صفحه نخست

فعالیت قرآنی

سیاست و اقتصاد

بین الملل

معارف

اجتماعی

فرهنگی

شعب استانی

چندرسانه ای

عکس

آذربایجان شرقی

آذربایجان غربی

اردبیل

اصفهان

البرز

ایلام

خراسان جنوبی

بوشهر

چهارمحال و بختیاری

خراسان رضوی

خراسان شمالی

سمنان

خوزستان

زنجان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

کهگیلویه و بویر احمد

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

بازار

صفحات داخلی

کد خبر: ۴۰۴۸۱۳۱
تاریخ انتشار : ۲۱ فروردين ۱۴۰۱ - ۱۰:۰۶
حسن بهشتی‌پور:

تحلیلگر مسائل سیاسی با بیان اینکه دو جنایت اخیر علیه روحانیون شیعه و اهل سنت در مشهد و گنبدکاووس را باید از منظر امنیتی تحلیل کرد، گفت: این دو اتفاق نشان از تلاش‌هایی برای اختلاف‌اندازی میان شیعه و سنی دارد اما عده‌ای می‌خواهند آنها را به مسئله مهاجرت اتباع افغانستان به ایران ارتباط داده و از این طریق روابط دو ملت دوست و برادر را تخریب کنند.

حسن بهشتی‌پور، تحلیلگر مسائل سیاسی، در گفت‌وگو با ایکنا، درباره دو جنایت اخیر در کشور علیه روحانیون شیعه و اهل سنت و نسبت آن با تحولات اخیر در مرزهای ایران و افغانستان گفت: این دو جنایت را باید با یک دیدگاه امنیتی تحلیل کرد و ارتباطی به بحث روابط ایران و افغانستان و حتی طالبان ندارد. این قضیه نشان از تلاش‌هایی برای اختلاف‌اندازی میان شیعه و سنی دارد و لذا این مسئله به امنیت ملی کشور برمی‌گردد.

وی افزود:‌ بحث افغانستان و مهاجرت‌های گسترده افغانستانی‌ها بحث دیگری است و باید مشخص شود چه کسانی مسئول هستند و اجازه می‌دهند این جمعیت گسترده از اتباع افغانستان وارد کشور شوند و آیا به تبعات این مسئله توجه دارند یا خیر  اما همه اینها جدای از موضوع دو جنایت اخیر است هرچند عده‌ای می‌خواهند این دو مسئله را به هم ارتباط دهند زیرا می‌خواهند روابط دو کشور دوست و برادر ایران و افغانستان را تخریب کنند.


بیشتر بخوانید:


بهشتی‌پور اظهار کرد: همانطور که گفتم سؤال اصلی در خصوص مهاجرت‌های گسترده، چرایی اجازه دادن به این اتفاق است. الان ایرانشهر به مرکزی برای انتقال اتباع افغانستان به ایران تبدیل شده و باید معلوم شود این گروه‌های دخیل چه کسانی هستند، لذا کسانی که اهل تحلیل و فکر هستند نباید این دو ماجرا را با هم مخلوط کنند.

این تحلیلگر مسائل سیاسی تصریح کرد: در ماجرای جنایت علیه روحانیون شیعه و سنی باید نقش عوامل خارجی را که از ابتدا به دنبال تعارض بین شیعه و سنی بودند، مورد بررسی قرار داد اما در موضوع دوم؛ مهاجرت‌های گسترده، باید سیاست‌های داخلی را بررسی کرد که چرا اجازه آن داده شده و منافع چه کسانی در این مسیر تأمین می‌شود زیرا بالاخره باید در نقاط مرزی کنترلی بر روی ورود اتباع خارجی باشد.

