لبخندى مىزند و همچون دیگر مردمان سرزمین طوطیان با مهربانی و آرامشی وصفناپذیر، پاسخ میدهد: «سالهاست كه پا برهنهام. میخواهم ارتباط نزديكى با مامِ هستی، یعنی طبيعت داشته باشم و این تنها وسيله ارتباطی مستقيم بين آدم و زمين را نگهدار باشم! كفش و هر پوشش ديگرى براى «پا»، عامل قطع ارتباط آدمى با طبيعت است. پابرهنگى ارتباطِ اولم با زمين و خاک است و بعد هم با تمام اجزاى طبيعت و با تمام كائنات».
او كه يک روحانى هندو است و با عاشورا و نهضت كربلا آشنايى كامل دارد و همواره برپاكننده مراسم حسينى است، عامل دوم را احترام و ابراز ارادت به حسين بن على(ع) مىداند و آن را وظيفه اخلاقى و وفاداری به اباعبدالله مىشمارد.
چنین اظهاراتی بلافاصله من را به ياد زندهیاد جرج جرداق نویسنده لبنانی و مسیحی کتاب شهیر و هفت جلدى «علی؛ صدای عدالت انسانی» میاندازد؛ روزی که در تهران میزبانش بودم از او پرسیدم، چرا به «چلوکباب»، غذای دلخواه و لذیذ ما ایرانیان، لب نمیزنی؟! پاسخ داد: «…حیوانات چه گناهی مرتکب شدهاند که باید برای ما انسانها ذبح و قربانی شوند؟!»
آرى! ايشان آقاى «سوامى سارنگ»، چهره سرشناس و فعال حوزه صلح جهانى و محيط زيست هندوستانی است.
سوامی سارنگ، هندوى سرمست و عاشق علی(ع) و خاندان اوست كه بنا به دعوت حوزه هنرى به منظور شركت در «ششمين همايش بينالمللى باران غدير» به کشورمان سفر کرده است.
او به جماعت برهمنان حسينى تعلق دارد که در هندوستان به ارادت و محبت سیدالشهدا(ع) شهرهاند و هر ساله در ایام عاشورا مجالس گسترده عزاداری و سوگواری به پا میدارند.