فرهمندپور در این نشست به تفاوت نیازها و خواستهها در جامعه اشاره کرد و گفت: شناسایی نیازها نیازمند کارشناسی و تحلیل دادههاست؛ بنابراین باید نسبت به دادهها و تحلیلهای آنها وسواس داشته باشیم. این تفکیک بین نیاز و خواسته بسیار مهم است، در واقع نیاز واقعی است و باید کارشناسی شود، اما خواستهها عینی و واقعی و قابل اتکا نیستند.
وی با اشاره به مدیریت مطالبات تصریح کرد: هر آنچه در جامعه هدف به عنوان خواسته مطرح است، برآمده از نیاز واقعی نیست. مثلاً وقتی یک کارشناس تغذیه درباره نیازهای خانوادهها صحبت میکند، آیا خواستههای خانوادهها با این نیازها یکی است، خیر. بنابراین ضمن اینکه خواستهها و افکار و میل جامعه منبع مهمی برای برنامهریزیهاست، اما یکی از وظایف مهم حاکمیت مدیریت صحیح مطالبات جامعه و جهتدهی صحیح به خواستههاست.
فرهمندپور ادامه داد: وقتی جریانهای معارضی میخواهند وارد جامعه شوند، نیازها را تغییر نمیدهند، بلکه خواستهها و تمایلات جامعه را تغییر میدهند. بنابراین خطر بزرگی است اگر به خواستههای جامعه توجه نشود و حکمرانی فقط به نیازها توجه کند. در واقع باید نوع مواجهه، مدیریت و جهتدهی به مطالبات در برنامه و نظام کاری حکمرانی باشد.
نبود برخورد تخصصی با مسائل زنان
مشاور وزیر کشور در ادامه بیان کرد: اشکالی که در نظام برنامهریزی ما وجود دارد، این است که عمده برنامهریزیها مکانمحور نیست. مجلس یک برنامهریزی کلان و یکپارچه انجام میدهد و دولت برنامهریزی کلان برای کل کشور انجام میدهد، بنابراین در برخی موارد ممکن است این برنامهریزی کلان قابل اجرا نباشد، مثلاً در موضوع کودک همسری که با این واژه مشکل دارم و ازدواج قبل از بلوغ یا زودهنگام را پیشنهاد میکنم، عدهای سعی میکنند آن را مسئله اصلی جامعه زنان مطرح کنند و برخی هم با آن مخالف هستند. اگر فکر کنیم این مسئله به طور یکپارچه در کل کشور مطرح است، این طور نیست، چون در بعضی از استانها این مسائل وجود ندارد. از این رو باید به این سمت برویم که برخی مسائل برای استان خاصی است و حل آن در مجلس نیست که برای کل کشور تصمیمگیری کند. فرض کنید در برخی مناطق کودک همسری مسئله است و یا در میان برخی اقشار خشونت در فضای خانه مسئله است، اینکه این مسائل را به کل جامعه تعمیم دهیم، اشتباه است و در نظر گرفتن آنها در نظام برنامهریزی برای حکمرانی جامعه حائز اهمیت است.
فلاحتی در ادامه این نشست گفت: مسئله حوزه زنان چند ویژگی مهم دارد و اولین ویژگی فرابخشی بودن آن است و همین مسئله سبب میشود دست اندرکاران و مراجع رسیدگی به آن متعدد باشد و همچنین سیاسی و امنیتی شدن مسئله زنان باعث بحرانی شدن آن میشود. به هر حال، من مهمترین مسئله زنان را مسئلهشناسی و نبود برخورد فنی و تخصصی میدانم.
وی افزود: از سال ۱۹۸۵ به بعد در جهان، مسائل حوزه زنان به ادبیات فنی و تخصصی تبدیل شده است. متأسفانه در کشور ما برخورد فنی و تخصصی با مسائل حوزه زنان وجود ندارد. امروز دختران ترک تحصیل کرده و بازمانده از تحصیل را داریم. همچنین نرخ دو برابری دختران ترک تحصیل کرده را شاهدیم که باید مورد بررسی فنی قرار گیرد. در حال حاضر دو رویکرد کلان در جامعه ما وجود دارد که میخواهد زن را یا در بستر جامعه یا خانواده تعریف کند و امیدواریم ضلع سومی باشد که برخورد تکنیکی با این موضوع داشته باشد.