چرا کنترل مناسبی بر روی مرزهای ایران و افغانستان نیست؟

بهشتی‌پور در پاسخ به این سؤال که آیا می‌توان این اتفاقات مرزی را بخشی از طراحی آمریکایی‌ها برای دوران پس از خروج از افغانستان در راستای تضعیف امنیت ملی ایران دانست، گفت: ظهور هر پدیده‌ای تبعاتی دارد. وقتی آمریکا، عراق و افغانستان را اشغال کرد تبعاتی برای ایران داشت که بخشی از آن مثبت بود و از دیدگاه من سقوط طالبان به نفع امنیت ملی ایران بود ولو اینکه آمریکا این کار را کرد زیرا یک ضربه جدی به یک گروه انحرافی و معارض با مبانی انقلاب اسلامی وارد کرد که امنیت مرزهای شرقی ایران را به خطر انداخته بود اما نمی‌توان گفت آمریکا به خاطر ایران چنین کاری را کرد بلکه منافع آمریکا اقتضا می‌کرد که افغانستان را اشغال کند و در این میان بخشی از این اتفاق به نفع ایران شد همچنان که سقوط صدام به نفع ایران شد در حالی که هدف آمریکا، نفع رساندن به ایران نبود.

وی ادامه داد: با همین استدلال، خروج آمریکا از افغانستان یک پدیده دارای تبعات مثبت و منفی برای ایران بود اما آمریکایی‌ها از افغانستان خارج شدند چون به این جمع‌بندی رسیدند که حدود 2 هزار میلیارد دلار هزینه کردند و به جای اینکه این رقم بزرگ صرف توسعه و تقویت زیرساخت‌ها در این کشور شود، در اختیار برخی شرکت‌های پشتیبانی‌کننده نظامی مانند بلک‌واتر قرار گرفته و در داخل افغانستان هم یک سری مقامات فاسد از این پول‌ها استفاده کردند و لذا به سناریوی دوم روی آوردند و در دوحه قراردادی با طالبان تنظیم کردند و قرارداد امنیتی مهم با افغانستان را که در سال 2016 امضا و تأمین امنیت افغانستان را تضمین کرده بودند، به راحتی زیر پا گذاشتند و از آن خارج شدند. در واقع آمریکایی‌ها فقط به منافع خودشان توجه کردند و غیر مسئولانه از افغانستان خارج شدند.

این تحلیلگر مسائل سیاسی یادآور شد:‌ لذا همانطور که ورود آنها به افغانستان به خاطر ایران نبود خروج آنها هم با هدف ایران نبود اما به هر حال تبعات مثبت و منفی برای ایران داشت ولی اینگونه نبود که آمریکایی‌ها به خاطر ایجاد دردسر برای ایران از افغانستان خارج شوند و این انحراف تحلیل و قلب واقعیت است.

تبعات منفی و مثبت مهاجرت گسترده به ایران

وی بیان کرد: البته روی کار آمدن مجدد طالبان یک سری تبعات مثبت برای ایران دارد که از جمله آنها روان‌تر شدن روابط اقتصادی با افغانستان نسبت به دوره اشرف غنی است و درعین حال یک سری تبعات منفی برای ایران دارد که یکی از مهمترین آنها مهاجرت گسترده اتباع این کشور به ایران است چون هم بافت جمعیتی را در ایران به هم می‌زند و هم اینکه امکانات ایران برای تأمین جمعیتی در حدود 7 میلیون افغانستانی محدود است و به خاطر شرایط تحریمی، اقتصاد ایران چنین کششی ندارد و اینجاست که باید ریشه‌یابی کرد که منافع چه کسانی اقتضا می‌کند که این اتباع در این حجم عظیم وارد کشور شوند و چرا جلوی آن گرفته نمی‌شود، نه اینکه گردن آمریکا بیندازیم.

بهشتی‌پور تأکید کرد: از طرفی باید ببینیم که چه کمک‌هایی می‌توانیم در جهت ثبات و امنیت در داخل افغانستان انجام دهیم تا انگیزه خروج از افغانستان کمتر شود. این حجم از مهاجرت‌ها به شدت برای خود افغانستان، ایران و سایر همسایگان این کشور به شدت دردسرساز می‌شود. خروج این میزان نیروی انسانی هم آینده افغانستان را نامعلوم می‌کند و برای کشوری مثل ما هم آسیب‌های اجتماعی و فرهنگی و امنیتی دارد هر چند جنبه‌های مثبت اقتصادی به لحاظ نیروی کار دارد اما قطعا جنبه‌های منفی بیشتری دارد.

گفت‌وگو از مهدی مخبری

انتهای پیام