حجتالاسلام توحیدینیا در ابتدای سخنان خود به چرایی انتخاب این عنوان پرداخت و گفت: مایلم سه نکته را پیش از ورود به موضوع و برای تبیین چرایی انتخاب آن عرض کنم.
وی با اشاره به اینکه نکته اول تأکیدی بر سنگینی باری است که بر روی دوش ما در امر پرداختن به سیره ائمه(ع) قرار دارد، افزود: امروز به برکت برپایی نظام جمهوری اسلامی ایران، برای نخستین بار در طول تاریخ اسلام فرصت یافتهایم تا تمام ظرفیتهای فکری و عملی یک جامعه را در جهت احیای امر اهل بیت(ع) در جامعه که هدف اصلی بحثهای مربوط به سیره اهل بیت(ع) نیز است، بهکار گیریم.
وی گفت: این موضوع نشاندهنده مسئولیت سنگینی است که از سوی خدای متعال بر دوش یکایک محققان مسلمان و انقلابی کشور بهویژه در حوزه علوم انسانی قرار گرفته است، همچنین باید توجه داشت که این مسئولیت با حضور و تلاشهای صورت گرفته از سوی کسانی که باور به امکان تشکیل جامعه مطلوب بر پایه آموزههای دینی ندارند و همچنین دشمنیهایی که از سوی گروههای گوناگون در جهت تخریب و یا تقلیل ابعاد این آموزهها صورت میگیرد، دو چندان میشود.
وی با اشاره به پیشینه فعالیت جامعه علمی در حوزه سیره اجتماعی ائمه(ع)، گفت: بنده معتقدم با توجه به سنگینی مسئولیتی که عرض شد، امروز جای هیچ تعارف و تسامحی برای مواجهه با پیشینه فعالیتها در مورد تحقق سیره اهل بیت(ع) در جامعه وجود ندارد، نقد صریح و البته منصفانه است که راهها را برای ما میگشاید.
پژوهشگر گروه تاریخ اسلام پژوهشگاه حوزه و دانشگاه بیان کرد: بهطور خاص درباره سیره اهل بیت(ع) و احیای آن در جامعه، معتقدم که جامعه علمی کشور تاکنون در راستای تحقق سیره اهل بیت(ع) و احیای آن در جامعه نمره قبولی نمیگیرد، البته تلاش فراوانی از سوی مجموعههای مختلف نظام صورت گرفته است، مراجع ما در حفظ، صیانت و ترویج آموزهها زحمت کشیدهاند، اهل فرهنگ، تبلیغ و رسانه در طول این سالها کارها کردهاند و تأثیر بسزایی در رشد معنویت جامعه داشتهاند اما اهل دانش، اساتید و فرهیختگان ما در یک نگاه کلان و نه موردی، بسیار از آنچه که باید، عقب هستند و هستیم.
وی تصریح کرد: از یک سو در طول 40 سال گذشته، بخش کمی از توان مجموعهها و محققان علوم انسانی در کشور صرف تحقق عینی آموزههای اهل بیت(ع) شده است و از سوی دیگر ورود و بحث توسط دغدغهمندان نسبت به احیای امر اهل بیت(ع)، کمتر با توجه به ضرورت طی مراحل و توجه به الزامات نظری بحث در سیره اهل بیت(ع) بوده است.
توحیدینیا گفت: اگر گفته میشد نهادها و مؤسساتی وجود ندارد که در این زمینه فعالیت کنند یا امکان ارتباط با متخصصان علوم انسانی و اجتماعی حوزه و دانشگاه برای تعیین مسیر مشخص علمی در این راستا وجود ندارد یا امکان بهرهمندی از نظریات علمی در سراسر جهان برای ما وجود ندارد یا نیروی انسانی جوان و علاقهمند به پژوهش در این مملکت حضور ندارد، میتوانستیم امروز حجتی در پیشگاه ائمه اطهار(ع) داشته باشیم اما ضمن قبول مشکلات و موانع متعدد در ساختار و صورت حرکت آموزش و پژوهش در کشور، هیچ بهانهای برای ما وجود ندارد که به مسیر غیر علمی و صرفا ترویجی در این موضوع ادامه دهیم که در ادامه این عدم توفیق در موضوع مورد نظر بیشتر تبیین خواهد شد.
