صفحه نخست

فعالیت قرآنی

سیاست و اقتصاد

بین الملل

معارف

اجتماعی

فرهنگی

شعب استانی

چندرسانه ای

عکس

آذربایجان شرقی

آذربایجان غربی

اردبیل

اصفهان

البرز

ایلام

خراسان جنوبی

بوشهر

چهارمحال و بختیاری

خراسان رضوی

خراسان شمالی

سمنان

خوزستان

زنجان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

کهگیلویه و بویر احمد

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

صفحات داخلی

کد خبر: ۴۰۷۰۱۳۹
تاریخ انتشار : ۲۰ تير ۱۴۰۱ - ۲۱:۲۳
حجت‌الاسلام رضا غلامی:

عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی گفت: تجارب نزدیک به مرگ متعلق به خود فرد هست و اگر آن را بپذیریم، شاهد شکل‌گیری نوعی پلورالیسم عقیدتی در جامعه خواهیم بود.

به گزارش ایکنا، حجت‌الاسلام والمسلمین رضا غلامی، عضو هیئت علمی دانشگاه شاهد، 20 تیرماه در نشست علمی «بررسی تجربه‌های نزدیک به مرگ»، با تأکید بر اینکه به طور طبیعی بین اندیشمندان و علما در این زمینه اختلاف نظر وجود دارد، گفت: دعوت دین به سوی خودش، دعوتی کاملا عقلی و اساساً جنس دعوت‌های دین کاملا عقلی است، امام علی(ع) در خطبه اول نهج‌البلاغه فرمودند: همه انبیاء الهی آمدند تا انقلاب درونی و اثاره عقول در انسان‌ها بکنند و آن‌ها را به قیام وادارند.

وحی، عقل را به حاشیه نمی‌راند

وی با بیان اینکه عقل، پیامبر درونی انسان است و همین پیامبر درونی معترف به نیاز به پیامبر بیرونی و دین است، افزود: در عین حال با آمدن پیامبر بیرونی، کار پیامبر درونی خاتمه نمی‌یابد و سعادت انسان در گرو به پرواز درآمدن این دو بال است و هدف آن‌ها هم یکی است و با آمدن وحی، عقل به حاشیه نرفته است.

عضو هیئت علمی دانشگاه شاهد اضافه کرد: دین نمی‌خواهد انسان را به روش‌های موهوم و با خواب و داستان و عواطف و احساسات صرف، به خود دعوت کند حتی با نظریات تجربی هم قصد ندارد این کار را بکند زیرا اتصال دین به علوم تجربی منطقی ندارد زیرا نظریات دانش تجربی به مرور زمان ابطال می‌شوند.

غلامی با بیان اینکه تجربه‌های نزدیک به مرگ، قابل انکار نیست و بنده هیچ وقت منکر آن نشده و نمی‌شوم، ادامه داد: هم دانش تجربی وفور آن را در افراد تأیید کرده است و هم احادیث به این تجارب پرداخته‌اند و روایاتی داریم که به این بخش از حیات انسانی اشاره کرده‌اند.

مرگ‌اندیشی علاج جامعه مادی‌زده امروز

غلامی بیان کرد: مرگ‌اندیشی علاج جامعه مادی‌زده است و برخلاف کسانی که حاصل مرگ‌اندیشی را مانع پیشرفت و توسعه و ... می‌دانند، مرگ‌اندیشی به انسان ظرفیت مواجهه مناسب با مشکلات دنیا را عطا کرده است و مناسبات بین حیات دنیا و آخرت را تنظیم می‌کند، از این رو اگر تجارب نزدیک به مرگ با روایات نزدیک شود و از موهومات فاصله گرفته و به پلورالیسم معرفتی دامن نزند، ابزار خوبی برای مرگ‌اندیشی است.

