صفحه نخست

فعالیت قرآنی

سیاست و اقتصاد

بین الملل

معارف

اجتماعی

فرهنگی

شعب استانی

چندرسانه ای

عکس

آذربایجان شرقی

آذربایجان غربی

اردبیل

اصفهان

البرز

ایلام

خراسان جنوبی

بوشهر

چهارمحال و بختیاری

خراسان رضوی

خراسان شمالی

سمنان

خوزستان

زنجان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

کهگیلویه و بویر احمد

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

صفحات داخلی

کد خبر: ۴۰۷۹۴۵۶
تاریخ انتشار : ۰۹ شهريور ۱۴۰۱ - ۰۸:۳۷
حسین علوی‌مهر در گفت‌وگو با ایکنا:

حجت‌الاسلام حسین علوی مهر معتقد است که تفسیر قرآن در صد سال اخیر به اندازه هشت قرن رشد کرده و قطعا فعالیت‌های آیت‌الله بروجردی و آیت‌الله حائری یزدی در مقدمه‌چینی برای این تحول مؤثر بوده است. به خصوص بعد از انقلاب اسلامی شاهد تحولات تفسیری به اندازه هفت هشت قرن گذشته هستیم.

به گزارش ایکنا، در صدمین سال احیای حوزه علمیه قم به دست مرحوم آیت‌الله شیخ عبدالکریم حائری یزدی قرار داریم؛ صد سالی که حوزه با تحولات شگرفی نسبت به گذشته روبه‌رو بوده است؛ از جمله تحول در توجه بیشتر به قرآن و تفسیر آن.

خبرنگار ایکنا برای بررسی تحولات تفسیری صد سال اخیر حوزه به خصوص تحولات ناشی از پیروزی انقلاب اسلامی، با حجت‌الاسلام والمسلمین حسین علوی مهر، استاد جامعه‌المصطفی(ص) و عضو گروه علوم قرآن و تفسیر دانشگاه عالی قرآن و حدیث مجتمع آموزش عالی امام خمینی(ره)، گفت‌وگو کرده است که در ادامه می‌خوانید:

 

ایکنا _ امسال صدمین سال بازتأسیس و احیای حوزه قم است. به نظر شما تحولات تفسیری در این سده چگونه بوده است؟

در صد سال اخیر مانند ادوار قبل تفاسیری شکل گرفت، ولی عمدتا باید به نیم قرن اخیر پرداخته شود. یکی از کارهای باارزش در نیم قرن اخیر، فعالیت‌های تفسیری است که باید بیشتر مورد واکاوی و بحث قرار بگیرد و معرفی شود. متاسفانه ندیده‌ام که تمامی تفاسیر دوره معاصر یعنی از زمان سیدجمال‌الدین اسدآبادی تاکنون در اثری معرفی شده باشد. در این دوره محمد عبده تفسیر المنار را نوشت و این تفسیر که رشیدرضا آن را تکمیل کرد، تاثیر فراوانی روی تفاسیر بعد از خود گذاشت؛ به خصوص بعد از انقلاب اسلامی شاهد تحولات تفسیری به اندازه هفت هشت قرن گذشته هستیم.

تعداد تفاسیر به حدی است که الان نمی‌توانم آمار دقیقی ارائه دهم. ضمن اینکه محدود به ایران نیست و در شبه‌قاره هند شامل هند، پاکستان، بنگلادش و... هم تفاسیر زیادی نوشته شده است که ما از آنها اطلاع کافی نداریم؛ اخیرا متوجه شدیم که سه تفسیر جدید از سه مفسر چاپ شده، از جمله تفسیر کوثر که آن را در پاکستان آقای نجفی، از علمای شیعه، نوشته است.

