صفحه نخست

فعالیت قرآنی

سیاست و اقتصاد

بین الملل

معارف

اجتماعی

فرهنگی

شعب استانی

چندرسانه ای

عکس

آذربایجان شرقی

آذربایجان غربی

اردبیل

اصفهان

البرز

ایلام

خراسان جنوبی

بوشهر

چهارمحال و بختیاری

خراسان رضوی

خراسان شمالی

سمنان

خوزستان

زنجان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

کهگیلویه و بویر احمد

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

بازار

صفحات داخلی

کد خبر: ۳۹۸۲۰۳۲
تاریخ انتشار : ۱۵ تير ۱۴۰۰ - ۰۹:۱۳

اسلام برای فقر مفهومی مطلق و معنایی ثابت در همه اوضاع و احوال در نظر نگرفته است؛ مثلاً نگفته است : فقر یعنی ناتوانی در تأمین ساده [و حداقلی] نیازهای اساسی؛ بلکه همان‌‌‌‌‌‌طور که در احادیث آمده است، اسلام فقر را به‌‌‌‌‌‌معنای قرار نداشتن [فرد] در سطح معیشت [عمومی] ‌‌‌‌‌‌مردم شمرده است؛ بنابراین، هر اندازه که سطح معیشت [در جامعه] بالا برود، مضمون واقعی فقر نیز گسترش می‌‌‌‌‌‌یابد. این انعطاف در مفهوم فقر، به اندیشه توازن اجتماعی وابسته است؛ زیرا اگر اسلام به‌‌‌‌‌‌جای این مفهوم، به فقر مفهومی ثابت و مطلق می‌‌‌‌‌‌بخشید - که عبارت است از ناتوانی از تأمین ساده نیازهای اصلی - و مسئولیت زکات و اموالی ازاین‌‌‌‌‌‌دست را درمان این مفهوم ثابت از فقر می‌‌‌‌‌‌دانست، هرگز نمی‌‌‌‌‌‌توانست با استفاده از زکات برای ایجاد توازن اجتماعی در سطح معیشت، اقدام کند و بی‌‌‌‌‌‌شک شکاف میان سطح [معیشت] خانواده‌‌‌‌‌‌های مستحق زکات و مانند آن با سطح عمومی معیشت توانگران که همواره در حال رشد و پیش‌‌‌‌‌‌روی است، بیشتر و بیشتر می‌‌‌‌‌‌شد. کتاب بارقه‌ها، صفحه ۱۷۶

انتهای پیام