حجتالاسلام والمسلمین محمدابراهیم حجتپناه، دبیر کانونهای خدمت رضوی در چهارمحالوبختیاری در گفتوگو با ایکنا با اشاره به اینکه بر طبق خطبه قاصعه نهجالبلاغه خداوند در فرایند ارسال پیامبران و نبوت بشریت را غافلگیر نمود، اظهار کرد: بر طبق آیه «وَقَالُوا لَوْلَا نُزِّلَ هَٰذَا الْقُرْآنُ عَلَىٰ رَجُلٍ مِنَ الْقَرْيَتَيْنِ عَظِيمٍ» (زخرف/۳۱)، مردم عصر پیامبر(ص) میپرسیدند چرا قرآن بر فلان مرد بزرگ مکه و طایف نازل نشد؟ درواقع این پرسش را مطرح میکردند که چرا پیامبر(ص) و اطرافیانشان انسانهای فقیری هستند؟ حال آنکه این موضوع امتحان کُرنش و تواضع و پذیرش بود.
وی ادامه داد: در خطبه قاصعه امیرالمؤمنین(ع) میخوانیم که خداوند انسان را اسیر تجملات و ظواهر نکرد تا با ملاکهای دنیوی او را به سجده وادارد بلکه دوست دارد انسانها از درون کرنش کنند. همچنان که خداوند میتوانست حضرت موسی را با کاروانی از خدم و حشم به نزد فرعون بفرستد تا فرعون هم در برابر شخصی که از خودش ثروتمندتر و آراستهتر به ظواهر دنیوی بود تسلیم شود و سخنانش را بپذیرد، اما موضوع فقط دنیا نیست بلکه شیوه صحیح زندگی در دنیا با نگاه به آخرت مدنظر خداوند بوده است.
حجتپناه با ذکر اینکه این غافلگیری خداوند برای بندگانش و انتخاب پیامبران با ملاک خشوع و تواضع و محبت به جای ثروت و ظواهر دنیوی همواره وجود داشته است، افزود: پیداست که ملاکهای مردم برای تبعیت از پیامبران با ملاکهای خداوند برای برگزیدن انبیای الهی همواره متفاوت بوده است؛ مردم به ملاکهای مادی و دنیوی توجه داشتند لذا وقتی پیامبر زمان خود را عاری از این ملاکها مییافتند از پذیرش سخنانش با هر بهانهای عدول میکردند.
این کارشناس مذهبی بیان کرد: مردم عصر پیامبران الهی در مرحله اول، آنان را انکار میکردند و میگفتند که پیامبر بشری مانند خود ماست و ادعاهایش کذب و دروغ یا از سر جنون است اما با گذشت زمان و مشاهده معجزات الهی، متوجه شدند که نمیتوان اصل نبوت و دین را زیر سوال برد. وقتی بشر از انکار اصل دین و نبوت عاجز شد، در مرحله بعدی، آموزههای دین را مورد هجمه قرار داد و احکام حلال و حرام و واجب و مستحب را زیر سوال برد.
حجتپناه با بیاثر خواندن هجمههای بشریت علیه پیامبران و آموزههای دین، گفت: خداوند روح تعبد و بندگی را در انسانها دمید و پیامبران نیز بر طبق آیه شریفه «وَأَنْزَلْنَا إِلَيْكَ الذِّكْرَ لِتُبَيِّنَ لِلنَّاسِ» (نحل/۴۴) با تبیین و روشنگری اذهان را بیدار کردند و اصل دینداری و آموزههای دین در عقل سلیم بشری نهادینه و ثابت شد، لذا کسانی که تحمل چنین پذیرشی را نداشتند وقتی دیدند درخت تنومند دین و شاخ و برگهای آن از هر گزندی در امان است، از سر عجز و ناتوانی به استهزاء و مسخره کردن روی آوردند.
وی مسخره کردن را آخرین تیر در ترکش افراد مغرض و دشمن خدا بر ضد دین و نبوت دانست و توضیح داد: باید توجه داشت که مسخره کردن با زیر سوال بردن تفاوت دارد، در سوال استدلال و منطق نهفته است حال آنکه مسخرهکنندگان در حوزه استدلال دستشان خالی بود و کاری از پیش نبردند؛ در عصر پیامبر(ص) اینان نه تنها یک کتاب یا ده سوره یا حتی یک سوره مانند قرآن نتوانستند بیاورند بلکه از نوشتن یک عبارت در سطح عبارات قرآنی عاجز بودند.
این حافظ کل قرآن کریم با ذکر اینکه این دسته از افراد تلاش میکردند متقنترین، مستدلترین و ریشهایترین موضوعات یعنی قرآن، نبوت و آموزههای دین را با مسخره کردن منزوی کنند، افزود: آنان از مسخره کردن مؤمنان نیز ابا نداشتند که نمونه آنرا در آیه ۷۹ سوره توبه میخوانیم: «آن کسانی که عیبجویی میکنند بر آن مؤمنانی که به صدقات مستحب فقیران را دستگیری میکنند و همچنین مسخره میکنند مؤمنانی را که از اندک چیزی که مقدور آنهاست هم (در راه خدا) مضایقه نمیکنند، خدا هم آنها را البته مسخره و مجازات میکند و به آنها عذابی دردناک خواهد رسید».