استاد حوزه و دانشگاه تصریح کرد: ارزیابی تجارب نزدیک به مرگ روش خاص خود را دارد و می‌توان با روش‌شناسی دو دانش علوم شناختی و دینی به خصوص فلسفه و کلام را مورد بحث قرار داد، زیرا برخی از این تجارب محصول تعامل ذهن و مغز است؛ البته این دو(مغز و ذهن) با هم یکی نیستند و مغز برای ذهن، جنبه سخت‌افزاری دارد. همچنین اینکه ذهن، فیزیکال است یا خیر نظرات متفاوتی وجود دارد؛ اگر قبول کنیم ذهن، جنبه فیزیکی ندارد، برای ارزیابی تجارب نزدیک به مرگ باید از متدولوژی دو علم نام‌برده بهره ببریم.

غلامی اضافه کرد: تجارب نزدیک به مرگ اقسامی دارند و همه این تجارب، از نظر منشأ و فرم یکسان نیستند، برخی از این تجارب در ناهوشیاری جسمی و برخی در بیداری و خواب رخ می‌دهند. برخی محتوای هماهنگ و برخی مبهم و ناهماهنگ دارند، برخی بعد از خارج شدن فرد از شرایطی که در آن است، فراموش شده و برخی در ذهن می‌مانند.

وی ادامه داد: به هر دلیلی اینها مطرح می‌‍‌کنند ما بعد از مرگ، زنده شده‌ایم ولی چطور می‌شود انسان بمیرد و زنده شود و تجاربی را که در نشئه و عالم دیگر رخ داده در درون حافظه فرد قرار بگیرد. یک موقع هست فرد نمرده است و تجاربی ذکر می‌کند، ولی یک موقع فرد کاملا مرده است و در این صورت فقط با معجزه زنده می‌شود.

امکان انتقال مشاهدات پس از مرگ واقعی وجود ندارد

غلامی بیان کرد: آیا صاحبان این تجارب واقعا مرده‌اند و دوباره زنده شده‌اند یا خیر؟ معتقدم زنده‌شدن فردی که واقعا مرده فقط با معجزه رخ می‌دهد، و با وجود پذیرش این امر، امکان انتقال مشاهدات پس از مرگ و به ذهن سپردن آن وجود ندارد. بنابراین عمده کسانی که مدعی تجارب هستند، اساساً نمرده‌اند و در شرایطی بوده‌اند که سطحی از حیات را داشته‌اند.

وی ادامه داد: مادامی که ما در دنیا هستیم، نمی‌توانیم نقش مغز را در دریافت‌های حسی و غیرحسی منکر شویم، مغز، منشأ دریافت‌های انسان از عالم درون و بیرون، مغز است و از این حیث بین علم حضوری و حصولی تفاوتی نیست، بنابراین سلامت مغز در دریافت‌های انسان مؤثر است؛ البته ممکن است سؤال شود که آیا قوه دیگری برای الهامات معنوی از خارج از محدوده جسم انسان وجود دارد یا خیر؟ که پاسخ «خیر» است.

ادراکات اولیاءالله، خالص و بی پالایش است

استاد حوزه و دانشگاه با بیان اینکه تفاوت دریافت‌کنندگان این است که آن‌ها از قدرت و سلامت مغزی بسیار بالایی برخوردار هستند، تصریح کرد: خودسازی و تهذیب نفس، میل آن‌ها را برای مشاهدات ملکوتی بالا می‌‎برد و جنس ادراک آن‌ها جایی برای شک باقی نمی‌گذارد؛ خدا اراده فرموده دریافت‌ها و ادراکات آن‌ها در سطوح مختلف، خالص و دقیق باشد، البته بالاترین درجه خلوص فقط برای پیامبر و امام است، گرچه انسان‌هایی هستند که پیامبر و امام نیستند ولی درجاتی از خلوص را دارند.

وی با بیان اینکه معمولا پای فطرت هم به این مباحث باز می‌شود، اضافه کرد: فطرت، سرشت و ذات انسان، فراتر از جنبه حیوانی او و در بین تمامی انسان‌ها مشترک است. مهم‌ترین محصول فطرت، عقل فراابزاری است که یا در موجودات نیست و یا سطح نازلی از آن را دارند، بنابراین نفس همان خودآگاهی فردی است که انسان را از بقیه جدا می‌کند و روح عبارت از شاکله وجودی انسان از جنس مجرداتی است که در فرایند حرکت جوهری در عالم دیگر به حیات خود ادامه می‌دهد.

