صفحه نخست

فعالیت قرآنی

سیاست و اقتصاد

بین الملل

معارف

اجتماعی

فرهنگی

شعب استانی

چندرسانه ای

عکس

آذربایجان شرقی

آذربایجان غربی

اردبیل

اصفهان

البرز

ایلام

خراسان جنوبی

بوشهر

چهارمحال و بختیاری

خراسان رضوی

خراسان شمالی

سمنان

خوزستان

زنجان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

کهگیلویه و بویر احمد

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

صفحات داخلی

کد خبر: ۳۹۶۴۸۵۶
تاریخ انتشار : ۲۷ فروردين ۱۴۰۰ - ۱۰:۴۸

پژوهشگر حوزه فرق و ادیان بیان کرد: تفکر تحریف قرآن در حقیقت در کتب اهل سنت و بلکه از صدر اسلام از بیانات و سخنان صحابه مطرح شد و از آنجا به کتب شیعه انتقال یافت. در بین شیعیان و اهل سنت مباحثی در مورد تحریف بیان شده است، اما نه نزد اهل سنت و نه شیعه تحریف قرآن جایگاهی ندارد و جمهور شیعه و اهل سنت می‌گویند که قرآن تحریف نشده است و با تحریف قرآن حجیت آن زیر سؤال می‌رود.

به گزارش ایکنا، علی شریفی، پژوهشگر حوزه فرق و ادیان، شب گذشته، 26 فروردین، در نشست «تحریف قرآن از دیدگاه فریقین» به ایراد سخن پرداخت که در ادامه متن آن را می‌خوانید؛

بحث تحریف قرآن، بحثی است که به نفع هیچ یک از مذاهب اسلامی نیست و از مباحثی است که متأسفانه برخی از آقایان به خصوص جناح مخالف ما موجب سوءاستفاده دشمن می‌شوند. در شبکه‌های غیراسلامی این جریان را می‌بینیم که از این مباحثِ بین مسلمین استفاده می‌کنند و استدلال‌های ضد اسلام می‌آورند؛ لذا اساساً در بحث تحریف، تا جایی که می‌شود نباید وارد شد مگر اینکه از باب دفاع از مکتب اهل بیت(ع) باشد که هجمه‌ها پاسخ داده شود. امروزه در شبکه‌های وهابی به نام اهل سنت نیز این را می‌بینیم که شیعه را مورد هجمه قرار می‌دهند که شیعه خرافی، کافر و بدعت‌گذار است، چون شیعه معتقد به تحریف قرآن است.

برای نمونه آقای غفاری در کتابی که در نقد تشیع نوشت، یکی از مواردی که مطرح می‌کند این است که می‌گوید شیعیان اعتقاد به ناقص بودن قرآن دارند. یکی دیگر از بزرگ‌ترین علمای وهابی در کتاب فتاوی خود به صراحت تصریح می‌کند که رفاوض کافر هستند و چهار دلیل را ذکر می‌کند؛ دلیل اول اینکه آنها به قرآن طعن وارد می‌کنند و ادعا می‌کنند که دو سوم قرآن حذف شده است. از این موارد در کتاب مخالفین بیان می‌شود. در یکی از سایت‌های مخالفین اهل بیت(ع) نیز تصریح می‌کند که رفاوض بدون شک کافر هستند و دلیلش اعتقاد آنها به تحریف قرآن است.

جمهور شیعه و اهل سنت قائل به عدم تحریف قرآن هستند

می‌خواهیم به هجمه آنها پاسخ دهیم و بیان کنیم که تفکر تحریف قرآن در حقیقت در کتب اهل سنت و بلکه از صدر اسلام از بیانات و سخنان صحابه مطرح شد و از آنجا به کتب شیعه انتقال یافت. در بین شیعیان و اهل سنت مباحثی در مورد تحریف بیان شده است و برخی از افراد در شیعیان بودند که قائل به تحریف بودند، همان طور که اهل سنت نیز این افراد را دارند، اما نه نزد اهل سنت و نه شیعه تحریف قرآن جایگاهی ندارد و جمهور شیعه و اهل سنت می‌گویند که قرآن تحریف نشده و تحریف قرآن یعنی حجیت قرآن زیر سؤال می‌رود.

در کتاب اعتقادات شیخ صدوق آمده است که اعتقاد ما این است که قرآنی که خدا نازل کرده، همانی است که بین جلد و در اختیار مردم است و بیش از این هم نبوده است. مخالفین مکتب اهل بیت(ع) سخنانی از شیخ مفید در اثبات تحریف قرآن نقل می‌کنند، اما این طور نیست و او سخن دیگران را آورده است و حرف ایشان به صورت تقطیع‌شده بیان می‌شود. شیخ مفید تصریح می‌کند که همه احادیثی که عده‌ای جمع کردند که برای تحریف استدلال کرده‌اند، مراد از آنها تأویل و معنای قرآن است نه لفظ آن. یعنی من شیخ مفید قائل به تحریف معنوی هستم و می‌گوید که نزد من وقوع تحریف معنوی امری ثابت است و به تحریف لفظ اعتقادی ندارم و شکی نیست که این قرآن کلام خدا است و همان طور که بر پیامبر(ص) نازل شده، از جانب خداست و کلام بشر در آن راه نیافته است.

