این کتاب به موضوع صنایع رسانههای اجتماعی میپردازد. یک صنعت را به صورت سنتی به این صورت تعریف میکنند: یک کسب و کار و یک هستنده اقتصادی به منزله گروهی از فروشندگان که محصولات و خدمات خود را بازارهای مختلف به خریداران میفروشند. در نگاه به رسانههای اجتماعی از چشمانداز صنعتی، این فروشندگان به وسیله شرکتهای تکینی همچون فیسبوک، توئیتر، لینکدین و یوتیوب بازنمایی میشوند. در حالی که خریداران ترکیبی از مصرفکنندگانی که سایتهای خودشان را با کمک رسانههای اجتماعی میسازند و آگهیدهندگانی که دسترسی به این مخاطبان را به امید فروش محصولات و خدماتشان میخرند، هستند. اگر چه بیشتر مردم ممکن است رسانههای اجتماعی را یک پدیده سده بیستمی بدانند، ریشههای رسانههای اجتماعی در واقع ژرفتر از چیزی است که ما تصور میکنیم.
این کتاب بر موضوع پیچیده و جذاب رسانههای اجتماعی متمرکز است و آن را از یک چشمانداز صنعتی مطالعه میکند. مجموعه روبه رشدی از کارها و ادبیات علمی درباره رسانههای اجتماعی وجود دارد. در سویه علمی، بسیاری از نوشتههای اولیه در این باره بحث میکنند که چگونه میتوان از رسانههای اجتماعی در حوزههایی مانند بازریابی و روابط عمومی بهره برد تا در بهترین حالت بتوان به یک کسب و کار کمک کرد تا به مشتریان نو دسترسی پیدا کند.
چیزی که در این پژوهشها غایب است، بررسی رسانههای اجتماعی از چشمانداز صنعتی است. هدف این کتاب هم همین است و قلمیاران این کتاب که کارشان در اینجا منتشر شده هم چنین هدفی داشتهاند؛ اینکه با یک لنز متفاوت به رسانههای اجتماعی نگاه کنیم. هدف این است که رسانههای اجتماعی را یک صنعت در حال فرگشت و ویژه ارتباطات – بنیاد ببینیم. این صنعت، پویا و روبه رشد بوده و بازارهای جالبی را آفریده است.
مترجم در بخشی از مقدمه خود نوشته است؛ اگرچه فصلهای این کتاب به صورت مستقل تهیه شدهاند و بنابراین خواننده میتواند با هر ترتیبی که خواست آنها را بخواند، اما پیشنهاد میکنم خوانندگان چهارفصل نخست کتاب را بخوانند تا شالوده فهم خود از مطالعه رسانههای اجتماعی از چشمانداز رسانههای اجتماعی را بنیان نهند، مخصوصاً اگر آنها تازه وارد حوزه مطالعات رسانههای اجتماعی شدهاند.
در فصل نخست تمرکز نویسنده، بر معرفی رسانههای اجتماعی به منزله مجموعهای از صنایع است. در این فصل از مدل سازمان صنعتی استفاده شده که یک ابزاری است که کاربرد گستردهای در مطالعه اقتصاد رسانهها دارد. مدل سازمان رسانهای بر صنایع رسانههای اجتماعی اعمال میشود و این فصل خردهبازارهای اولیهای که در این فضا پدیدار میشوند را مطالعه میکند.
فصل دو مروری بر تاریخچه صنایع رسانههای اجتماعی دارد. گوف این فصل را نوشته است. گوف که پژوهشگری تواناست، تاریخچه توسعه رسانههای اجتماعی را با چشمانداز انتقادی ترسیم کرده است تا به ما کمک کند، فهمی از رسانههای اجتماعی به عنوان یک صنعت به دست بیاوریم.
در فصل سه فرانسیسکو «کیکو» پرز-لاتره از نمایشگاه ناوارا در اسپانیا درباره مسائل نظری مربوط به رسانههای اجتماعی توضیح میدهد. کیکو یکی از نخستین استادان دانشگاهی بود که به صورت جدی رو به مطالعه رسانههای اجتماعی آورد و در این فصل بحثی عالی را درباره مسائل نظری رسانههای اجتماعی ارائه کرده است.
کدام مدلهای کسب و کار میتوانند رسانههای اجتماعی را توصیف کنند؛ این موضوعی است که جیونگ چا در فصل چهار به آن پرداخته است. این فصل به روشنی توضیح میدهد که چگونه رسانههای اجتماعی میتوانند درآمد تولید کنند و چگونه میتوان برای توسه جریانهای درآمدی افزوده از این رسانهها بهره گرفت.
میلر فصل پنج این کتاب را درباره بازاریابی رسانههای اجتماعی نوشته است. فصل شش را دن شکمن درباره محتوای رسانههای اجتماعی نوشته است. برین بیسلی از دانشگاه نورث فلوریدا فصل هفت این کتاب را درباره نقش رسانههای اجتماعی و اخلاق نوشته است. این فصل به خواننده نگاهی نو به نقش رسانههای اجتماعی در جامعه میدهد.
رسانههای اجتماعی به روشهای مختلف بر رسانههای جریان اصلی اثر گذاشتهاند. تریسی استندلی کالینز در فصل هشت بررسی میکند، رسانههای خبری سنتی چگونه از رسانههای اجتماعی استفاده میکنند. او یک تصویر اولیه، اما جالب از این پدیده را به دست میدهد.
فصل ۹ به حریم خصوصی و رسانههای اجتماعی میپردازد؛ این موضوع آنقدر مهم است که میشد کل این کتاب را درباره آن نوشت. فصل ۱۰ تا ۱۲ بر سویه تقاضا متمرکز میشوند. این فصلها بررسی میکنند گروههای جمعیتشناسی مختلف چگونه از رسانههای اجتماعی استفاده میکنند.
فصل ۱۳ یک همنهشتسازی از کتاب است که خود من آن را نوشتهام. انتظار من این است که خوانندگان با خواندن این محتواها بینشهای گسترده و نو پیدا کنند. اما آنها حتماً پرسشهای بسیاری درباره صنایع رسانههای اجتماعی خواهند داشت که باید پاسخ داده شوند.
این کتاب به دنبال آن است که دریابد رسانههای اجتماعی به منزله یک صعنت – امتدادی از صنایع رسانهای پایه، ولی با برخی تفاوتها از جمله اینکه سرشت رسانههای اجتماعی یک سرشت متفاوت است و توانایی پیوند دادن مردم به همدیگر برای ساخت روابط را دارد- چگونه فرگشت مییابند.
انتهای پیام