صفحه نخست

فعالیت قرآنی

سیاست و اقتصاد

بین الملل

معارف

اجتماعی

فرهنگی

شعب استانی

چندرسانه ای

عکس

آذربایجان شرقی

آذربایجان غربی

اردبیل

اصفهان

البرز

ایلام

خراسان جنوبی

بوشهر

چهارمحال و بختیاری

خراسان رضوی

خراسان شمالی

سمنان

خوزستان

زنجان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

کهگیلویه و بویر احمد

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

بازار

صفحات داخلی

کد خبر: ۴۱۴۷۶۹۱
تاریخ انتشار : ۲۴ خرداد ۱۴۰۲ - ۰۹:۲۸
حجت‌الاسلام خادمیان تبیین کرد؛

یک استاد حوزه و دانشگاه با اشاره به درس‌هایی که ‌می‌توان از «دحوالارض» برای تقویت زندگی مؤمنانه گرفت، گفت: این روز ارزشمند ما را به خالقی هدفمند و حکیم متصل می‌کند و باید از برکات این روز برای کریم شدن، بنده شدن، قانونمند شدن و ... استفاده کنیم.

دَحْوُ الْأرْض به معنای گستراندن زمین، روز بیرون آمدن زمین از زیر آب است. برخی آن را به گسترش دادن خشکی‌های زمین و بعضی به حرکت زمین معنا کرده‌اند. بنابر منابع روایی، گسترده شدن زمین در روز ۲۵ ذی‌القعده بوده است. همچنین براساس منابع حدیثی و تاریخی، نخستین جایی از زمین که از آب سر برآورد، مکه یا کعبه بوده است.

ایکنا برای آشنایی با آثار و برکات این روز و درس‌ها و پیام‌های اجتماعی آن با حجت‌الاسلام والمسلمین سیدحسین خادمیان، استاد حوزه و دانشگاه، گفت‌وگو کرده است که مشروح آن را در ادامه می‌خوانید.

ایکنا ـ روز دحوالارض از چه جهاتی ارزشمند است؟

وقتی به سیره انبیای الهی در قرآن مراجعه می‌کنیم، می‌بینیم مهمترین اصل در سیره انبیا، وجود امور اعجازی، خارق‌العاده و کرامت است. قرآن کریم در سوره اسرا آیه ۵۹ می‌فرماید، «وَمَا مَنَعَنَا أَنْ نُرْسِلَ بِالْآیَاتِ إِلَّا أَنْ کَذَّبَ بِهَا الْأَوَّلُونَ ۚ وَآتَیْنَا ثَمُودَ النَّاقَةَ مُبْصِرَةً فَظَلَمُوا بِهَا ۚ وَمَا نُرْسِلُ بِالْآیَاتِ إِلَّا تَخْوِیفًا». این آیه اشاره می‌کند که ما از آشکار کردن امور خارق‌العاده، کرامت‌گونه و اعجازانگیز استقبال می‌کنیم و اصل در سیره انبیا این است که فهم و درک و ایمان مردم کامل‌تر شده و حجت بر آن‌ها تمام می‌شود. البته اعجاز همانطور که در متون کلامی آمده است، یک امر بدون علت و تعطیلی قانونی نظام‌مند هستی نیست. اعجاز، باطن قانون نظام‌مند هستی را به طور محسوس نشان می‌دهد که از سوی خداوند و انبیا انجام می‌شود؛ بنابراین «دحوالارض» یکی از نشانه‌هایی است که می‌توانیم برای آن یک حالت کرامت‌آفرین تعریف کنیم.

وقتی زلزله، خسوف، کسوف و مانند آن‌ها پیش می‌آید، ما را به تعبد، بندگی و اتصال به خالق هستی معطوف می‌کند. پس ما می‌توانیم از این مناسبت‌هایی که پرده از باطن نظام‌مند هستی برمی‌دارند و به تعبیر ملامهدی نراقی در «انیس الذاکرین»، این حقایق انسان را متوجه می‌کند که این عالم یک خالق حکیم، قدرتمند و هدفمند دارد و این امور از یک خالق و آفریننده حکیم، علیم و قدرتمند صادر می‌شود و ما را معطوف به آن معنا می‌کند.

در طول تاریخ اکثر اندیشمندان، فرهیختگان و اهل علم موحدان راستینی بودند، همچون ابوریحان بیرونی، ابوعلی سینا، غیاث الدین جمشید کاشانی، خوارزمی و در عصر ما پرفسور حسابی که برخی از بزرگان از وی به عنوان عالم ربانی یاد کرده‌اند، این علما، اندیشمندان و متفکران هر چه در این قانون نظام‌مند هستی ورود می‌کنند، به اصل بندگی و اینکه خالقی حکیم وجود دارد، بیشتر پی می‌برند. بنابراین دحوالارض باید ما را به خالق هدفمند و حکیم متصل کند. خالقی که آفریدن و نیافریدنش پیامی را به ما می‌دهد.

