هانیه دختر جوانی است که مانند دیگر هم سن و سالانش دنیا را آنگونه که باید نمیبیند؛ به او روشندل میگویند و او از این کلمه خوشش میآید چراکه دنیا را با روشنی اتفاقی که برایش افتاد میبیند آن چه که دیگران از آن محرومند.
در ابتدای گفتوگو با ایکنای خراسان جنوبی این بيت را میخواند: «من از سکوت کوچههای شهر خستهام بیا رها در بیکران آسمان شویم»، این بیت میشود دریچه امید در قلب مهربانش؛ قلبی که به گفته خودش هدیه خداوند است و نباید با گله از شرایط و ناامیدی تیره شود.
امسال به تازگی در دانشگاه رشته فلسفه پذیرفته شده و این امر او را با تمام مشکلات در دنیایی از خوشحالی غرق کرده است. رویایش معلمی است اما میداند برای فردی با شرایط او رسیدن به چنین قلهای عزمی بلند میخواهد.
او میگوید: همیشه این جمله را در ذهن تکرار میکنم که من میتوانم؛ این جملهای بود که خداوند در دلم انداخته بود چراکه اگر خداوند در دلی تواناییای را بندازد حتما کمکش میکند تا به آن قله برسد.
وی میافزاید: برای من ناامیدی معنایی نداشت و وقتی میبینم هم سن و سالانم با وجود داشتن همه امکانات که بزرگترین آن سلامتی است، هر روز مینالند دلم میگیرد. من نگذاشتم ناامیدی دریچهای در قلبم باز کند به همین دلیل و برای دوری از افسردگی و ناامیدی و انس با قرآن به سمت کلام خداوند پیش رفتم.
هانیه ادامه میدهد: ابتدا برایم بسیار سخت بود که آیات قرآن را بخوانم، اما کم کم عادت کردم؛ کتابها را هرچند سخت اما پیدا و شروع به حفظ در خانه کردم.
وی افزود: روزهای ابتدایی برایم بسیار سخت بود اما نگذاشتم این سختی من را ناامید کند چراکه خداوند در دلهای مایوس جایی ندارد. باور کردم که میتوانم؛ پس با کمک پدر و مارم و با لطف خداوند شروع کردم.
هانیه که اکنون حافظ کل قرآن است، میگوید: تاریکی دنیایم باعث نشد از هم سن و سالان خود عقب بمانم و نوری که در چشمانم نبود مرا محدود نکرد و اکنون به لطف خداوند توانستهام ۱۵ مقام کشوری و استانی در مسابقات مختلف قرآنی را کسب کنم.
وی در حالی که کتابهای قرآن خط بریل را در قفسه اتاقش میچیند میگوید: تهیه این کتب نیز برای افرادی چون من بسیار سخت است چراکه هم تامین آن کار دشواری است چون در استان تولید نمیشود و هم مبلغ بسیاری لازم دارد.
هانیه که در دیگر حوزهها چون مولودی خوانی، دکلمه خوانی و تئاتر نیز فعال است، از مسئولان تقاضا دارد حداقل کاری کنند تا نابینایان و افراد معلولی که به دنبال حفظ قرآن هستند جز این مشکل مسئله دیگری نداشته باشند. آیا واقعا این کار سختی است؟.
او که سودای معلمی و تدریس در سر دارد نیاز به حمایت دارد؛ حمایتی که کمک کند حداقل وسایل دیجیتال متناسب با شرایطش را داشته باشد تا بتواند در حوزه آموزش قرآن و همچنین تحصیل دانشگاه بهتر فعالیت کند.
هانیه ادامه میدهد: برای داشتن شهری پر از انسانهای خدایی به دلهای خدایی نیاز داریم و این دلها زمانی بارور میشوند که معنای «من میتوانم» به عنوان اشرف مخلوقات در ذهن انسان تداعی شود؛ آن زمان هیچ محدودیتی او را از حرکت باز نمیدارد.
او و افرادی چون او نشان دادند که زندگی با محدودیتها پایان نمییابد؛ هانیه حافظ قرآن است آرزویی که در دل بسیاری از افراد سالم بوده و شاید هنوز به آن نرسیدهاند، اما او خدا را در قلبش بزرگ و بزرگتر کرد تا به آنچه دلش میخواست و عقلش فرمان میداد برسد.
انتهای پیام