البته تفسیر کوثر دیگری در ایران چند سال قبل منتشر شد و آیت‌الله یعقوب جعفری مؤلف آن بودند و 12 جلد دارد. الان در بیروت یکی از تفاسیر باارزش تفسیر «قدوة التفاسیر فی الماثور عن خاتم الانبیاء و المرسلین» است که شیخ یحیی فلسفی شیرازی آن را نوشته و مؤسسه البلاغ آن را در بیروت چاپ کرده است. وی فقط روایات پیامبر(ص) را جمع‌آوری کرده و در حقیقت تفسیر پیامبر(ص) از قرآن کریم است. نکته جالب این است که در بین آثار اهل سنت مانند الاتقان سیوطی فقط 260 روایت از پیامبر(ص) وجود دارد، ولی این تفسیر 5 جلدی تمامی منقولات را جمع‌آوری کرده و جلد اول آن از ابتدای قرآن تا سوره آل‌عمران است و از تفسیر امام عسکری(ع) هم آنچه را امام از پیامبر(ص) نقل فرموده جدا کرده و در این مجموعه قرار داده است؛ بنابراین این تفسیر نقطه عطفی در این زمینه محسوب می‌شود.

تفسیر سه جلدی الواضح از دیگر تفاسیر سده اخیر و اثر شیخ محمد محمود حجازی، از علمای اهل سنت است و مقاصد سوره‌ها و مباحث موضوعی از جمله فقهی به صورت اختصار بیان شده است. تفسیر دیگر «التفسیر الواضح المیسر» است که محمدعلی ابن جمیل صابونی آن را نوشته و اهل سنت است. وی تحصیل‌کرده الازهر است و تفسیر دو جلدی دیگری هم درباره آیات الاحکام دارد. تفسیر دیگر وی صفوة التفاسیر در سه جلد و به عربی است. وی در حلب سوریه به دنیا آمد و در دمشق زندگی می‌کند. این تفسیر را سیدمحمدطاهر حسینی در ۴ جلد به زبان فارسی ترجمه کرده است.

 

ایکنا _ به برخی تفاسیر اهل سنت اشاره کردید. آیا تفسیری با رویکرد تقریبی داریم، به خصوص اینکه شما به دنبال تألیف چنین اثری بودید؟

بله، تفسیری را بنده با یکی از محققان نوشتیم و از طرف مجمع تقریب مذاهب در بیروت چاپ شده و عنوان آن «التفسیر الروایی المشترک بین الشیعه و اهل السنه» است؛ البته روایات تفسیری را بیان کرده‌ایم؛ یعنی روایاتی را که ناظر به آیه است و روایاتی را که ناظر به تفسیر آیات نیست کنار گذاشته شده و سه جلد است و همه قرآن را دربرنمی‌گیرد.  

 

ایکنا _ تفاسیر زیادی وجود دارند که مشهور و معروف نیستند، ولی قابلیت‌ها و ارزش‌های مهمی دارند. لطفا در مورد آنها بیشتر توضیح دهید.

احصای همه تفاسیر کار سختی است، ولی برخی تفاسیر احصا شده کمتر مورد توجه است و مایلم بیشتر به آنها بپردازم. یکی از آنها «التهذیب التفسیر» است که روایی محسوب می‌شود و در 5 جلد از سوی یکی از مفسران معاصر اهل سنت نوشته شده که نویسنده آن فوت کرده است. محمدحبیب الله سبزواری هم از شیعه تفسیر «الجدید» را نوشته و به زبان عربی و هفت جلد است و تفسیری خوب محسوب می‌شود.

تفسیر «بیان العترة» را سیدعباس سیدکریمی از استادان حوزه علمیه در قم نوشته است که قرار بود 5 جلد باشد و روایی است. تفسیر دیگر تفسیر «جامع آیات الاحکام» است. این تفسیر گسترده‌ترین تفسیر فقهی در دوره معاصر است که آیت‌الله زین‌العابدین قربانی آن را به فارسی نوشته است. 

تفسیر دیگری که کمتر مورد توجه است «مناهج البیان» اثر مرحوم محمدباقر ملکی میانه‌جی است که در شش جلد نگاشته شده و او هم شیعه و گرایش کلامی و اجتماعی دارد و به عربی نوشته شده است. تفسیر «الاساس فی التفسیر» نوشته سعید حوا از علمای اهل سنت است. همچنین، تفسیر «مشکات» نوشته محمدعلی انصاری و تفسیر سه جلدی تنزیلی اثر حجت‌الاسلام والمسلمین عبدالکریم بهجت‌پور هم هست.

