صفحه نخست

فعالیت قرآنی

سیاست و اقتصاد

بین الملل

معارف

اجتماعی

فرهنگی

شعب استانی

چندرسانه ای

عکس

آذربایجان شرقی

آذربایجان غربی

اردبیل

اصفهان

البرز

ایلام

خراسان جنوبی

بوشهر

چهارمحال و بختیاری

خراسان رضوی

خراسان شمالی

سمنان

خوزستان

زنجان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

کهگیلویه و بویر احمد

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

بازار

صفحات داخلی

کد خبر: ۴۰۶۱۰۳۹
تاریخ انتشار : ۱۰ خرداد ۱۴۰۱ - ۱۳:۴۰

دانشیار دانشگاه علوم پزشکی جندی شاپور اهواز گفت: اینکه واقعه‌ای را عامل فشار تلقی کنیم اول به ماهیت واقعه و بعد به ظرفیت‌های روانی فرد و مدارای روانی فرد با واقعه بستگی دارد و آیه «أَلا إِنَّ أَوْلِياءَ اللَّهِ لا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَ لا هُمْ يَحْزَنُونَ» (یونس، 62) بیان می‎‌کند ظرفیت‌های روانی فرد چنان بالا رفته است که از خیلی از چیزها بیمناک نیست.

به گزارش ایکنا از خوزستان، فروغ ریاحی، دانشیار دانشگاه علوم پزشکی جندی شاپور اهواز و فوق تخصص روان‌شناسی کودک و نوجوان در سمپوزیوم کنکاشی در علل اضطراب و درمان از نگاه قرآن و طب نوین که امروز ۱۰ خرداد در دانشکده بهداشت دانشگاه علوم پزشکی چندی شاپور اهواز برگزار شد،  مقاله‌ای با موضوع «الگوی شناختی، اضطراب، توحید» ارائه داد و گفت: ما در مقابل حوادث و اتفاقات، هیجان‌ها و برداشت‌های متفاوتی داریم که تحت تاثیر ادراک ما از آن واقعه است.

وی اظهار کرد: در علم شناخت‌درمانی، افکار اتوماتیکی که سریع از ذهن می‌گذرند مورد بررسی قرار می‌گیرد و درمان می‌شود و پس از آن به باورهای بینابینی و به تدریج به باورهای هسته‌ای هم می‌رسند.

ریاحی گفت: باورهای هسته‌ای، باورهای بنیادین ما هستند. بعد از آن، باورهای بینابینی هستند که نگرش‌ها، قواعد و ادراک ما را تعیین می‌کنند. پس از آن افکار اتوماتیک قرار دارند که رفتار و هیجانات اکثراً نشأت گرفته از افکار اتوماتیک است.

این روانشناس با ذکر مثالی گفت: کودکی را در نظر بگیرید که در کنار مادر بزرگ در حال پخت غذا است. در همین حین، مهمانی وارد وارد می‌شود. مادر بزرگ خوشحال می‌شود و می‌گوید مهمان حبیب خداست و با خوشحالی در کنار هم غذا را میل می‌کنند. این رفتار مادربزرگ چه باورهای بنیادی در کودک شکل می‌دهد؟ مثال دیگر، کودکی از مادرش می‌پرسد چرا نماز می‌خوانی؟ پاسخ می‌شنود: برای تشکر از خدا بابت همه چیز. کودک می‌پرسد: مثل چی؟ مادر پاسخ می‌دهد: مثل اینکه تو را به ما داده است، مثل اینکه تو سوال‌های خوب می‌پرسی و رفتارهای خوب می‌کنی. با این پاسخ، چه باورهایی در کودک شکل پیدا می‌کند؟

این استاد دانشگاه ادامه داد: باورهای هسته‌ای، ادراک و دریافت‌های بنیادی هستند که ممکن است برای خود فرد روشن نباشد. کودکان در طی مراحل اولیه رشد سعی می‌کنند درک و فهمی از محیط شان داشته باشند و کنش و واکنش در طی رشد منجر به باورهای آنها می‌شود.

ریاحی در ادامه به موضوع ترس و اضطراب اشاره کرد و گفت: اضطراب پاسخی به عامل‌های تحریک کننده نامعلوم است که می‌تواند عملکرد تطابقی داشته باشد؛ یعنی باعث تداوم حیات می‌شود و فرد را برای پیشگیری از آن خطر و تهدیدها آماده می‎‌کند. اینکه واقعه‌ای را عامل فشار تلقی کنیم به چه چیزهایی بستگی دارد؟ اول به ماهیت واقعه و بعد به ظرفیت‌های روانی فرد و مدارای روانی فرد با واقعه بستگی دارد. این که در قرآن کریم می‌خوانیم: «أَلا إِنَّ أَوْلِياءَ اللَّهِ لا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَ لا هُمْ يَحْزَنُونَ» (یونس، 62) یعنی ظرفیت‌های روانی فرد بالا رفته و خیلی از چیزها بیمناک نیست. هرچه عملکرد تطابقی ما بالاتر برود به نفع خودمان و دنیای اطراف ما است.

این روانشناس با طرح این سوال که باور بنیادین به توحید چگونه می‌تواند بر شناخت و تربیت اثر بگذارد گفت: چگونه انسان با باور واقعی به خداوند احساس آرامش می‌کند؟ باور به نزدیکی خداوند، از رگ گردن نزدیک‌تر بودن او، باور به ریسمان الهی، باور به قادر مطلق و حکیم بودن خداوند می‌تواند به ما کمک کند؛ یعنی در افکار اتوماتیک، در رفتارهای بینابینی و باورهای هسته‌ای ما رسوخ کند.

انتهای پیام