صفحه نخست

فعالیت قرآنی

سیاست و اقتصاد

بین الملل

معارف

اجتماعی

فرهنگی

شعب استانی

چندرسانه ای

عکس

آذربایجان شرقی

آذربایجان غربی

اردبیل

اصفهان

البرز

ایلام

خراسان جنوبی

بوشهر

چهارمحال و بختیاری

خراسان رضوی

خراسان شمالی

سمنان

خوزستان

زنجان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

کهگیلویه و بویر احمد

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

صفحات داخلی

کد خبر: ۴۱۰۰۶۷۳
تاریخ انتشار : ۲۹ آبان ۱۴۰۱ - ۰۸:۲۵
استنادات قرآنی بیانات رهبر معظم انقلاب

آیه 23 سوره «احزاب» مبین نشانه‌های مؤمنان راستین است که بر سر عهد و پيمانشان با خدا يعنى فداكارى تا آخرين نفس و آخرين قطره خون ايستادند و صادقانه با پیمان و عهد خود با خداوند متعال رفتار کردند.

به گزارش ایکنا رهبر معظم انقلاب در بخشی از بیانات در دیدار دست‌اندرکاران کنگره شهدای استان قم در تاریخ 8 آبان امسال که روز پنجشنبه 26 آبان منتتشر شد با استناد به آیه 23 سوره «احزاب» فرمودند: «اوّلین چیزی که شهید به یاد انسان می‌آورد، جهاد فی‌سبیل‌الله است؛ شهید در راه خدا حرکت کرده، مجاهدت کرده، به شهادت رسیده. شهید مظهر ایمان صادق است: صَدَقوا ما عاهَدُوا اللَهَ عَلَیهِ فَمِنهُم مَن قَضىٰ نَحبَه؛ این همان «قَضىٰ نَحبَه» است؛ مظهر صداقت است، مظهر عمل صالح است. چه عملی اصلح از رفتن در راه خدا و تقدیم کردن همه‌ وجود خود، همه هستی خود به این راه؟ ایمان صادق، عمل صالح. این جنبه‌ دینی که حالا در همین کلمات کوتاه، دنیایی از معارف نهفته است.»

حال در این نوشتار به بیان شأن نزول، تفاسیر و نکات پیرامون این آیه می‌پردازیم.

متن آیه: «مِنَ الْمُؤْمِنِينَ رِجَالٌ صَدَقُوا مَا عَاهَدُوا اللَّهَ عَلَيْهِ فَمِنْهُمْ مَنْ قَضَىٰ نَحْبَهُ وَمِنْهُمْ مَنْ يَنْتَظِرُ وَمَا بَدَّلُوا تَبْدِيلًا»

ترجمه آیه: «از ميان مؤمنان مردانى‌اند كه به آنچه با خدا عهد بستند صادقانه وفا كردند. برخى از آنان به شهادت رسيدند و برخى از آنها در [همين‌] انتظارند و [هرگز عقيده خود را] تبديل نكردند.»

شیخ طوسی درباره شأن نزول این آیه بیان می‌دارد که «چنین روایت شده که این آیه درباره حمزة بن عبدالمطلب و جعفر بن ابى‌طالب و على بن ابى‌طالب علیه‌السلام نازل شده و منظور از این قسمت آیه «فَمِنْهُمْ مَنْ قَضى نَحْبَهُ» حمزه و جعفر است و مقصود از «وَ مِنْهُمْ مَنْ ینْتَظِرُ» در آیه على بن ابى‌طالب علیه‌السلام مى‌باشد.»

همچنین در تفسیر برهان از محمد بن العباس بعد از شش واسطه از جابر و او از امامین باقر و صادق علیهم‌السلام و نیز از محمد بن الحنفیة روایت کند که فرمودند: «امام على مرتضى علیه‌السلام فرمود: من و برادرم جعفر و عموى من حمزه و پسرعموى من عبیده حارث با خداوند معاهده بستیم و به آن وفا نمودیم و آنان بر من در شهادت تقدم جستند و من به آن‌ها بعد ملحق خواهم شد و منتظر در این آیه من مى‌باشم.»

البته، گفتنی است که در میان این تفسیرها هیچ منافاتى وجود ندارد؛ چرا که آیه مفهوم وسیعى دارد که همه شهداى اسلام را که قبل از ماجراى جنگ «احزاب» شربت شهادت نوشیده بودند شامل مى‌‏شود و منتظران نیز تمام کسانى بودند که در انتظار پیروزى و شهادت به سر مى‌‏بردند و افرادى مانند حمزه سید الشهدا(ع) و على(ع) در رأس این دو گروه قرار داشتند؛ لذا در تفسیر صافى چنین آمده است: «ان اصحاب الحسین بکربلا کانوا کل من اراد الخروج ودع الحسین(ع) و قال: السلام علیک یا بن رسول اللَّه! فیجیبه: و علیک السلام و نحن خلفک، و یقرأ "فَمِنْهُمْ مَنْ قَضى‏ نَحْبَهُ وَ مِنْهُمْ مَنْ یَنْتَظِرُ"؛ یاران امام حسین(ع) در کربلا هر کدام که مى‌‏خواستند به میدان بروند، با امام(ع) وداع مى‌‏کردند و مى‌‏گفتند سلام بر تو اى پسر رسول خدا(سلام وداع)، امام(ع) نیز به آنها پاسخ مى‌‏گفت و سپس این آیه را تلاوت مى‌‌فرمود: «فَمِنْهُمْ مَنْ قَضى‏ نَحْبَهُ وَ مِنْهُمْ مَنْ یَنْتَظِرُ.»