وی با اشاره به آسیبشناسی مشکلاتی که در حوزه سیرهپژوهی اهل بیت(ع) وجود دارد، اظهار کرد: نخست آنکه در طول این سالها و بر اساس آثاری که از سوی مؤسسات علمی در حوزه سیره اهل بیت(ع) منتشر شده است، چنین احساسی بهوجود نمیآید که یک برنامه بلندمدت و جامع در جهت احیای سیره اهل بیت(ع) در پشت سر فعالیتها وجود دارد ممکن است گفته شود اسناد و برنامههایی وجود دارد.
این پژوهشگر تاریخ اسلام تأکید کرد: ضمن تأیید بخشی از آنها، که البته بیشتر آنها از کلیگویی رنج میبرد، تأکید میکنم که ابعاد، مسائل، ابزارها و روشهای این اسناد بالادستی یا برنامهها در مورد تحقق سیره اهل بیت(ع) دیده نشده؛ لذا طبیعی است که به ندرت برای نظارت و کنترل موفقیت این برنامهها تلاشی صورت گرفته است؛ در عمده مؤسسات و نهادهای علمی همچنان از جهت نیروهای متخصص برای پاسخ به مسائل اساسیمان، اولویتبندی پروژهها و تحقیقات و انسجام فعالیتهای علمی، با مشکلات متعددی روبهرو هستیم، بخش عمده این مشکلات بهدلیل نبود برنامههای کلان و مأموریتهای مشخص برای نهادهاست.
وی نوع مواجهه با موضوع را از مشکلات عمده حوزه سیرهپژوهی و تحقق سیره اهل بیت(ع) دانست و بیان کرد: متأسفانه کمتر یک حس جهادی برای حل مسائل کلیدی در بین جامعه علمی ما در حوزه تحقق سیره اهل بیت(ع) وجود دارد، یکی از ریشههای اصلی این موضوع این است که یا نسبت به این امر که آموزههای اهل بیت(ع) به معنی واقعی کلمه میتواند به حل نیازها و بهویژه آسیبهای اجتماعی در کشور کمک کند، باور لازم را نداریم یا اگر این باور وجود دارد آن را دور از دسترس خویش میدانیم.
توحیدینیا ادامه داد: چنانکه میبینیم برخی جامعهشناسان و روانشناسان مسلمان حوزوی ما همچنان دچار نوعی خودباختگی هستند و تنها در سخن از اهل بیت(ع) میگویند اما کمتر تلاش میکنند تا در کنار نظریات روز، سعی در به عرصه آوردن سیره اهل بیت(ع) باشند، شما کافی است بروید در دانشگاهها به رسالهها و تحقیقات در حوزه مسائل سیاسی و اجتماعی و فرهنگی نگاه کنید و این موضوع را ارزیابی کنید.
وی گفت: باور و اعتماد وجود دارد، اما گویا حوصله کافی وجود ندارد؛ این حوصله نداشتن دلایل متعددی دارد، شما اگر تمامی کارها در حوزه سیره ائمه(ع) را جمع کنید، این موضوع روشن است که ما بهدنبال این هستیم که به سرعت به پاسخ برسیم و فکر میکنیم تنها با کارهای نمایشی و شعاری، موضوع حل میشود، ما بیشتر تلاش میکنیم پاسخ دهیم تا آنکه روی مسائل تأمل و دقت نظر کافی کنیم؛ علت آن است که تفکر و درک و صورتبندی یک مسئله یک توان و انرژی بسیار زیادی را از سطوح گوناگون مسئولان علمی و محققان میگیرد.
توحیدینیا ادامه داد: یک نشانه واضح این بیحوصلگیها روی آوردن و افراط در برنامههای شعارگونه و کلیشهای است یعنی در حالی که میتوان با یک نگاه بلندمدت مسیرهای دشوار اما مؤثر و البته با بازدهی طولانی مدت را دنبال کرد، مایل هستیم برنامههای روتین و تبلیغاتی را دنبال کنیم.
وی افزود: عمدتا فقط با برگزاری یک همایش در یک کنگره بناست سبک زندگی اجتماعی یا سیاسی اهل بیت(ع) تبیین شود، در واقع هیچ برنامه یا نقشه راهی نیست و دائما عناوین کلی را بدون برنامه قبلی محور قرار میدهیم، اما زمانی که از برگزارکنندگان سؤال میشود چرا یک برنامه بلندمدت را دنبال نمیکنید، اذعان دارند بر اینکه ما بهدنبال این هستیم فعلا گفتمانی شکل بگیرد.