تفسیر «معارج التفکر و دقائق التدبر» نیز به مرور زمان تکمیل شده و تا جلد 15 آن را دیده‌ام و چون براساس ترتیب نزول است، ابتدا سوره حمد و بعد علق را تفسیر کرده و بقره هشتادوهفتمین سوره‌ای است که تفسیر شده و این اثر تالیف شیخ عبدالرحمان حسن میدانی است که در سال 1345 قمری نوشته شد؛ او در دمشق به دنیا آمد و به الازهر و عربستان رفت و اکنون ظاهرا وفات یافته است. تفسیر آیت‌الله معرفت هم اثری جامع است و شش جلد آن چاپ شده و ادامه آن را هم شاگردان او چاپ خواهند کرد. تفسیر «فهم القرآن الکریم» نیز به ترتیب نزول است و آن را عامد الجابری تالیف کرده است.

 

ایکنا _ چه تفاسیری را در دوره معاصر برای عموم مردم بیشتر قابل استفاده و توصیه می‌دانید؟

تفسیر حکیم شیخ حسین انصاریان هم از دیگر تفاسیر دوره معاصر و تفسیر ارزشمندی است و چون انصاریان قرآن را هم ترجمه کرده از جایگاه خوبی برخوردار است و استفاده از آن توصیه می‌شود. تفسیر یک جلدی مبین را ابوالفضل بهرام‌پور نگاشته است که از دیگر تفاسیر دوره معاصر محسوب می‌شود و برای عموم مردم قابل استفاده است. تفسیر مهر حجت‌الاسلام والمسلمین محمدعلی رضایی اصفهانی هم از دیگر تفاسیر خوب دوره معاصر است که در ده جلد نوشته شده است.

کسانی که محقق و به مباحث تفسیری علاقه‌مندند علاوه بر تفاسیر برجسته مانند المیزان، نمونه و تسنیم، از این نوع تفاسیر هم استفاده می‌کنند، زیرا ممکن است در آنها نکاتی مطرح شده باشد که در تفسیر دیگر نباشد.

 

ایکنا _ تاثیر انقلاب اسلامی بر علوم قرآن و رویکرد محتوایی تفاسیر قرآن چقدر بوده است؟

بعد از پیروزی انقلاب، تعداد مراکز قرآنی و علمی مرتبط با قرآن در حوزه و دانشگاه جهش داشته است. الان اکثر دانشگاه‌ها رشته‌هایی مرتبط با علوم قرآن و تفسیر دارند؛ دانشگاه تهران از قدیم این رشته را داشته و الان هم رشته‌های دیگر را اضافه کرده است. دانشگاه‌های امام صادق(ع)، قم، همدان، اصفهان، فردوسی و... هم رشته‌های علوم قرآن و تفسیر را دارند و مقالات و پایان‌نامه‌های بسیاری در این باره نوشته شده است. معاونت قرآن و عترت وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی باید احصای این‌ها را برعهده بگیرد و این آثار را معرفی کند. در حوزه چندین مرکز مشغول کارهای تفسیری سطح دو، سه و چهار هستند و این غیر از دروس و جلسات تفسیر است که به شکل آزاد برگزار می‌شوند.

آیت‌الله جوادی آملی یک دوره 40 ساله تفسیر کامل قرآن را در حوزه تدریس کردند و سیدعباس سیدکریمی هم زحمت تفسیری زیادی کشید و تدریس هم می‌کنند و دیگر اساتید هم به صورت انفرادی دروس تفسیری دارند. مرکز تخصصی تفسیر آیت‌الله مکارم شیرازی و مرکز فقهی ائمه اطهار(ع) هم واجد رشته تفسیر در سطوح مختلف تحصیلی هستند. این مراکز رساله‌ها و پایان‌نامه‌های قابل توجهی را نوشته‌اند و اگر آنها را جمع‌آوری کنیم، شاید ده‌ها اثر شوند. البته مراکز دیگری مانند دانشگاه قرآن و حدیث هم به شدت به مباحث قرآنی و حدیثی مشغول هستند. همچنین در جامعه‌المصطفی(ص) مجتمع قرآن و حدیث آن مستقل است و رشته‌های بی‌نظیر قرآنی و تفسیری که در دنیا سابقه ندارد در حال تدریس است، مثلا دکترای تفسیر موضوعی که مجوز نهایی وزارت علوم را گرفته و به زودی اجرا خواهد شد. دکترای تفسیر ترتیبی اعم از ادبی، عقلی، عرفانی، روایی و تنزیلی، فلسفه تفسیر و روش‌شناسی تفسیر هم در مقطع دکترا تصویب شده و مطالعات تفسیری قرآن در عهدین مجوز تدریس گرفته است و برخی رشته‌ها در سال جاری تدریس خواهد شد.