فرهمندپور با بیان اینکه بسیاری از مسائل زنان در جامعه ما سیاسی شده است، گفت: درست است که باید با موضوع زنان برخورد فنی شود، اما این امر نیازمند شاخصههایی است که بخش عمده آن ایدئولوژیک است. مثلاً از نگاه بومی نفس فرزندآوری زیر ۱۵ سال اشکالی ندارد و این امر وقتی اشکال دارد که نظام اجتماعی درست نیست، تغذیه مناسب وجود ندارد و یا مادر اطلاعات و آگاهی چندانی ندارد. بنابراین وقتی میخواهیم برخورد فنی کنم، شاخصهای بومی نداریم و به همین دلیل مشکل حل نخواهد شد.
کمکاری در تعیین شاخصهای جامعه زنان
وی ادامه داد: من در رابطه با تعیین شاخصها هم با نگاه غربی مخالفم و هم با نسبت به آنچه در کشورمان وجود دارد، منتقدم. غربیها موفق شدند متناسب با ساختارهای خودشان جامعهشناسی، مردمشناسی، نظام خانواده و ... تولید کنند، اما ما موفق نشدیم متناسب با شاخصهای ایدئولوژی خودمان ساختارهای مناسب تولید کنیم و در این زمینه کمکاری کردیم.
این استاد دانشگاه با اشاره به برابری جنسیتی گفت: برابری جنسیتی برای غربیها مسئله خاصی ندارد و همه چیز ۵۰، ۵۰ است، اما ما که حرف از عدالت جنسیتی میزنیم و حرفمان هم درست است، اما هنوز نتوانستهایم شاخصهای آن را بیان کنیم، مثلاً شاخصهای عدالت جنسیتی در آموزش، مشخص نیست. کسانی که در حوزه زنان سیاستگذار، تصمیمساز، قانونگذار و مجری هستند، حداکثر دغدغه زنان را دارند ولی نتوانستهاند کاری در حوزه تعیین شاخصهای عدالت جنسیتی انجام دهند.
وی با اشاره به ارتقای امنیت زنان تأکید کرد: اظهارنظرهایی که نسبت به این موضوع میشود، بسیار متفاوت است و دلیل آن نیز این است که کسانی به خود اجازه اظهارنظر میکنند که بهتر است در این بخش سکوت کنند. تخصص در حوزه زنان از کجا میآید، من سالها در حوزه بودم و وقتی وارد دانشگاه شدم، دروازه جدیدی از فکر و دیدگاه و تجربه به رویم باز شد، وقتی وارد مدیریت پژوهشی حوزه زنان دانشگاه تهران شدم، نیز تجربههای دیگر به دست آوردم اما بیشترین اتفاقی که افتاد زمانی بود که به عنوان مدیر میدانی وارد وزارت کشور شدم. در سفر اول به استان آذربایجان غربی، وقتی زنان سردشتی از مسائل خود صحبت میکردند، من گریه میکردم و این ضعف است، چون من از آنها مطلع نبودم و هیچ اطلاعی از زیست زنان روستایی نداشتم و تازه فهمیدم مسائل عینی و میدانی جامعه ما با نگاه به بومها، اقلیمها و موقعیت مکانی، طبقات و سبک زندگیها متفاوت است، با آنچه به عنوان طلبه یا دانشگاهی یا مدیر پژوهشی میدانستم. بنابراین تجربه زیسته بسیار مهم است، زیرا کسی که خودش یا خانوادهاش تجربه خشونت اجتماعی دارد، مسئله زنان را همین مسئله خشونت میداند. در حالی که باید به میدان رفت و نگاه جامعی نسبت به مسائل داشت. زمانی، دغدغه فراکسیون زنان مجلس در دورهای این بود که اجازه همسر برای سفر خارجی را لغو کند، واقعاً این، دغدغه چند نفر از بانوان است، هر چند منظورم بیتوجهی به آن نیست، اما مسئله اصلی هم نیست.
فلاحتی در بخش دیگری از این نشست تأکید کرد: در بحث نگاه تخصصی، نگاه من تکنیکال است و برونداد این نگاه شاخصهاست، مثلاً در نظام جنسیتی، الفبایی داریم که هنوز به توافق نرسیدیم. در واقع در الفبای این موضوع، دو دسته شاخص مینیممست و ماکزیممست داریم. اگر امروز شما تصمیم بگیرید که یک گزارش جامع از مسائل زنان پیدا کنید، نخواهید یافت. در حالی که بسیاری از کشورها این مینیممست و گزارشها را دارند.