پژوهشگر گروه تاریخ اسلام پژوهشگاه حوزه و دانشگاه گفت: اولا این چند دهه برای گفتمانسازی کافی نبود، ثانیا شما بعد میبینید یا گفتمانی شکل نگرفت و یا بسیار محدود اما نکته مهم این است که برنامههای ترویجی مجموعههای علمی به کارهای اساسی یا به مهمترین بخش گزارشهای سالانه تبدیل شده است. در واقع انتظار میرفت در کنار این کارهای ترویجی و گفتمانسازیها، مسئولیت اصلی خودشان را در بحث علمی با آن دقت نظر و جامعیت لازم دنبال کنند اما این اقدام یا انجام نمیشود یا بسیار کند صورت میگیرد.
وی تصریح کرد: برای نمونه همان مجموعه کارهایی را به پژوهشگران میسپارد یا از آنها میپذیرد که در اولویت تحقق سیره اجتماعی نیست یا سرمایهگذاری روی شخصیتهای برجستهای است که خودشان هم امروز انتظار ندارند اینقدر اسم و حرفهای چند دهه پیش آنها مطرح شود.
توحیدینیا به ضرورت وجود برنامه، نگاه جهادی و مسئله تأمل و تأنی برای پیشبرد این برنامهها اشاره کرد و گفت: برنامه و نگاه جهادی اصل فعالیت ما بهمنظور تحقق سیره اهل بیت(ع) است که میتواند مدخلی برای مطالعه سیره اجتماعی باشد، مقصود ما تحقق سیره اجتماعی است اما باید از کجا شروع کنیم چگونه ادامه دهیم و چطور به نتیجه برسیم؟ به عبارتی چه مراحلی باید طی شود؟ هر یک از این مراحل چه الزاماتی دارد؟ اینجا باید با تأسف عرض کنم که به نظر میرسد بیشتر محققان ما در پی پاسخ مناسب و قانع کنندهای به این پرسشها نبودهاند.
وی با اشاره به اینکه برخی چنین تلقی دارند که در کار خیر باید شتاب کرد، افزود: این در حالی است که در هر کار خیری شتاب کردن صحیح نیست و به عکس در بیشتر کارهای خیر نباید شتاب کرد، شتابزدگی در کارهای علمی بهویژه در مورد اهل بیت(ع)، متأسفانه تبدیل به یک فرهنگ شده است.
توحیدینیا در خصوص این شتابزدگی به روایتی اشاره کرد و گفت: حضرت رسول اکرم(ص) در حدیثی میفرمایند عجله و شتابزدگی در هر کاری از شیطان است جز در پذیرایی از میهمان، رسیدگی به امورات اموات، ازدواج دختران، ادای دین و توبه از گناه. شما تصور کنید چقدر شتابزدگی کار ناپسدی است که حتی در کارهای خیر توصیه این است که به این صورت دنبال نشود نه اینکه دنبال نشود اگر کار خیری با شتابزگی صورت گیرد دیگر الهی نیست و در مسیر خداوند نخواهد بود.
وی افزود: این آسیب را به وضوح ما در کارهای فعلی در حوزه سیره اجتماعی میبینیم که به مراحل و الزامات این کار توجه نمیشود، سادهانگاری یا تسامح یا غفلت در این موضوع، نتیجه هر یک از اینها که موجب این شتابزدگی شود مطابق این روایت آن است که یا سیره اجتماعی ائمه(ع) در جامعه محقق نمیشود یا تحقق ناقص و غیرمطلوب آن قابل پیشبینی است.
پژوهشگر گروه تاریخ اسلام پژوهشگاه حوزه و دانشگاه بیان کرد: برخی هم در پاسخ به چرایی اولویت دادن به کارهای ترویجی و کنار گذاشتن کار علمی و دنبال کردن نقشه مشخص در راستای تحقق جامع و محسوس سیره اهل بیت(ع)، تأکید و اصرار دارند که نمیتوان مباحث مورد نیاز جامعه را تا پیش از دستیابی به یک پاسخ جامع و کارآمد معطل گذاشت که کسی با این نظر موافق نیست.
