ژانر وحشت هیچگاه در سینمای ایران نتوانسته است جایگاه مطلوبی داشته باشد، حتی در مقطعی که ساموئل خاچیکیان در این عرصه فیلمسازی میکرد نیز تماشاگر چندان از این تولیدات استقبال نمیکرد. تنها نمونه موفق در این میان «شب بیستونهم» است که در زمان خود توانست فروش خوبی داشته باشد، اما علت این امر چیست؟ آیا تماشاگر ایرانی این دست فیلم را نمیپسندد؟
جواب سوال را با مثالی از سینمای ترکیه میدهیم. در این کشور در دهههای گذشته سعی شد با الگوبرداری از فیلمهای ژانر وحشت غربی به ویژه کارهایی با موضوع خونآشام، دست به تولید آثار سینمایی بزنند اما هیچیک از این تولیدات نتوانست در جذب تماشاگر موفق باشد. جواب نیز مشخص بود. در کارهای مورد نظر، المانهای ترس ربطی به فرهنگ آن کشور ندارد. این نکته اخیراً از سوی فیلمسازان ترک درک شده، برای همین با روی آوردن به فرهنگ عامه، فیلمهایی موفقی در این ژانر تولید کردهاند. سری فیلمهای «سجین» گواه بارز این ادعاست.
در کشور ما نیز این اشتباه رخ داده و تصور این بوده برای موفقیت در این ژانر باید از کارهای خارجی الگوبرداری کرد؛ اقدامی که نتوانست جواب مثبت دهد. در این میان تنها «شب بیستونهم» با دستمایه قرار دادن داستانی مبنی بر فرهنگ بومی به موفقیت رسید، هرچند در این میان تا حدی به دام خرافه نیز گرفتار آمد.
مقدمه ذکر شده، بهانهای است تا به فیلم «پوست» ساخته بهمن و بهرام ارکی بپردازیم. این فیلم خلاف کارهای گذشته سعی دارد با محور قرار دادن افسانههای ملی، قصهای را تعریف کند که مخاطب آن را بپسندد. نکته مهم در «پوست» پرهیز از خرافهگرایی در فیلم است، چون اولاً کارگردان در ابتدا برای تماشاگر مشخص میکند که قصه بر پایه افسانهای محلی شکل گرفته است. دوم اینکه به بهانه ترساندن در دام کلیشه کاری گرفتار نمیآید. برای مثال مواجه آراز (قهرمان فیلم) با جن در سکانس پایانی یکی از این اتفاقات است.
صحنه آغازین فیلم «پوست» با عزاداری امام حسین (ع) آغاز میشود. در این بخش، فیلم اشارهای به داستان شیر در کربلا دارد، البته بحث فیلم پیرامون صحت یا سقم این اتفاق نیست، بلکه بهانهای است تا به یکی از آیینهای محلی توجه شود. تصویرسازی از این آیین بسیار زیباست به ویژه اجرای مراسم در شب و مشعلهایی که وجود داشت بسیار به فیلم کمک کرد. در ادامه داستان روایتی عاشقانه به خود میگیرد و افسانه آراز و مارال روایت میشود اما در پایان باز هم صحنه پایانی با عزاداری امام حسین (ع) به پایان میرسد.
فیلم در یک روستای دورافتاده در استان آذربایجان روایت میشود و داستان مردی به نام آراز را روایت میکند که در جوانی عاشق دختری مسیحی به نام مارال بوده ولی مارال در نهایت به او نمیرسد و زن شخص دیگری میشود. در این روستا خرافات زیادی پیرامون جادو و نفرین کردن و… وجود دارد و مادر این مرد نیز از افراد معروف روستا است که در این زمینهها مهارت دارد و با جنیان در ارتباط است. او کمکم میفهمد که نرسیدنش به مارال به واسطه دعایی بوده که مادرش در یک پوست نوشته و تصمیم میگیرد این دعا و دیگر طلسمهای وارد شده به زندگیاش را نابود کند و در این راه هرچه بیشتر به مارال نزدیک میشود، حال مادرش بدتر میشود و یک دو راهی سخت برای او به وجود میآید.
در این فیلم سینمایی یک نکته بسیار مهم رعایت شده که در کارهای ایرانی به ندرت شاهد آن هستیم، آن هم اینکه میزانسن به خوبی در خدمت فیلم است. کارگردان، چینش آکساسوار صحنه را به گونهای انجام داده که فیلم بتواند بیشتر مخاطب را تحت تاثیر قرار دهد.
دیگر امتیاز فیلم بازیگری «پوست» است. حضور بازیگران ناآشنا و بومی بسیار خوب جواب داده و تماشاگر آن را میپذیرد، حتی گویش فیلم به شدت در جذابیت فیلم تاثیرگذار بوده است.
درباره «پوست» نکتهای دیگر را هم میتوان بیان کرد. در آثار ژانر وحشت عموماً صحنههای خشن بر قصه حاکم است و از خشونت برای ترس بیشتر استفاده میشود، ولی در این فیلم سینمایی کارگردان شاعرانگی را با تمی عاشقانه در کنار ترس قرار داده و این تلفیق، لحظاتی لذتبخش را رقم زده است.
این فیلم در جشنواره با زبان آذری به نمایش درآمد اما در اکران عمومی فیلم به زبان فارسی دوبله شده است، هرچند معتقدم زبان آذری با فضای حاکم بر قصه همخوانی بیشتری دارد. حضور عاشیق در قصه نیز یکی دیگر از شاعرانگی موفق «پوست» است که روایت فیلم را جذابتر کرده است.
باید از تدوین این فیلم سینمایی هم به نیکی یاد کرد، چون برادران ارک (کارگردانان فیلم) اگر این امتیاز را در کارشان نداشتند، نمیتوانستند عاشقانگی را به خوبی در کنار وحشت قرار دهند. موسیقی آذری در کنار موسیقی حاکم بر فیلم نیز، اتفاق خوب دیگر در «پوست» است که آن نیز بر بهتر شدن کار، کمک کرده است. بازیگران فیلم همانگونه که گفته شده همگی از هنرمندان بومی هستند ولی کوچکترین بیتجربگی را نمیتوان در بازی آنها دید حتی مارال با حضور 10 تا 15 دقیقهای خود در فیلم هم بازی زیبا از خود ارائه میدهد.
مطلب پایانی به استفاده کارگردان از شاخصههای دینی در این کار مربوط میشود. معمولاً در کارهای ترسناک بخشی مهمی از قصه به موضوعات دینی ربط پیدا میکند، ولی برخی مواقع این بهرهگیری شکلی خرافهگونه به خود میگیرد اما در «پوست» برادارن ارک از چنین خطایی ایمن ماندهاند.
نوشته داود کنشلو
انتهای پیام