‌کرد. یک نفر آمد که برخلاف دیگران برای او کرنش نکرد. گفتند: چرا کرنش نمی‌کنی. گفت: این غلامِ غلام من است، چطور برای او کرنش کنم. اسکندر بر او خشم کرد و گفت: چطور من غلام غلام تو هستم. گفت: خشم و شهوت، تو را غلام خود کرده‌اند، تو اسیر اینها هستی، تو اسیر غضبی، چقدر ملت‌ها را از تیغ گذراندی. من خشم را غلام خود کرده‌ام.

وی با بیان اینکه باید خود را از خوی‌های زشت رها کنیم، گفت: قرآن کریم می‌فرماید: «کلُّ نَفْسٍ بِمَا كَسَبَتْ رَهِينَةٌ»(مدثر، 38)؛ همه مردمان به آن چیزی که کرده‌اند گرفتارند. در تفاسیر گفته‌اند که همه مردم گروگان جهنم هستند، یعنی همه آدم‌ها گرفتار آتش خود هستند. نفس و روحشان در رهن است، مگر اصحاب یمین. باید خودتان را از این بند رها کنید، مثل کسی که وامدار است و باید وامش را پرداخت کند تا ملکش را از رهن در بیاورد. در جایی دیگر می‌فرماید: «كُلُّ امْرِئٍ بِمَا كَسَبَ رَهِينٌ» طور، 21): هر کس در گرو دستاورد خود است. پس ما مرهونیم.

کیانی گفت: پس روح ما به رهن رفته است. در جهنم صفات و خوی‌های خودمان اسیریم. باید خود را آزاد کنیم. حضرت امیر در خطبه ۱۸۳ می‌فرماید: «فَاللهَ اللهَ مَعْشَرَ الْعِبَادِ! وَ أَنْتُمْ سَالِمُونَ فِی الصِّحَّةِ قَبْلَ السُّقْمِ، وَ فِی الْفُسْحَةِ قَبْلَ الضِّیقِ. فَاسْعَوْا فِی فَکَاکِ رِقَابِکُمْ مِنْ قَبْلِ أَنْ تُغْلَقَ رَهَائِنُهَا.» ای بندگان خدا، ای گروه مؤمنان، شما هنوز سالم هستید، بیمار نیستید، در گشایش هستید، هنوز گرفتار نشده‌اید، قبل از این که گرفتار شوید، سعی کنید تا گردن‌های خود را از رهن جهنم رها کنید قبل از اینکه راه ها بسته شود.

وی بیان کرد: حضرت امیر در ادامه فرمودند: «أَسْهِرُوا عُیُونَکُمْ، وَ أَضْمِرُوا بُطُونَکُمْ، وَ اسْتَعْمِلُوا أَقْدَامَکُمْ، وَ أَنْفِقُوا أَمْوَالَکُمْ، وَ خُذُوا مِنْ أَجْسَادِکُمْ فَجُودُوا بِهَا عَلَى أَنْفُسِکُمْ» شب‌ها به عبادت بیدار بمانید. شکم‌های خود را به روزه گرسنگی بدهید و از پاهای خود کار بکشید و از اموال خود انفاق کنید و از بدن‌های خود بگیرید و به جان‌های خود اضافه کنید. 

انتهای پیام