وی با اشاره به اینکه مسئله ما این است که چرا این دست اقداماتی که به مجموعه فعالیتها به نوعی انتظام میبخشد و در مجموع ما را به آن اهداف و آرمانها امیدوار میکند، کمتوجهی میشود، افزود: چند درصد از مطالعات ما در زمینه سیره اجتماعی امام رضا(ع) تحت یک برنامه و روند و مبتنی بر مراحل و الزامات کار تحقیقی و علمی بوده است؟ متأسفانه آنقدر در بیان این نوع نکات لکنت داشتهایم که برخی تصورشان از کار علمی تغییر کرده است.
توحیدینیا با اشاره به اینکه باز هم تأکید میکنم کارهای ترویجی یا حتی پژوهشهای موردی و کاربردی در حال انجام موضوع سخن بنده نیست، اظهار کرد: باید نقشه راه را بدانیم و توسط کسانی که بینش و دانش کافی دارند، مسیرها را به ترتیب و با دقت در رعایت ابعاد آن جلو ببریم در آن صورت است که میتوانیم پیشبینی کنیم که برای نمونه سیره اهل بیت(ع) در امر مواسات و همدلی مؤمنانه با این مجموعه از مطالعات و بررسیهای چند منظوره و با این حجم از پیگیریها در دستگاههای گوناگون، این مقدار افزایش یافته است و نتایج و ثمرات آن بهطور فراگیر دیده میشود.
توحیدینیا به برخی ملاحظات تحقیق و پژوهش درباره سیره اجتماعی ائمه(ع) پرداخت و گفت: تا چه اندازه در مورد مراحل و الزامات تحقیق در این حوزه بیتوجهی صورت میگیرد؛ ورود به این موضوع جز با همکاری مجموعهای از متخصصان علوم اسلامی و اجتماعی به معنی عام ناممکن است.
وی با اشاره به چیستی و مراحل و الزامات یک مطالعه میانرشتهای، تأکید کرد: بدون یک تلفیق روشمند از اطلاعات، دادهها، فنون، ابزار، دیدگاهها و مفاهیم و نظریات چند رشته نمیتوان تحقق سیره اجتماعی اهل بیت(ع) را انتظار داشت.
پژوهشگر گروه تاریخ اسلام پژوهشگاه حوزه و دانشگاه با برشمردن مراحل 10گانه این نوع مطالعات، گفت: محصول کار مطابق مثال معمول در مطالعات میانرشتهای به معجونی شبیه است که به راحتی طعم هر یک از میوهها و رشتههای علمی در آن محسوس نیست، نتیجه تلاشها در حوزه سیره اجتماعی به بایدها و نبایدهایی ختم میشود که تمامی ابعاد امکان آن و کارکردهای آن در جامعه دیده شده باشد.
وی با اشاره به اینکه خطای جدی برخی مراکز علمی، پرداختن به سیره یکی از اهل بیت(ع) است، بیان کرد: با استناد به شواهد موجود، تنها پرداختن به سیره همه ائمه(ع) و رشد یکسان مطالعات درباره هر یک از ایشان است که برای نمونه میتواند ضامن تحقق سیره اجتماعی امام رضا(ع) نیز باشد.
پژوهشگر گروه تاریخ اسلام پژوهشگاه حوزه و دانشگاه همچنین ملاحظه دیگر را ضرورت بهرهمندی به هنگام و البته غیر افراطی از مجموعه نظریات علمی در علوم اجتماعی برای فهم جامعه و شخصیتها در عصر حضور دانست و تأکید کرد: بیگانه بودن پژوهشگران با این موضوع و صد البته مباحث مربوط به روششناسی و روش تحقیق، سبب شده تا یکی از مراحل جدی دستیابی به سیره اجتماعی اهل بیت(ع) یعنی شناسایی بستر زندگانی ائمه(ع) و نظامهای اجتماعی عصر ایشان که دائما در حال تحرک و تحول است، مورد غفلت جدی قرار گیرد.