شاید در این نیم قرن به برکت جمهوری اسلامی به اندازه 800 سال در حوزه‌ها کار قرآنی انجام شده و کشورهایی مانند مصر، سوریه و عربستان هم کارهایی انجام ‌داده‌اند؛ البته کار سعودی‌ها جنبه تهاجمی دارد و کمتر کار تفسیری جدید انجام می‌‌دهند.

 

ایکنا _ طبق فرمایش شما، به برکت انقلاب اسلامی تاثیرات شگرفی را در قرآن‌پژوهی و تفسیر شاهدیم. در این عرصه چه سهمی را برای دوره آیت‌‎الله شیخ عبدالکریم حائری تا پیروزی انقلاب قائل هستید؟

در صد سال اخیر که مرحوم آیت‌الله حائری یزدی حوزه را احیا کردند، تاثیرات خوبی را شاهدیم و شکوفایی اندیشه ایشان و مرحوم آیت‌الله بروجردی چند دهه بعد بروز یافت، به خصوص بعد از انقلاب شاهد رشد مباحث علوم قرآنی و تفسیری هستیم؛ مثلا تفاسیر المیزان و اطیب البیان متأثر از اندیشه‌های آیت‌الله بروجردی هستند یا تفسیر روان جاوید اثر مرحوم میرزا محدتقی ثقفی تهرانی، تفسیر محمدحبیب‌الله سبزواری و تفسیر انوار درخشان محمدحسین همدانی متاثر از اندیشه‌های آیت‌الله بروجردی و آیت‌الله حائری یزدی هستند.  

تفسیر بانو مجتهده امین اصفهانی را هم نباید دست‌کم بگیریم؛ تفسیر مخزن العرفان است و ایشان از محضر آیت‌الله بروجردی بهره برده‌اند. بنابراین برخی از تفاسیری که ذکر شد از زمان آیت‌الله بروجردی جرقه‌اش خورده ولی شکوفایی آنها در دوره‌های بعد بوده است؛ علامه طباطبایی قبل از المیزان تفسیر البیان را در هفت جلد نوشتند و راضی به انتشار آن نبودند یا تفسیر «القرآن و العقل» سیدنورالدین حسینی عراقی هم از تفاسیر خوبی است و تفسیر وی در زمانی نوشته شد که شاهد اهمیت و شکوفایی تفسیر در حوزه نبودیم و به همین دلیل بعد از انقلاب چاپ شد.

 

ایکنا _ با توجه به تحولات زیاد و سریع دوره معاصر، آینده تفاسیر و مباحث تفسیری و علوم قرآنی در حوزه را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

در آینده‌ای نه چندان دور شاهد تحول جدیدی در تفسیر خواهیم بود و آن تفسیر در گرایش‌های مختلف علوم انسانی است و جرقه‌ این کار را شهید صدر زد. البته تفاسیر موضوعی مانند پیام قرآن آیت‌الله مکارم شیرازی نوشته شده، ولی به صورت جزئیف در سال‌های نه چندان دور و شاید نیم قرن بعد شاهد تحول در تفسیر با رویکرد علوم انسانی خواهیم بود که برخی از آنها مانند تفسیر اقتصادی قرآن، تفسیر سیاسی، تفسیر روان‌شناسانه، تفسیر حقوقی و تفسیر تربیتی قرآن در حال انجام است. همانطور که مقام معظم رهبری تاکید کرده‌اند، باید تحول در علوم انسانی رخ دهد و تفسیر نویسی هم به این سمت پیش برود.

گفت‌وگو از علی فرج زاده

انتهای پیام