تفسیر نور الثقلین از مقتل ابی‌مخنف نیز نقل می‌کند که امام حسین(ع) این آیه را به هنگامى که خبر شهادت عبد اللَّه بن یقطر به او رسید نیز تلاوت فرمود. از اینجا روشن مى‌‏شود که آیه چنان مفهوم وسیعى دارد که تمام مؤمنان راستین را در هر عصر و هر زمان شامل مى‌‏شود، چه آنها که جامه شهادت در راه خدا بر تن پوشیدند و چه آنها که بدون هیچ‌گونه تزلزل بر سر عهد و پیمان با خداى خویش ایستادند و آماده جهاد و شهادت بودند.

مرحوم علامه طباطبایی در تفسیر المیزان پیرامون این آیه آورده است که «كلمه (نحب) به معناى نذرى است كه محكوم به وجوب باشد، مثلا وقتى گفته مى‌شود (فلان قضى نحبه) معنايش اين است كه فلانى به نذر خود وفا كرد و در قرآن آمده (فمنهم من قضى نحبه و منهم من ينتظر) كه البته منظور از آن، مردن است، همچنان كه مى‌گويند: (فلان قضى اجله - فلانى اجلش را به سر رساند) و يا مى‌گويند (فلان استوفى اكله - فلانى رزق خود را تا به آخر دريافت كرد) و يا مى‌گويند: (فلان قضى من الدنيا حاجته - فلانى حاجتش را از دنيا برآورد).

عبارت (صدقوا ما عاهدوا الله عليه) نیز يعنى صدق خود را در آنچه با رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم) عهد كرده بودند به ثبوت رساندند و آن عهد اين بود كه هر وقت به دشمن برخوردند فرار نكنند، شاهد اينكه مراد از عهد اين است، محاذاتى است كه آيه مورد بحث با آيه سابق دارد، كه درباره منافقين و بيماردلان سست ايمان مى‌فرمود: (و لقد كانوا عاهدوا الله من قبل لا يولون الادبار؛ قبلا با خدا عهد كرده بودند كه پشت به دشمن نكنند) همچنان كه همين محاذات بين آيه سابق و آيه‌اى كه قبلا فرموده بود كه: منافقين در چنين مخاطرى به شک افتادند و تسليم امر خدا نشدند، نيز برقرار است.

عبارت (فمنهم من قضى نحبه) نیز يعنى بعضى از مؤمنين در جنگ اجلشان به سر رسيد، يا مردند و يا در راه خدا كشته شدند و بعضى منتظر رسيدن اجل خود هستند و از قول خود و عهدى كه بسته بودند هيچ چيز را تبديل نكردند.»

در تفسیر نمونه نیز درباره این آیه آمده است که «آيه اشاره به گروه خاصى از مؤمنان است كه در تأسى به پيامبر (صلى اللّه عليه و آله و سلّم) از همه پيشگام‌تر بودند و بر سر عهد و پيمانشان با خدا يعنى فداكارى تا آخرين نفس و آخرين قطره خون ايستادند، مى فرمايد: در ميان مؤمنان مردانى هستند كه بر سر عهدى كه با خدا بسته‌اند ايستاده‌اند، بعضى از آنها به عهد خود وفا كرده ، جان را به جان آفرين تسليم نمودند و در ميدان جهاد شربت شهادت نوشيدند و بعضى نيز در انتظارند و هيچگونه تغيير و تبديل در عهد و پيمان خود ندادند و كمترين انحراف و تزلزلى در كار خود پيدا نكردند. در واقع به عكس منافقان و يا مؤمنان ضعيف‌الايمان كه طوفان حوادث آنها را به اين طرف و آن طرف مى افكند و هر روز فكر شوم و تازه‌اى در مغز ناتوان خود مى‌پروراندند. اينان همچون كوه، ثابت و استوار ايستادند، و اثبات كردند عهدى كه با او بستند هرگز گسستنى نيست.