وی در خصوص نقش منابع در حوزه سیره اجتماعی اهل بیت(ع) و بهطور کلی سیرهپژوهی به توضیح ابعاد این موضوع و نقش آن به عنوان یک مرحله مورد غفلت در بررسیهای صورت گرفته درباره سیره اجتماعی ائمه(ع) اشاره و تأکید کرد: یقین داریم میان ما و ائمه(ع)، تراث هستند که خلأ را پر کردهاند، اطمیان داریم مواردی از سیره ائمه(ع) به ثبت نرسیده است، یقین داریم موارد ثبت شده لزوما صحیح و تمام حقیقت نیست، میدانیم روش و رویکرد مولفان در نگارش آنها موثر بوده است.
توحیدینیا بیان کرد: اطمینان داریم تفسیرهایی صورت گرفته در هنگام بیان سیره اهل بیت(ع) که ممکن است بر اساس نیازهای زمانه مؤلفان باشد و بسیاری دیگر از پیش فرضها و از سوی دیگر غفلتی که در طول این چند دهه در مورد منابع صورت گرفته به ما میگوید نخستین میدان تحول در مباحث مربوط به سیره، کار دقیق در مورد منابع و در راستای فهم منابع با استفاده از معیارهای اسلامی و سنتیمان و صد البته بهرهگیری از نظریات و روشها ابزارهای نقد و تحلیل متون است.
وی به موضوع مواسات و همدلی در سیره اجتماعی امام رضا(ع) پرداخت و گفت: امام رضا(ع) درباره جایگاه و نقش مواسات و یاریرسانی به نیازمندان بیاناتی در راستای تبیین تکلیف انسان در برابر خداوند متعال و دیگری در تبیین آثار و برکات مواسات و همدلی داشتند.
توحیدینیا پس از ارائه شواهدی در این باره به پیشتازی امام رضا(ع) در مواسات پرداخت و گفت: مرور سیره معیشتی حضرت رضا(ع)، نشان میدهد که حضرت خود پیشتاز در کمک به دیگر مؤمنان بودند، مطابق روایتی مشهور، ایشان در دوره حضورشان در مرو و یکی از روزهای عرفه، تمامی دارایی خود را میان گرفتاران و مستمندان تقسیم کردند در این روایت چنین آمده که امام(ع) در برابر فضل بن سهل، وزیر ارشد مأمون، که با اطلاع به این دستگیری امام از مردم نیازمند، عمل حضرت را نوعی زیان تلقی کرده بود، فرمودند «آنچه بخشیدم غنیمت بود و نه زیان. من بوسیله آن پاداش و کرامتی را خریداری نمودم.»
وی به ویژگیهای مواسات مؤمنانه در سیره امام رضا(ع) پرداخت و گفت: امام رضا(ع) به مواسات حتی از داراییهای جزئی و البته از بهترین آنها اقدام میکرد، همچنین مواسات حضرت بهصورت پنهانی با هر فرد نیازمند و بدون توقع جبران و مواردی از این دست بود.
توحیدینیا تأکید کرد: شما نگاه کنید چه میزان نیازی امروز کشور به فرهنگ مواسات دارد، چنین کارهای ترویجی در مورد مواسات صورت میگیرد و برای نمونه میتوان با یک دستهبندی از مجموعه گفتار و رفتار یک امام توصیههایی به جامعه داشت اما این خیلی فاصله دارد با تلاش علمی که باید انجام شود.
پژوهشگر گروه تاریخ اسلام پژوهشگاه حوزه و دانشگاه اظهار کرد: فرض کنید از یک کارخانهای با ظرفیت و توان بالا، بخش جدی آن بیاستفاده مانده است، جای تعارف نیست و باید متوجه باشیم که جامعه علمی ما به دلیل عادت به شعار و نمایش در حوزه سیره اهل بیت(ع)، به اندازه پنج درصد از ظرفیت موجود نیز تولید علمی و مؤثر ندارد.
وی گفت: امیدوارم مسئولان محترم به این نگاه پایان دهند، همچنین از اساتید و فرهیختگان میخواهم که خود به درخواستهای موجود در زمینه کارهای ترویجی یک نه محکم بگویند و یا در صورتی که فرصت پرداختن به اینگونه کارهای لازم برای عموم مردم را دارند، که بسیار هم ارزشمند و مفید است و جامعه ما تاکنون با اینگونه تلاشهای تبلیغی و رسانهای، معنویت خود را حفظ کرده است، بهطور جدی به مباحث علمی و روشمند در این حوزه روی آورند.
انتهای پیام