علمای شیعه و رای به عدم تحریف قرآن

مورد بعد مرحوم شیخ طوسی است. ایشان در کتاب تفسیر «تبیان» می‌گویند که سخن از زیادی و نقصان در قرآن از چیزهایی است که شایسته قرآن نیست، زیرا اعتقاد به زیاده در قرآن به اجماع مسلمین باطل است و نقصان را نیز مسلمین قبول نکرده‌اند. علامه حلی، علامه شرف‌الدین، آیت‌الله خویی و دیگر علما نیز این عقیده را دارند. امام و رهبری و بسیاری از علمای شیعی به عدم تحریف رای داده‌اند و مدعیان تحریف بسیار انگشت‌شمار هستند. اگر بخواهیم منصفانه حرف بزنیم، باید بگوییم در بین شیعه این همه عالم و مجتهد داشته‌ایم که از زمان کلینی تا امروز هستند، حال چند نفر را می‌توانید پیدا کنید که قائل به تحریف هستند؟ بین 100 هزار نفر، 5 نفر را می‌توان پیدا کرد که خود شیعه نیز این نظر را قبول ندارند.

از علمای شیعه گفتیم، اما جالب است که برخی از علمای منصف اهل سنت نیز این نکته را گفته‌اند؛ برای نمونه شیخ محمد غزالی می‌گوید در مجلسی علمی شنیدم که می‌گفتند شیعیان قرآن دیگری دارند و من گفتم کجا و چرا هیچ کس در این مدت بر این نسخه دیگر که دست شیعیان است، مطلع نشده است؟ چرا ما به این افترا دامن می‌زنیم؟ در مناطق اهل سنت زیاد رفت‌وآمد دارم و بارها از مردم شنیده‌ام که مولوی‌های ما می‌گویند شیعیان قرآن مخفی دارند که اعتقاد دارند قرآن اصلی است و با قرآن ما تفاوت دارد.

یکی دیگر از علمای اهل سنت در کتاب امام صادق(ع) آورده است به اجماع تمام مسلمین قرآن نخستین حجت، سرمنشأ اسلام و مقوم شریعت است و این کتاب شامل تمام قرآن است و بعد می‌گوید برادران شیعه ما با اینکه دیدگاه‌های مختلفی دارند، همان دیدگاه را نسبت به قرآن دارند که سایر مؤمنین دارند؛ یعنی قرآن تحریف نشده است و این قرآن همان قرآن زمان رسول خدا(ص) است. یکی از علمای اهل سنت نیز معتقد است شیعیان جعفری معتقدند این قرآن همان کلام خداوند است که به پیامبر(ص) نازل شده است.

اما یکی از دلایلی که از برخی روایات ما تحریف قرآن استشمام می‌شود، مصحف امام علی(ع) است که می‌گویند شیعیان قرآنی دارند که امام علی(ع) نوشت و با این قرآن تفاوت دارد، اما خود علمای اهل سنت در مورد این مصحف می‌گویند به نقل رسیده که علی ابن ابی طالب قرآنش را طبق نزول نوشته است و تفاوتی بین مصحف ایشان با قرآن امروزی نیست، اما این قرآن طبق شأن نزول نوشته شده و تفسیرش نیز بیان شده است. ابن‌سیرین می‌گوید که اگر این کتاب یافت شود، علوم فراوان در آن پیدا می‌شود. قرآن امام علی(ع) چیزی از قرآن کم و زیاد ندارد. همچنین برخی از روایات را داریم که در شأن امام علی(ع) بوده و در روایت نام ایشان آمده، اما به اشتباه تصور شده که جزو قرآن بوده است که در پاورقی و یا کنار مطلب نوشته می‌شده و به مرور این کلمه به اشتباه وارد روایت شده و از این موارد در کتب ما بیان شده است.

صحیح بخاری و القای تحریف قرآن

نکته دیگر روایتی است که در صحیح بخاری داریم که رسول خدا(ص) فرمود: ابن‌مسعود اعلم افراد به قرآن است و طبق این روایت هرکسی ادعایی در تعارض با ادعای او مطرح کرد، این ادعا باطل است و حرف ابن مسعود اولی است. در مستدرک حاکم نیز روایتی نقل شده که می‌گوید رسول خدا(ص) فرمود که اگر می‌خواهید قرائت اصلی قرآن را براساس نزول آن بدانید به قرائت ابن مسعود مراجعه کنید که این جایگاه ابن مسعود در قرآن است. اما باید به چند روایت دیگر اشاره کنم؛ از جمله در مسند احمد آمده است که ابن مسعود معوذتین را از مصاحف پاک می‌کرد و می‌گفت که جزو قرآن نیست. یکی از محققین اهل سنتِ سلفی در تحقیق خود به این کتاب مسند استناد می‌کند که سند روایت معتبر است.

هیثمی در مجمع‌الزوائد روایت را آورده و می‌گوید ابن مسعود این دو سوره را پاک می‌کرد. احمد و طبرانی نیز نقل کرده‌اند که سند این روایات صحیح است. نفر بعدی سیوطی است که در اتقان می‌گوید ابن مسعود این مطلب را انکار می‌کرد و معوذتین را جزو قرآن نمی‌دانست. الآن می‌خواهیم حکم صادر کنیم؛ ابن‌مسعود طبق سخن رسول خدا(ص) نسبت به دیگر صحابه اعلم به قرآن است و قائل بوده قرآنی که بین ماست که در عصر صحابه هم بوده، دارای زیادت است. طبق مبنای اهل سنت ابن مسعود چه حکمی دارد؟ یا حرف ابن تیمیه درست است که ابن مسعود اجتهاد کرده است و کافر و ... نیست و ثواب هم کرده است، یا باید بگویند ابن مسعود قائل به تحریف است و کافر. هر کدام را بگیرند یک جای کار می‌لنگد. اگر بگویند کافر است، تکفیر صحابه نزد اهل سنت کفر است و اگر بگویند اجتهاد کرده است به آنها می‌گوییم پس برخی بزرگان شیعه نیز که قائل به تحریف بوده‌اند، اجتهاد کرده‌اند و اگر قائل به اجتهاد ابن مسعود هستید، باید اجتهاد ما را نیز بپذیرید.

انتهای پیام