فرهمندپور تصریح کرد: اگر اختلاف روی این است که بر روی آمار تخصصی مسائل زنان کار نکردهایم، روشن است و بسیاری از اطلاعاتمان درباره مسائل زنان دقیق نیست. اینکه این آمار تحلیل و توصیف میشود، حائز اهمیت است. فرض کنید در حوزه سلامت، میگویند، فرزندآوری زیر ۱۵ سال مشکل دارد، اما از آن سو ببینید سقطهای مکرر در چه رنجی است؟ غرب میگوید، دختران زیر ۱۵ سال میتوانند با فرد بزرگسال رابطه جنسی داشته باشد، اما فرزند حلال یک دختر زیر ۱۵ سال را دارای اشکال میدانند؟ بنابراین خوب است، تجربههای تکنیکی آنها را بگیریم و دادههای آماری داشته باشیم، اما ساختار را از آنها نگیریم، چون صحیح نیست.
حرفهای شنیده نشده نسل امروز
فلاحتی بیان کرد: در هر حوزهای وقتی دادههای چند لایه دارید، نوع تحلیل این دادهها باید لایه لایه باشد. وقتی داده به شما این قدرت را بدهد که آن را با طبقه اجتماعی، سن، تحصیلات و... ضرب کنید به این میرسید که الگو آسیبزاست یا نه. یکی از افتخارات جمهوری اسلامی، برابری جنسیتی در حوزه آموزش بوده است، اما در سالهای اخیر علائم ترسناکی را میبینیم که نیاز به توجه است، چراکه آمار بالای ترک تحصیل دختران را شاهدیم و برخی دلیل آن را کووید میدانند.
وی در ادامه درباره مسئله تغییرات نسلی گفت: تغییرات نسلی منحصر به ما نیست و یکی از تفاوتهای جدید این است که در گذشته از گروهی صحبت میکردیم که سبک مشخصی داشتند، اما امروز از نسل فرهنگی، اجتماعی و ... صحبت کنیم که سبک زندگی متفاوت و متنوعی دارند. امروزه تغییرات به قدری سریع و بنیادین است که به نظر میرسد باید در بازه پنج سال درباره تغییرات نسلی صحبت کنیم.
فلاحتی ادامه داد: جالب است به دو پیمایش انجام شده در سالهای 1353 و 1395 توجه کنید، در سال 53 پیمایش ملی درباره ارزشها نشان میدهد که ۲۶ درصد مردان و ۲۸ درصد زنان موافق و به طور کلی ۵۳ درصد جامعه بین یک تا دو فرزند را میپسندیدند. در حالی که در سال ۱۳۹۵ رقم ۸.۶ درصد جامعه یک فرزند را میپسندیدند و تمایل به داشتن دو فرزند و سه فرزند افزایش یافته است. باید توجه کنیم که اساس پیمایشهای ما چه بوده است. ما با جامعهای مواجهیم که نه تجربه زیسته درستی داریم و نه دادههای آماری. هر چند معتقدم بخش مهمی از تغییراتی که در مسائل زنان رخ میهد، به دلیل تغییر در نگاه مردان است.
فرهمندپور درباره اینکه تغییرات نسلی چگونه موجب میشود به مسائل زنان نگاه واقعگرایانه داشته باشیم، گفت: متأسفانه ما نسبت به مسائل زنان در گذشته نیز توجه چندانی نداریم. چون آمار و اطلاعات دقیق و اطلاعات میدانی وجود ندارد و درباره نسل جدید نیز همان موضوع تکرار میشود. با این تفاوت که نوعی پوشیدگی در مسائلشان وجود دارد. ما امروز به دلایل مختلف فضای مجازی و ارتباط با آن و اتفاق جهانی دیده شدن باعث شده، مستوری از بین برود و آنها عادت نکردهاند که دیده نشوند، از این رو مسائلشان بیشتر به چشم میآید، در حالی که همه مسائل آنها جدید نیست. بسیاری از ما هیچ ادبیات مشترکی با نسل جدید نداریم و مسائل آنها را فهم نمیکنیم که بتوانیم قبول کنیم یا نکنیم. البته این به معنای این نیست که همه مطالبات آنها را تأیید کنیم. اما معتقدم حرفهای شنیده نشده زیاد است و همینها منجر به اتفاقاتی میشود که هضمشان سخت است.
