به گزارش ایکنا، کتاب «دلنوشتهای برای رهبرم»، گزیدهای از دلنوشته فرشتهها بعد از دیدار مقام معظم رهبری از سوی اداره کل قرآن، عترت و نماز معاونت پرورشی و فرهنگی وزارت آموزش و پرورش منتشر شد.
در ابتدای این کتاب منتشر شده میخوانیم: «متفاوتترین و صورتیترین دیدار زندگیام با آقا در حالی شکل گرفت که سی سال برای این دیدار بزرگ بودم! اما نباید میگذاشتم این مختصر سن اضافه مشکلی برایم ایجاد کند. این بود که آن را همان جلوی ورودی حسینیه امام خمینی(ره) کندم و همراه کفشهایم به کفشداری دادم. دیگر راحت بودم و سبک.
میتوانستم توی صف دخترکان 9 ساله چادر به سر برای ورود، صف بکشم و به توصیه مربیشان برای اینکه سردم نشود، درجا بزنم و بپر بپر کنم. واقعاً مؤثر بود! علاوه بر گرما خنده هم تولید کرد. دخترها اما نگران و کلافه بودند. خیلی زود وارد پچ پچشان شدم. فکر میکردند آقا نشستهاند توی حسینیه و میخواستند زودتر بروند و ببینندشان! توضیح دادم که هنوز آقا نیامدهاند و حسینیه خالی است و ما اولین نفراتی هستیم که وارد مراسم میشویم و نگران نباشند. رضایت و قدردانی را با خندهای که روی لبهایشان نشست، نشان دادند. شاید هم ذوق اول شدن بود...»
در ادامه این کتاب گزیدهای از دلنوشتههای دانشآموزان منتشر شده است که چند دلنوشته را به شرح زیر میخوانیم:
نهال علیبیگی از مدرسه محدثه شاهد نوشته است: «من امروز خیلی خوشحالم که رهبر عزیزمون را دیدم. حس بسیار خوبی دارم که جشن تکلیف من مصادف شد با روز پدر و دیدار رهبر انقلاب اسلامی. من امروز همش فکر میکرد در خواب هستم ولی باز هم خوشحالم که رهبر عزیزم را ملاقات کردم. من به خودم افتخار میکنم که این جشن تکلیف در کنار رهبرم نصیب من حقیر شد دوستتون دارم.»
گلشن مجلل از مدرسهای از قم نوشته است: «نامهای به رهبرم سیدعلی خامنهای؛ من دختر 9 سالهای هستم که امسال به سن تکلیف میرسم و از این که به دیدار شما میآیم خیلی خوشحال هستم. از خداوند ممنونم که این توفیق نصیب من شده است که به دیدار شما میآیم. در آخر از خداوند متعال سلامتی شما را میخواهم و امیدوارم سایه شما بر سر ملت ایران مستدام باشد»
سیده هانیتا علینژاد نوشته است: «حس و حالم از دیدار با مقام معظم رهبری، من با دیدار رهبرم بسیار خوشحال شدم و دوست داشتم که همیشه در کنار من باشند. من از صدای دلنشین او بسیار لذت بردم. دوست دارم که همیشه صدای او را بشنوم. از خداوند تشکر میکنم که مرا لایق دانست که رهبر عزیزم را ببینم. نمیخواستم که از پیش او بروم بلکه میخواستم پیش او باشم.»
ستاره نصرتی از مدرسه فشافویه نوشته است: «رهبر عزیزتر از جانم، وقتی شما را دیدم چیزی جز مهربانی و عشق در چهرهتان ندیدم. چهره شما نورانی بود. شاید خدا صورت مردان بزرگ را نورانی میکند. آقای من؛ دوست دارم که ساعتها به پای عکستان بنشینم و خاطرات آن روز را در ذهنم مرور کنم. کاش میشد همه نمازهایم را در کنار شما بخوانم و از بودن پر مهر شما لذت بردم. خیلی دوستتون دارم آقای خوبیها»
کتاب «دلنوشتهای برای رهبرم»، گزیدهای از دلنوشته فرشتهها بعد از دیدار مقام معظم در 64 صفحه به همت اداره کل قرآن، عترت و نماز معاونت پرورشی و فرهنگی وزارت آموزش و پرورش و مؤسسه فرهنگی منادی تربیت منتشر شده است.
انتهای پیام