وی اظهار کرد: در علم شناختدرمانی، افکار اتوماتیکی که سریع از ذهن میگذرند مورد بررسی قرار میگیرد و درمان میشود و پس از آن به باورهای بینابینی و به تدریج به باورهای هستهای هم میرسند.
ریاحی گفت: باورهای هستهای، باورهای بنیادین ما هستند. بعد از آن، باورهای بینابینی هستند که نگرشها، قواعد و ادراک ما را تعیین میکنند. پس از آن افکار اتوماتیک قرار دارند که رفتار و هیجانات اکثراً نشأت گرفته از افکار اتوماتیک است.
این روانشناس با ذکر مثالی گفت: کودکی را در نظر بگیرید که در کنار مادر بزرگ در حال پخت غذا است. در همین حین، مهمانی وارد وارد میشود. مادر بزرگ خوشحال میشود و میگوید مهمان حبیب خداست و با خوشحالی در کنار هم غذا را میل میکنند. این رفتار مادربزرگ چه باورهای بنیادی در کودک شکل میدهد؟ مثال دیگر، کودکی از مادرش میپرسد چرا نماز میخوانی؟ پاسخ میشنود: برای تشکر از خدا بابت همه چیز. کودک میپرسد: مثل چی؟ مادر پاسخ میدهد: مثل اینکه تو را به ما داده است، مثل اینکه تو سوالهای خوب میپرسی و رفتارهای خوب میکنی. با این پاسخ، چه باورهایی در کودک شکل پیدا میکند؟
این استاد دانشگاه ادامه داد: باورهای هستهای، ادراک و دریافتهای بنیادی هستند که ممکن است برای خود فرد روشن نباشد. کودکان در طی مراحل اولیه رشد سعی میکنند درک و فهمی از محیط شان داشته باشند و کنش و واکنش در طی رشد منجر به باورهای آنها میشود.
ریاحی در ادامه به موضوع ترس و اضطراب اشاره کرد و گفت: اضطراب پاسخی به عاملهای تحریک کننده نامعلوم است که میتواند عملکرد تطابقی داشته باشد؛ یعنی باعث تداوم حیات میشود و فرد را برای پیشگیری از آن خطر و تهدیدها آماده میکند. اینکه واقعهای را عامل فشار تلقی کنیم به چه چیزهایی بستگی دارد؟ اول به ماهیت واقعه و بعد به ظرفیتهای روانی فرد و مدارای روانی فرد با واقعه بستگی دارد. این که در قرآن کریم میخوانیم: «أَلا إِنَّ أَوْلِياءَ اللَّهِ لا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَ لا هُمْ يَحْزَنُونَ» (یونس، 62) یعنی ظرفیتهای روانی فرد بالا رفته و خیلی از چیزها بیمناک نیست. هرچه عملکرد تطابقی ما بالاتر برود به نفع خودمان و دنیای اطراف ما است.
این روانشناس با طرح این سوال که باور بنیادین به توحید چگونه میتواند بر شناخت و تربیت اثر بگذارد گفت: چگونه انسان با باور واقعی به خداوند احساس آرامش میکند؟ باور به نزدیکی خداوند، از رگ گردن نزدیکتر بودن او، باور به ریسمان الهی، باور به قادر مطلق و حکیم بودن خداوند میتواند به ما کمک کند؛ یعنی در افکار اتوماتیک، در رفتارهای بینابینی و باورهای هستهای ما رسوخ کند.
انتهای پیام