فرهمندپور در بخش دیگری از این نشست درباره پستهای مدیریتی زنان گفت: اگر امروز مردی را از پستی کنار بگذارند، احراز عدم شایستگی کافی است، اما برای یک خانمی که بخواهد پستی بگیرد، احراز شایستگی نیاز است؛ بنابراین نگرش به مسائل زنان حائز اهمیت است. امروز برخی از اظهارنظرهای آقایان را در رابطه با صیانت اجتماعی زنان میشنوید که چه حرفهایی میگویند. تا وقتی نگرش مردان نسبت به زنان اصلاح نشود، مسائل حل نخواهد شد. نظام تصمیمگیران و قانونگذاران و سیاستگذران مردان هستند و در فعالیتهای حزبی نیز همینطور است، نگاه سلطه مردان به زنان وجود دارد.
فلاحتی نیز درباره نگاه مردسالارانه در جامعه ایران گفت: محوریت انقلاب اسلامی عدالت اجتماعی بود. وقتی در سال ۵۳ در پیمایشی، بزرگترین مشکل جامعه، مشکل اقتصادی و مالی بیان شده و مشکل تحصیلی در رتبه بعدی بود؛ بنابراین دامنه ناعدالتیها باعث میشود دو برنامهریزی جدی در حوزه آموزش و بهداشت را شاهد باشیم. هر چند کشور ما نسبت به غرب و جنوب آسیا متفاوتتر از بسیاری از کشورها بوده است، چراکه آموزش رایگان را تا پایان تحصیلات داشته است.
چالش عدم تغییر در نگرش مردان
وی افزود: امروز پس از چهار دهه وقتی دستاوردها را کنار هم میگذاریم، آموزش، سلامت، مشارکت سیاستی و اقتصادی حائز اهمیت است. در آمارهای کلان کشور وقتی بیکاری زنان دانش آموخته تا ۶۷ درصد است و تبدیل به احساس محرومیت اجتماعی و انزوا شده، نشان میدهد جریان توسعه در کشور ما در دو مسیر آموزش و بهداشت به شدت عالی عمل کرده، اما جریان مسلطی بوده و حضور زنان را در دو عرصه دیگر مسدود کرده است.
فرهمندپور هم در ادامه به مرزهای جنسیتی اشاره کرد و گفت: مرزهای جنسیتی در ذهن مردان مشخص نیست و اگر از تصمیمسازان بخواهید درباره بهداشت نظر بدهند، نظر مخالفی نمیدهند، اما وقتی حرف از موضوع مشارکت سیاسی میشود، زن تبدیل به رقیب میشود. انقلاب اسلامی در بخش نگرش و مطالبات، جهشی در ذهنیت دختران و زنان ایجاد کرد و میبینیم در دانشگاه تهران بالاترین رتبههای کنکور از دورترین مناطق کشور، دختران هستند. منتها یادمان باشد وقتی یک دختر تحصیل کرده فهیم آرمانگرا تربیت میکنیم، باید بتوانید حلقه بعدی زنجیره را برای بروز و ظهور فراهم کنیم و متأسفانه در این زمینه دچار چالش شدیم و به تناسب تغییری که در نگرش زنان ایجاد شده است، این تغییر نگرش در مردان ایجاد نشده است. یعنی برونداد جامعه ما مردان سنتی و زنان تحصیلکرده آرمانگرا هستند.
وی تصریح کرد: در چهل سال گذشته نظام تربیتی ما منجر به تغییر دیدگاه زنان شد و برنامهریزی برای متناسبسازی برونداد تربیتی مردان انجام نشد. در واقع مردان سنتی فکر میکنند، مدرن حرف میزنند و دوپهلو عمل میکنند.
فرهمندپور در جمعبندی سخنانش در این نشست تأکید کرد: یکی از مسائل مهم نگاه زنان به خودشان است، متأسفانه زنان خودپنداری نه چندان مثبتی دارند و این تبدیل به رفتارهایی میشود که مناسب نیست و این مسئله به صورت حضور بیدر و پیکر در فضای مجازی، رقابت با مردان، مردواره شدن در طیفی از آنها و... بروز مییابد.
وی گفت: یکی از نقطه ضعفهای حکمرانی این است که در جهتدهی درست به مطالبات آنها ضعیف عمل کرده است. بنابراین نظام حکمرانی باید در این زمینه فکری کند و تغییر نگرش مردان و راه دادن زنان به فرآیند تصمیم گیریها آن هم زنان مستقل و ارتقای عزت نفس در زنان و دختران میتواند از راهکارهای حل مسائل زنان باشد.
ادامه این نشست به پرسش و پاسخ سوالات اختصاص یافت.
انتهای پیام