صفحه نخست

فعالیت قرآنی

سیاست و اقتصاد

بین الملل

معارف

اجتماعی

فرهنگی

شعب استانی

چندرسانه ای

عکس

آذربایجان شرقی

آذربایجان غربی

اردبیل

اصفهان

البرز

ایلام

خراسان جنوبی

بوشهر

چهارمحال و بختیاری

خراسان رضوی

خراسان شمالی

سمنان

خوزستان

زنجان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

کهگیلویه و بویر احمد

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

صفحات داخلی

کد خبر: ۴۱۰۵۳۰۵
تاریخ انتشار : ۱۶ آذر ۱۴۰۱ - ۱۶:۱۷

اگر زنان در خلال جنگ در لباس پرستار باشند، یا در لباس سرباز در جنگ حضور یابند، تفاوتی نمی‌کند؛ به‌ هر حال جنگ نمی‌تواند زنانه باشد.

به گزارش ایکنا از اصفهان، نشست گفت‌وگو درباره کتاب «جنگ چهره زنانه ندارد» نوشته سوتلانا آلکساندرونا الکسیویچ، از سلسله‌نشست‌های سه‌شنبه‌های فصل سخن، روز گذشته، 15 آذرماه در محل معاونت پژوهشی جهاددانشگاهی واحد اصفهان برگزار شد.

سعیده سیاحیان، نویسنده و منتقد ادبی در این نشست درباره مقدمه کتاب اظهار کرد: کتاب دو مقدمه دارد که یکی را مترجم برای نویسنده نوشته و دیگری، نوشته خود نویسنده است. به‌نظر می‌رسد، مقدمه‌ای که نوشته خود نویسنده است، بسیار مهم‌تر و تکان‌دهنده‌تر از متن کتاب باشد. لزومی ندارد که همه روایت‌های کتاب را بخوانیم، زیرا مقدمه آن چکیده‌ای‌ست از تمام آنچه در کتاب بیان شده است.

وی در خصوص نویسنده کتاب و تجربه زیسته او گفت: الکسیویچ سه سال بعد از پایان جنگ جهانی دوم به دنیا آمده است و در 30 سالگی، مشغول جمع‌آوری این کتاب می‌شود. در مقدمه کتاب آمده که در 33 سال گذشته، تأثیرات جنگ را در خانواده خود می‌بیند و به قدری تحت‌تأثیر قرار می‌گیرد که مصمم می‌شود جنگ را از نگاه کسانی روایت کند که در این سال‌ها سکوت کردند؛ از جمله مادران و مادربزرگان، زیرا در ابتدا با روایت‌های مادر و مادربزرگ خودش مواجه می‌شود و داستان کشته‌ شدن نزدیکان خود را در طی جنگ از زبان آنها می‌شنود. آنچه در اصل، او را مجبور به حرف زدن درباره جنگ می‌کند، سکوت زنان است؛ او تصمیم می‌گیرد جنگ را از نگاه زنان بنویسد.

این نویسنده و منتقد ادبی درباره تجربه شخصی خودش از خواندن این کتاب گفت: چند سال قبل، مطالعه این کتاب به من پیشنهاد شد؛ وقتی شروع به خواندن کردم، نتوانستم با آن ارتباط برقرار کنم و این مسئله برایم عجیب بود، در حالی که علاقه زیادی به کتاب‌های جنگی دارم و همیشه با اشتیاق آنها را می‌خوانم. برایم سؤال بود که چرا از خواندن این کتاب فرار می‌کنم؟ تا امروز که به‌خاطر این جلسه مجبور شدم آن را بخوانم و در نهایت دریافتم که در مواجهه با کتاب‌های جنگی دیگر، با دنیاهای مردانه‌ای روبرو می‌شویم که در آنها خشونت، قدرت و پیروزی وجود دارد، ولی وقتی زنان درباره جنگ حرف می‌زنند، آرام هستند و آنچه در روایت مردانه بیان می‌شود، زنان نمی‌گویند. به عبارتی، زنان با صداقت حرف می‌زنند.

وی ادامه داد: در نوشته‌های خانم الکسیویچ بیان شده که بعضی از قسمت‌ها را خودش سانسور کرده و بعضی از قسمت‌ها در خلال چاپ کتاب، از سوی سانسورچی‌ها سانسور شده است. وقتی نویسنده این مسئله را بیان می‌کند، متوجه صداقت او می‌شویم. این میزان از صداقت است که مرا پس می‌زند، برایم سؤال است که آیا واقعیت عریان جنگ یا هم‌ذات‌پندازی زنانه من با متن کتاب است که باعث این واکنش می‌شود؟

سیاحیان تصریح کرد: وقتی کتاب تمام شد، متوجه شدم با کمتر کتابی با این میزان چالش مواجه می‌شوم و به نظرم، عنوان کتاب یک واقعیت است، اینکه اگر زنان در خلال جنگ در لباس پرستار باشند، یا در لباس سرباز در جنگ حضور یابند، تفاوتی نمی‌کند؛ به‌ هر حال جنگ نمی‌تواند زنانه باشد. به گفته زنانی که در جنگ بودند، آنها بعد از گذشت سالیان از آن دوران هنوز هم شب‌ها خواب راحتی ندارند و درباره بسیاری از حوادث و واقعیت‌ها صحبت نمی‌کنند، زیرا از تغییر نگاه دیگران به خودشان می‌ترسند، چراکه اگر مردی از جنگ بازگردد، مایه افتخار دیگران است، اما زنان چنین نیستند؛ این تجربه برای زنان کشورمان هم که هشت سال جنگ تحمیلی را از سر گذراندند، به همین صورت است.

زهراسادات مرتضوی

انتهای پیام