صفحه نخست

فعالیت قرآنی

سیاست و اقتصاد

بین الملل

معارف

اجتماعی

فرهنگی

شعب استانی

چندرسانه ای

عکس

آذربایجان شرقی

آذربایجان غربی

اردبیل

اصفهان

البرز

ایلام

خراسان جنوبی

بوشهر

چهارمحال و بختیاری

خراسان رضوی

خراسان شمالی

سمنان

خوزستان

زنجان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

کهگیلویه و بویر احمد

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

صفحات داخلی

کد خبر: ۴۱۳۹۵۰۲
تاریخ انتشار : ۱۹ ارديبهشت ۱۴۰۲ - ۱۰:۴۷

بیست و هشتمین شماره از دوفصلنامه حدیث‌پژوهی به صاحب امتیازی دانشگاه کاشان منتشر شد.

به گزارش ایکنا، بیست و هشتمین شماره از دوفصلنامه حدیث‌پژوهی به صاحب امتیازی دانشگاه کاشان منتشر شد.

از جمله عناوین مقالات این شماره می‌توان به «واکاوی روایت نبوی «آدم و رؤیت نام پیامبر خاتم بر عرش» و اعتبارسنجی آن در منابع فریقین»، «نقد انگاره ادراج زهری در حدیث فدک»، «تجزیه و تحلیل اسناد تفسیر منسوب به امام حسن عسکری»، «شبکه مضامین مرتبط با ولایت امام علی مبتنی بر تحلیل مضمون احادیث کتاب کفایة الاثر»، «تحلیل انتقادی رویکرد موتسکی در برخورد با منابع اسلامی مطالعه موردی: روایات سریه قتل ابن‌ابی‌الحقیق»، «بازپژوهشی در تضعیف حمّاد بن‌ عیسی از سوی اهل ‌سنت»، «حکمی‌زاده و نقد دیدگاه او در انکار حجیت احادیث»، «بررسی سندی و دلالی روایت «رَحِمَ‏ اللَّهُ‏ عَبْداً أَحْیا أَمْرَنَا»» اشاره کرد.

در چکیده مقاله «بررسی سندی و دلالی روایت «رَحِمَ‏ اللَّهُ‏ عَبْداً أَحْیا أَمْرَنَا»» می‌خوانیم: «احادیث ائمه اطهار از سرمایه‌های بزرگ معرفتی و هدایتی در تبیین و تفسیر آیات الهی‌اند. یکی از این احادیث گهربار حدیث «رَحِمَ‏ اللَّهُ‏ عَبْداً أَحْیا أَمْرَنَا»، از امام رضا(ع) است که در عیون أخبار الرضا و معانی الأخبار شیخ صدوق آمده است. این روایت از سایر امامان نیز با همین مضمون صادر شده که بیانگر اهمیت آن است. فهم مراد از «احیای امر» در حدیث فوق محل بحث این مقاله است. این نوشتار به روش توصیفی‌تحلیلی به بررسی دلالی روایت یادشده پرداخته است. با تشکیل خانواده حدیث و توجه به روایات دیگری که با همین مضمون است، معلوم شد احیای امر ائمه به تعلّم و تعلیم معارف آنان است. یافته‌های تحقیق حاکی از آن است که علوم امامان معصوم از جانب خداوند است و زمینه پذیرش آن در هر انسانی که از فطرت الهی منحرف نشده باشد، وجود دارد. همچنین یاد گرفتن و یاد دادن علوم و معارف ائمه اطهار نقش اساسی در تبعیت و پیروی مردم از آنان دارد. بخشی از نوآوری این مقاله، تبیین بارزترین مصادیق «احیای امر» است که عبارت‌اند از برگزاری مجالس و تشکیل کلاس‌های معرفت‌افزایی، امر به معروف و نهی از منکر، و تشکیل نظام ولایی برای تحقق عدالت در تمام ابعاد زندگی فردی و اجتماعی؛ اما تمام موارد یادشده زمینه و بستر را برای «احیای امر» فراهم می‌کند و تحقق واقعی احیای امر ائمه اطهار در پیروی و تبعیت از آنان و زنده نگه داشتن نظام ولایی برای تحقق عدالت و تربیت انسان کامل است.»