نفس و روح دو روی یک سکه هستند

وی تأکید کرد: بنابراین نفس و روح دو روی سکه هستند و نمی‌توان آن‌ها را تفکیک کرد؛ ثانیاً روح چیزی نیست که از بیرون تزریق شود بلکه با تولد در وجود انسان تکامل می‌یابد، لذا به تعبیر ملاصدرا هر قدر روح انسان قوی‌تر شود، درک او هم بیشتر است؛ از این رو تجارب نزدیک به مرگ هم نمی‌تواند با روح و نفس انسان بی رابطه باشد، بلکه هر قدر روح انسان قوی‌تر باشد، می‌تواند تجارب را مدیریت کند.

استاد حوزه و دانشگاه با بیان اینکه عالم ملکوت چیست و چگونه می‌توان به آن دست یافت، گفت: ملکوت، حقیقت و باطن عالم است و هر کسی که واجد یک‌سری شرایط است، می‌تواند به حقایقی از آن دست یابد. به فرض اینکه انسان قادر به دسترسی به ملکوت باشد، بدون تأویل نمی‌تواند از هر چیزی که قوه مثال برای او متخیل می‌کند، مطلع شود، بنابراین برخی تجارب نزدیک به مرگ می‌تواند ملکوتی باشد و حتی کسانی هستند که می‌توانند در بیداری دسترسی به ملکوت به عنوان یک نشئه داشته باشند.

تجارب نزدیک به مرگ از جنس خواب

وی تصریح کرد: برخی تجارب نزدیک به مرگ از جنس خواب عمیق است و باید به همان شکل با آن برخورد کنیم که با خواب برخورد می‌کنیم؛ برترین نوع خواب، رؤیای صادقه هست و شرط آن پاکی قلب حتی از صغائر است. خواب‌هایی که مصداق رؤیای صادقه نیستند حتما از دلبستگی‌های انسان منشأ گرفته و فعل و انفعالات شیمیایی انسان در آن دخیل است؛ مثلاً کسی که در بیداری خالصانه به امام حسین(ع) عشق می‌ورزد، در رؤیای خود با حرم انسان و حتی در مواردی با خود ایشان مرتبط می‌شود. البته در خواب‌های معمولی انسجام وجود ندارد و جزئیات آن فراموش می‌شود و البته ممکن است به عالم ملکوت مرتبط باشد، ولی خالص نیست. اینها جدا از نوع خواب‌های پریشان و اضغاث احلام هستند که محصول قوه مخیّله و شرایط روحی و جسمی انسان است.

تجارب نزدیک به مرگ منبع معرفتی نیستند

غلامی با بیان اینکه اولیای الهی در بیداری هم تجارب پیش از مرگ دارند، تأکید کرد: تجارب نزدیک به مرگ هر چه باشد، تبدیل آن به منبع معرفتی امکان‌پذیر نیست و خواب از هر نوعی، تکلیف شرعی حتی برای خود فرد نمی‌آورد و حجت نیست؛ از این رو عمده علما تجارب خود را برای دیگران نقل نمی‌کنند و اگر نقل کنند، آن را تکلیف‌آور نمی‌دانند.

وی افزود: تجارب نزدیک به مرگ متعلق به خود فرد هست و اگر آن را بپذیریم، شاهد شکل‌گیری نوعی پلورالیسم عقیدتی در جامعه خواهیم بود؛ البته خیلی از این افراد، صورت‌بندی منسجمی از این تجارب ندارند و چیزهایی را متناسب با فضای مخاطبان بر آن می‌افزایند؛ بنابراین نقطه اتکا در دعوت مردم به دین باید عقل و سنت باشد، نه تجارب نزدیک به مرگ و حتی تأییدات علمی نمی‌تواند آن را به موضوعی عقیدتی برای دعوت مردم به دین تبدیل کند.

انتهای پیام