حجتپناه تصریح کرد: خداوند استدلال و سوال و پژوهش انسانها در قبال دین و نبوت را بر میتابد و بر طبق چندین آیه قرآن چنان ارزشی بر تعقل و عقلانیت و پژوهش انسان قائل است که زمین و آسمان را در تسخیر انسان قرار داده است تا بیندیشد و تعقل کند. خداوند برای فکر و اندیشهورزی انسان هزینه کرده است، پژوهشگاهی به وسعت عالم هستی در اختیارش قرار داده و پیامبرانی نازل کرده تا تبیین و روشنگری کنند، همچنین بر طبق آیه شریفه «فَسْئَلُوا أَهْلَ الذِّکْرِ إِنْ کُنْتُمْ لاتَعْلَمُونَ» (نحل/۴۳) علما و بزرگان و مفسران را یاریگر انسانها در مسیر تعقل و پژوهش دانسته است. اما خداوند کسانی را که عاجز از استدلال و تعقل، دین و پیامبر خدا را به سخره میگیرند به تصریح آیه ۷۹ سوره توبه و فراز «فَيَسْخَرُونَ مِنْهُمْ ۙ سَخِرَ اللَّهُ مِنْهُمْ وَلَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ»، به عذابی دردناک گرفتار میکند.
این حافظ کل قرآن کریم با اشاره به آیه وَإِذَا نَادَيْتُمْ إِلَى الصَّلَاةِ اتَّخَذُوهَا هُزُوًا وَلَعِبًا ۚ ذَٰلِكَ بِأَنَّهُمْ قَوْمٌ لَا يَعْقِلُونَ» (مائده/۵۸)، بیان کرد: بر طبق این آیه، کسانی که مؤمنان را در هنگام ندا برای نماز و به نماز ایستادنشان مسخره میکنند، بیخرد و نادان هستند.
وی با تأکید بر اینکه خداوند راه تحقیق و پژوهش را حتی برای کافران باز گذاشته است، گفت: بر طبق آیه ۶ سوره توبه، خداوند از پیامبرش میخواهد که اگر یکی از مشرکان خواست در خصوص دین تحقیق کرده و کسب آگاهی کند، به او پناه بدهد تا کلام خدا را بشنود و سپس او را تحتالحمایه به مامن و منزلش برساند تا در خلوت خودش راجع به آموختههایش تفکر و تعقل کند.
حجتپناه تصریح کرد: خداوند در سوره مبارکه نساء آیه ۶۴ به پیامبر(ص) تأکید میکند: «و اگر هنگامی که آنان (گروه منافق) بر خود ستم کردند به تو رجوع میکردند و از کردار خود به خدا توبه نموده و تو هم برای آنها استغفار میکردی و از خدا آمرزش میخواستی، در این حال البته خدا را توبهپذیر و مهربان مییافتند». پیداست که خداوند حساب گنهکاران را از استهزاءکنندگان جدا میداند. کسی که گناه کرده با توبه و بازگشت گناهش بخشیده میشود اما کسی که مسخره کرده است نه استغفار پیامبر(ص) و نه توبهپذیر بودن خداوند در موردش سودمند نیست.
وی افزود: چنین انسانهایی هرگز مورد بخشش خداوند قرار نمیگیرند و بر طبق آیه «اسْتَغْفِرْ لَهُمْ أَوْ لَا تَسْتَغْفِرْ لَهُمْ إِنْ تَسْتَغْفِرْ لَهُمْ سَبْعِينَ مَرَّةً فَلَنْ يَغْفِرَ اللَّهُ لَهُمْ ۚ ذَٰلِكَ بِأَنَّهُمْ كَفَرُوا بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ ۗ وَاللَّهُ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الْفَاسِقِينَ» (توبه/۸۰)، اگر پیامبر(ص) هفتاد مرتبه هم بر آنها از خدا آمرزش طلبد خدا هرگز آنان را نخواهد بخشید، زیرا آنها از راه فسق و سرکشی به خدا و رسول او کافر شدند.
حجتپناه با تصریح اینکه استهزاءکنندگان از سر عجز و ناتوانی و بدون پایه و اساس پیامبر(ص) و دین خدا را به سخره میگرفتند، بیان کرد: امروز نیز شاهدیم که این اتفاق با ابزار امروز از سوی دینستیزان و اسلامهراسان تکرار میشود لذا در عصر پیامبر(ص) در قالب «هُمَزَةٍ لُمَزَةٍ» و عیبجویی و بدگویی و ادا در آوردن بروز و ظهور مییافت و قالب امروزین این کار را در کاریکاتورهای موهن که هرازگاهی در این یا آن نشریه استکباری منتشر میشود، شاهد هستیم، لذا ریشه و علل استهزا و نظر خداوند در مورد استهزاءکنندگان همان است اما قالب و ابزار آن بهروز شده است.
وی گفت: ما مسلمانان به وجود مقدس پیامبر(ص) افتخار میکنیم که دین و آیات قرآن کریم که از زبان ایشان جاری شد و نیز شخصیت حضرت به اراده الهی از چنان قوامی برخوردار است که نورانیت آن با وجود توطئه دائمی بیوقفه دشمنان خدا در طول تاریخ، خاموش نشد. به اذن خداوند، هیچ نقطه خاکستری در وجود پیامبر(ص) و اهل بیت ایشان وجود ندارد و آخرین حربه دشمن در برابر این بزرگواران، پس از عاجز ماندن، به شهادت رساندن آنان بوده است، اما در آیه ۳۲ سوره توبه، خداوند میفرماید: «کافران میخواهند که نور خدا را با دهانشان (به نَفَس تیره و گفتار جاهلانه خود) خاموش کنند و خدا نگذارد تا آنکه نور خود را در منتهای ظهور و حد اعلای کمال برساند هر چند کافران ناراضی و مخالف باشند».
انتهای پیام