جنگ احزاب، محک آزمون عجيبى بود براى همه مسلمانان و آنها كه دعوى اسلام داشتند و همچنين كسانى كه گاه ادعاى بى‌طرفى مى‌كردند و در باطن با دشمنان اسلام سر و سر داشتند و همكارى مى‌كردند. موضع گروه‌هاى سه‌گانه؛ مؤمنان راستين، مؤمنان ضعيف و منافقان، در عملكردهاى آنها كاملا مشخص شد و ارزش‌هاى اسلامى كاملا آشكار گشت. هر يک از اين گروه‌هاى سه‌گانه در كوره داغ جنگ احزاب، سره و ناسره بودن خود را نشان دادند. طوفان حادثه به قدرى تند بود كه هيچكس نمى‌توانست آنچه را در دل دارد پنهان كند و مطالبى كه شايد ساليان دراز در شرایط عادى براى كشف آن وقت لازم بود در مدتى كمتر از يک‌ماه به ظهور و بروز پيوست.

اين نكته نيز قابل توجه است كه شخص پيامبر (صلى اللّه عليه و آله و سلّم) با مقاومت و ايستادگى سرسختانه خود و حفظ خونسردى و توكل بر خدا و اعتماد به نفس و همچنين مواسات و همكارى با مسلمانان در حفر خندق و تحمل مشكلات جنگ، نيز عملا ثابت كرد كه به آنچه در تعليماتش قبلا آورده است، كاملا مؤمن و وفادار مى‌باشد و آنچه را به مردم مى‌گويد قبل از هر كس خود عمل مى‌كند.»

رهبر معظم انقلاب نیز در خصوص این آیه در سخنانی می‌فرمایند: «اینها با عهد خود، پیمان خود با خدای متعال صادقانه رفتار کردند؛ شهید این است؛ یعنی [این] پیمان بستن با خدا است، معامله کردن با خدا است؛ لذا شما می‌بینید که رزمنده‌ در میدان جهاد فی‌سبیل‌الله با رزمنده‌های متعارف دنیا فرق دارد... وقتی که در حال مجاهدت در میدان جنگ است، اخلاصش بیشتر از حالت معمولی است، توکّلش بیشتر است، تواضعش بیشتر است، مراقبتش از حدود الهی بیشتر است.» (بیانات در دیدار دست‌اندرکاران کنگره‌ شهدای استان ایلام، 30 آبان 1400)

همچنین ایشان در سخنان دیگری پیرامون این آیه بیان می‌دارند که «در این آیه شریفه (مِنَ المُؤمِنینَ رِجالٌ صَدَقوا ما عهَدوا الله عَلَیهِ)؛ این عهدی كه می‌گوید مؤمنین با خدا بسته‌اند و بعضی از مؤمنین به این عهد به‌نیكی وفا كردند و پای این عهدشان ثابت‌قدم ماندند، همان است كه چند آیه قبل در همین سوره‌ مباركه می‌فرماید كه «و لَقَد كانوا عهَدُوا اللهَ مِن قَبلُ لا یُوَلّونَ الاَدبار». همه‌ ما به این نكات باید توجّه كنیم. با خدای متعال عهد كرده بودند كه از مقابل دشمن فرار نكنند، به دشمن پشت نكنند. رها كردن مواضع و عقب‌نشینیِ منهزمانه در مواجهه‌ با دشمن، از جمله چیزهایی است كه قرآن تأكید می‌كند كه نباید انجام بگیرد؛ در جنگ نظامی و در جنگ سیاسی و در جنگ اقتصادی، در هر جایی كه صحنه‌ زورآزمایی است، در مقابل دشمن باید ایستاد؛ باید عزم شما بر عزم دشمن پیروز بشود، باید اراده شما بر اراده دشمن غالب بشود و می‌شود و این ممكن است. در عرصه‌ هرگونه جهاد و كارزاری، پشت كردن به دشمن و هزیمت كردن، از نظر اسلام و قرآن ممنوع است.» (بیانات در دیدار پنجاه هزار فرمانده بسیج سراسر کشور، 29 آبان 1392)

در پایان می‌توان از این آیه چنین نتیجه گرفت که:

ـ همه‌ اصحاب پيامبر و مؤمنان در يک درجه نيستند

ـ نقل كمالات ديگران يكى از راه‌هاى تربيت است.

ـ دفاع از حقّ تا مرز شهادت، نشانه‌ صداقت در ايمان است.

ـ تعهّد، لازم‌الاجرا و عمل به آن نشانه صداقت است.

ـ بزرگداشت شهدا، پيام و درسى قرآنى است.

ـ انتظار شهادت نيز يک ارزش است و آمادگى براى لقاى‌ خداوند از صفات مؤمنان است.

ـ باب شهادت باز است.

ـ شهادت برخى مؤمنان، عامل عقب‌نشينى يا دلسردى ديگر مؤمنان نمى‌شود.

ـ مؤمن با اين‌كه شهادت دوستان و عزيزان خود را مى‌بيند، باز خود در انتظار شهادت است.

ـ مؤمنان واقعى پايبند عهد و پيمان خود با خدا هستند و هيچ چيز حتّى شهادت دوستان و عزيزان، روحيه آنان را تغيير نمى‌دهد.

انتهای پیام