صفحه نخست

فعالیت قرآنی

سیاست و اقتصاد

بین الملل

معارف

اجتماعی

فرهنگی

شعب استانی

چندرسانه ای

عکس

آذربایجان شرقی

آذربایجان غربی

اردبیل

اصفهان

البرز

ایلام

خراسان جنوبی

بوشهر

چهارمحال و بختیاری

خراسان رضوی

خراسان شمالی

سمنان

خوزستان

زنجان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

کهگیلویه و بویر احمد

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

بازار

صفحات داخلی

کد خبر: ۴۱۴۱۹۴۸
تاریخ انتشار : ۳۰ ارديبهشت ۱۴۰۲ - ۱۲:۰۸

عضو هیئت علمی گروه هنر و تمدن اسلامی پژوهشکده اسلام تمدنی، در نشستی از سلسله نشست‌های قرآن و تمدن، موضوع «تمدن اسلامی در ترازوی نقد» را بررسی کرد.

به گزارش ایکنا از خراسان‌رضوی، سیدعلیرضا واسعی، عضو هیئت علمی گروه هنر و تمدن اسلامی پژوهشکده اسلام تمدنی، امروز، 30 اردیبهشت‌ماه در نشستی از سلسله نشست‌های قرآن و تمدن با موضوع «تمدن اسلامی در ترازوی نقد» اظهار کرد: تاریخ تمدن اسلامی صحنه حضور و نقش‌آفرینی دین در حیات پیرامونش بوده است، دوره‌هایی که گاهی با ترقی، شکوفایی و پیشرفت و گاه نیز با رکود، انحطاط و توقف همراه بوده است، اما همه این‌ها با نام دین و داعیه دینداری پیش آمده است، چه آنکه ما امروزه آنها را پذیرا باشیم و چه آنکه انتقادی نسبت به آنها داشته باشیم.

وی تصریح کرد: البته تردیدی نیست که برای امروزیان بی‌آنکه بخواهند به‌صورت کامل به کارکرد گذشتگان نگاهی داشته باشند، این حق وجود دارد که کار پیشینیان را به نقد بکشانند و نشان دهند که در چه موقعیت‌هایی از مسیر اصلی و یا آموزه‌های دینی انحراف پیدا کرده‌اند و در چه موقعیت‌هایی براساس آن پیش رفته‌اند.

عضو هیئت علمی گروه هنر و تمدن اسلامی پژوهشکده اسلام تمدنی گفت: اما باید تأکید داشت حتی آن زمانی‌ که حاکمان و یا مدعیان دینی راه‌های کجی را پیشه کردند و سالها بر همان اساس پیش رفته‌اند، این امکان در دین وجود داشته که به آنان چنین زمینه‌ای را داده است تا آنگونه که می‌خواهند عمل کنند.

عضو هیئت علمی گروه هنر و تمدن اسلامی پژوهشکده اسلام تمدنی اظهار کرد: دین آمده است تا آدمیان را به راه و رسم درست زندگی هدایت کند و بهترین زندگی تمدنی را برای آنها به تصویر بکشد، اما چرا در این دین راه‌هایی گشوده شده است تا انسان بتواند مسیر کج را با آن توجیه کند؟

واسعی ادامه داد: باید به نکته‌ای اشاره کرد و آن اینکه به‌کارگیری دین در حیات انسانی به‌صورت مطلق مجاز نیست، بلکه در دسته‌ای کلان و قواعد انسانی وجود دارد که هرگاه داعیه‌داران دینی بخواهند در تضاد و تعارض با آن اصول پیش روند می‌توان آن را غیردینی و امری ناپسند تلقی کرد و به مبارزه با آنها برخاست و هرجایی حرکت و عمل آنها منطبق با این قواعد و اصول باشد آنگاه باید پذیرفت و به‌عنوان امری الهی و دینی قلمداد کرد. البته این امر نیازمند تأملات و گفت‌وگوهای گسترده‌تر و بیشتری است.

انتهای پیام