در طلیعه مقاله «واکاوی روایت نبوی «آدم و رؤیت نام پیامبر خاتم بر عرش» و اعتبارسنجی آن در منابع فریقین» آمده است: «دسته‌ای از روایات، سابقه آشنایی حضرت آدم با پیامبر خاتم را پیش از خلقت پیامبر اسلام و در عرش الهی دانسته‌اند. منابع فریقین روایتی از رسول اکرم(ص) را گزارش کرده‌اند که برابر آن آدم، نام پیامبر خاتم را برعرش دیده، والایی منزلت او را دریافته و برای پذیرش توبه‌اش به او متوسل شده است. کاوش در اعتبار و تبار این روایت مسئله نوشتار پیش روست. بدین منظور ابتدا مصدر، سند و متن روایت بر پایه روش‏های نقد حدیث در سنت اسلامی بررسی شده سپس از رهگذر بازشناسی راویان، بوم و صنف کنشگران فعال در نشر آن معرفی شده است. این روایت به‌رغم اعتبار نسبی مصادر، مورد توجه محدثان پسین قرار نگرفته و غالباً منابع مناقب‌گرا و اخبارگرا به نشر آن اهتمام داشته‌اند. انتساب روایت به پیامبر اکرم(ص) به‌دلیل وجود راویان ضعیف و ناشناخته در طرق انتقال، کاربرد نگره متأخر کتابت نام پیامبر بر عرش و عدم پشتیبانی اخبار مؤید نیز تردیدبرانگیز است.خاستگاه روایت محفل حدیثی اهل‏ سنت بوده و صوفیان مصر در ترویج آن نقش داشته‌اند. سپس از طریق کتاب ابن‌بابویه به منابع امامی راه یافته‌ است.»

در طلیعه مقاله «تجزیه و تحلیل اسناد تفسیر منسوب به امام حسن عسکری» آمده است: «تفسیر امام حسن عسکری(ع) از جهات مختلفی همچون «تاریخ تألیف»، «انتساب به مؤلف»، «اسناد کتاب» و از همه مهم‌تر، «محتوای کتاب»،‌ مناقشه‌آمیز است و مورد نقد برخی اندیشمندان قرار گرفته است. با توجه به این مناقشات، به‌ویژه مشکوک بودن انتساب تفسیر به امام حسن عسکری(ع)، لازم می‌نماید این تفسیر از ابعاد گوناگونی بررسی شود، که یکی از آن‌ها اسناد تفسیر است تا دانسته شود کل اسناد تفسیر چگونه‌اند؟ آیا اسناد متعدد تفسیر یکسان‌اند؟ نسبت اسناد تفسیر به اصالت انتساب چگونه است؟ پژوهش حاضر با روشن تحقیق کتابخانه‌ای در منابع چاپی و نسخ خطی، ضمن گزارش شکلی اسناد تفسیر، به بررسی آن‌ها پرداخته است؛ تا وضعیت کل اسناد تفسیر را برای پژوهشگران، در دسترس و قابل تحلیل نماید. تفسیر عسکری چند دسته اسناد دارد که با تجزیه و تحلیل تمامی آن‌ها مشخص شد که نام «حسن بن علی» در تفسیر عسکری و نیز روایات منقول از آن، ناصر اطروش است؛ یعنی اسناد این تفسیر، طی قرون گذشته و در مراحل مختلف نسخه‌برداری و نقل‌، تغییراتی کرده است به‌طوری که از یک شخصیت مذهبی‌تاریخی زیدی‌مذهب، یعنی حسن بن علی عسکری اطروش، به یک شخصیت امامی مذهبی، یعنی امام یازدهم شیعیان بدل شده‌اند. نتیجه اینکه کتاب تفسیر عسکری کنونی، از ناصر کبیر اطروش است.»

انتهای پیام