ایکنا ـ دحو‌الارض چه درس‌هایی برای کمک به زندگی مؤمنانه دارد؟

باید از برکات این روز برای کریم شدن، بنده شدن، قانونمند شدن و ... استفاده کنیم. این مناسبت چند درس را به عنوان سرفصل عبادی – اجتماعی به ما می‌دهد.

اولین درس این است که انسان باید در زندگی هدفمند باشد و باری به هر جهت زندگی نکند. قرآن می‌فرماید؛ یکی از عذاب‌های بنی اسرائیل این است که سرگردان بودند و زندگی آن‌ها هدف نداشت. ما باید بدانیم هدفمان از ازدواج، ثروت، ریاست، علم آموختن و ... چیست.

دومین درسی که «دحو الارض» به ما می‌دهد این است که اهل نظم و نظام‌مند باشیم و به مختصر بهانه‌ای نظم و قانون زندگی را تعطیل و مختل نکنیم. سومین درس این است که اهل دقت بوده و ظاهربین نباشیم.

چهارمین درس این است که ریشه‌ها و منشأ‌ خوبی‌ها را ببینیم. اگر کسی موفق شد، به جای حسادت ریشه موفقیت را ببینیم و همچنین به ریشه بدی‌ها نیز توجه کنیم. اگر کسی منحرف شد، ببنیم چه شد که به این ضلالت گرفتار شد؛ لذا وقتی کسی به امام باقر(ع) توهین کرد، حضرت پاسخی به او داد که ریشه عمل زشت او را تحلیل کرد؛ بنابراین دحولارض روزی است که به کرامت و قدرت الهی توجه خاص کند و بتواند یک زندگی نظام‌مند را در بعد معنوی و مادی برنامه‌ریزی کند.

ایکنا ـ با توجه به اینکه کعبه به عنوان اولین نقطه‌ای است که از دل آب بیرون آمده است، اکنون که در ایام حج هستیم، این روز چه پیامی می‌تواند برای حج‌گزاران داشته باشد؟

هم قرآن کریم در این زمینه می‌فرماید که اولین مکان بیت‌الله بوده که در زمین خلق شده است و هم روایات بر این مسئله تأکید دارند و به مرور زمان هم شواهد و قراین تاریخی ثابت خواهد کرد که اولین نقطه‌ای که از زمین برای زیستن بشر آماده شده، کعبه است. کعبه و حج دارای اسراری است و درس‌هایی به ما می‌دهد که برای دیروز، امروز و فردا نیست. دین، اعمال و مناسک آن برای انسان است و شیطان دیروز، امروز و فردا همان است و تفاوتی نکرده است. امروز کسی که به حج مشرف می‌شود، باید بداند این درس چیست که ما را به آن دعوت می‌کنند و این مناسک را با مقدمات و آدابی که تعریف شده است، انجام دهیم.

پیام اصلی «دحوالارض» این است که کانون و مرکز رشد و تکامل انسان باید کعبه باشد. به تعبیر امیرالمؤمنین علی(ع) نباید حج، اسیر باشد و انسان را اسیر ظواهر کند. متولیان حج در کشور‌های اسلامی هم نباید کسانی باشند که مسلمین را در خواب نگه دارند و محدوده حج را در چهاردیواری عبادتی که اعمالی دارد، تعریف کنند که روزی شروع می‌شود و چند روز دیگر به پایان می‌رسد و این فرد حاجی می‌شود. این طور نیست، حج باید انسان را آزاد کند، همانطور که در روز دحوالارض زمین از اسارت آب‌هایی که او را در هم گرفته بود، آزاد شد. دحو الارض به ما یاد می‌دهد که در زندگی باید از آنچه تو را در آن غرق کرده و اجازه آزادی نمی‌دهد، رها کنی. دحوالارض یعنی رها شدن از غرق شدن در چیز‌هایی که انسان را از رشد، عروج و معراج نجات می‌دهد. پس حج باید پیام‌آور معنای دحوالارض باشد و متولیان حج در عربستان باید مناسکی را برنامه‌ریزی کنند که حاجی از شر شیطان، استکبار، صهیونیسم، طمع، بی‌اعتمادی و ظلمت‌ها آزاد شود.

مدیران حج در همه کشور‌های اسلامی این روح را در حاجی به رشد و ظهور برسانند و روحانیون کاروان باید به حاجی‌ها بگویند که بعد از انجام مناسک از خود سؤال کنند که چقدر آزاد شدند و از محاصره درآمدند و غرق چه بودند و با کشتی دحوالارض، حج، نماز، روزه، ذکر و عبادت به ساحل نجات رسیدند یا خیر؟!

پیام مشترک دحوالارض و حج که ریشه همه عبادات ما هم می‌تواند باشد، این است که انسان ببیند غرق چیست و به چه چیزی اجازه آزاد شدن نمی‌دهد و خود را نجات دهد و حرکت کند. تسبیح در لغت به معنای شنا کردن هم آمده است. یعنی انسان می‌تواند با تسبیح الهی از آب‌هایی که او را غرق می‌کند و یا آب‌هایی که او را فراگرفته و مانع رشد او شده است، نجات داده و به رشد و تعالی برسد.

گفت‌و‌گو از سمیه قربانی

انتهای پیام